تحلیل و بررسی سینمای جهان

مقدمه ای درباره فیلم:

دزدان دریایی کارائیب: در پایان دنیا، فیلمی فانتزی ماجراجویانه در 2007 ، سومین فیلم از سری فیلم های دزدان دریایی کارائیب است. طرح داستان با ویل ترنر، الیزابت سوآن، و خدمه بلک پیرل همراه است که کاپیتان جک اسپارو (جانی دپ) را از دست داوی جونز نجات می دهند و آماده مبارزه با کمپانی تجاری هندشرقی تحت رهبری کاتلر بکت (تام هولاندر) و داوی جونز (بیل نای) می شوند، کسانی که تصمیم دارند دزدان دریایی را سرکوب کنند. این فیلم به کارگردانی گور وربینسکی می باشد، او دو فیلم قبلی را نیز کارگردانی کرده است. در دو صحنه، صحنه 2005 و 2006 صحنه مشابهی بود، اولی به طور همزمان با فیلم بعدی، دزدان دریایی کارائیب: قفسه سینه مرد مرده گرفته شد.

این فیلم در 25 می 2007 در کشورهای انگلیسی زبان پخش شد، که این تاریخ یک روز زودتر از زمان برنامه ریزی شده بود. بازبینی های انتقادی با هم ترکیب شدند، اما در پایان دنیا یک موفقیت عالی در باکس آفیس بود، فیلم موفق سال 2007 شد، در سرتاسر دنیا به درآمد خالص 960 میلیون دلار رسید و این سری را در کنار قفسه سینه مرد مرده و در جزر و مدهای غریبه سومین فیلم موفق این مجموعه ساخت.
در زمینه گریم و جلوه های ویژه نامزد جایزه آکادمی اسکار شد، که به ترتیب به لاویان رز و قطب نمای طلایی رسید. فیلم با بودجه 300 میلیون دلاری به گران ترین فیلم لقب یافت. چهارمین قسمت، در جزر و مد غریبه در 20 می 2011 پخش شد. 

موفقیت نفرین بلک پیرل در 2003: دزدان دریایی کارائیب ادامه یافت، هنرپیشه ها برای دو مجموعه قرارداد بستند. در فیلم سوم، کارگردان گور وربینسکی می خواست به آهنگی برگردد که بعد از استفاده از فیلم دوم طرح داستان را در حال حرکت نگه می داشت. این فیلم از اتحاد زندگی واقعی دزدان دریایی، الیوت و راسیو الهام گرفته شده است، به اشکال تاریخی نگاهی انداختند و کاراکترهای تخیلی را از آنها برگرفتند تا بعد نمایی فراسوی هنرپیشه اصلی را گسترده سازند. سرانجام به اساطیرشان شاخ و برگ دادند، کالیپسو معرفی شد، تحت احاطه کامل تصور باربوسا از خدایان بهشت که ایجادکننده نفرینی در فیلم اول بود قرار گرفت. 

بخش هایی از سومین فیلم در مکان فیلمبرداری دزدان دریایی کارائیب:
قفسه سینه مرد مرده فیلمبرداری شد، صحنه ای طولانی که در 1 مارس 2006 به پایان رسید. در طی آگوست 2005، مجموعه سنگاپور فیلمبرداری شد. این مجموعه در صحنه 12 بکلات یونیورسال ساخته شد، و متشکل از ساختار 40 در 80 با تانکی 130 فوتی بود که ½3 عمق فوت داشت. سنگاپور قرن 18 دوره ای با اسناد عالی نبود، فیلم سازان استفاده از سبک توصیف گرایانه برپایه شهرهای مالزیایی و چینی همان دوره را برگزیدند. طرح شهر نیز توسط وربینسکی در تقلید از فرهنگ اسپانیایی با قارچ های در حال رشد در سرتاسر مجموعه مورد نظر قرار گرفت. این احساس طبیعی ادامه یافت، تخته کف پوش حمام سائوفنگ باید با دست کنده می شد و با ترکیب گالون هایی از آب و لوازم سبک در مجموعه رطوبت واقعی را ایجاد نمودند. 

تحلیل و بررسی فیلم:
فیلم با ترانه... ترانه ای بسیار غم انگیز شروع می شود. تعدادی از مردم در کمک به دزدان دریایی به دار آویخته می شوند. ناگهان به رهبری پسر کوچکی در میان آنها، آنها ترانه دزد دریایی را می سرایند که ادامه می یابد و دستور مي دهد به پادشاه دزدان دریایی کمک کنند. کمک به قربانیان به تاخیر مي افتد، اما فعالیت دزدان دریایی دربرابر کمپانی تجاری هند شرقی را برمي انگیزد. 
متاسفانه، کمپانی تجاری هند شرقی تحت اسارت داچمن پرنده و کاپیتان داوی جونز قرار نمي گيرد، قلبشان در تسخیر لرد بکت است. بکت جونز را وادار می سازد تا کراکن را بکشد. با این حال او برای انجام این کار کثیف از خدمه داچمن پرنده استفاده می کند. 
قهرمانان جسور، ترنر و الیزابت سوآن با باربوسا بهم می پیوندند تا نهمین پادشاه دزد دریایی را دستگیر کنند. امید است که آنها بتوانند برای توقف کمپانی هند شرقی آرمادا را تشکیل دهند. 
با این حال از آنجائیکه جک اسپارو یکی از پادشاهان دزدان دریایی است و او در منطقه لیمبوی داوی جونز به دام افتاده است، آنها باید در ابتدا او را آزاد کنند.
سرانجام قهرمانان در دادگاه برترن دور هم جمع می شوند. ما درمی یابیم که پدر جک به طور مشکوکی شبیه به کیت ریچاردز است! جذاب است...
کمپانی هند شرقی به نسبت دزدان دریایی کشتی های نظامی بزرگتری دارند، با این حال باربوسا در مورد آخرین راه حل وارد مذاکره می شود تا خدای دریا، کالیپسو را آزاد کند. او باید حس انتقام جویی نسبت به لرد بکت را بروز دهد. مشکل این است که کالیپسو خلق بدی دارد زیرا دزدان دریایی بودند که او را در اولین مکان زندانی کردند و ضمانتی وجود ندارد که او بتواند به آنها کمک کند. 
همانطورکه انتظار می رود، دزدان دریایی شروع به طراحی و برنامه ریزی مبارزه با همدیگر مي کنند. هر یک از آنها سعی می کند علیرغم سرنوشتی که آنها را تهدید کرده است به پایان خوبی برسد. 
برخی از انتقادهای اصلی فیلم سنگین بودند كه دنبال کردن فیلم سخت می باشد. 
من ادامه دادن آن را سخت نیافتم، اما بعضی مواقع خسته کننده بود. دیالوگ ها نیاز به ویرایش داشتند. سرعت این فیلم کندتر از دو فیلم قبلی بود و صحنه های بسیاری وجود داشت که نسبت به طرح داستان و ضد طرح داستان شکل گرفته بودند. اگر شما جای آن بودید، چند صحنه اصلی مبارزه و تاثیرات تماشایی CGI وجود داشت، اما با وجود تمام اینها، این فیلم به اندازه دو فیلم قبلی خوب نبود. 

در ابتدا، اجازه دهید بهترین ویژگی های فیلم را مورد تحسین قرار دهم. 
من عاشق صحنه های شگفت انگیز جک اسپارو هستم زمانی که در منطقه لیمبو داوی جونز می باشد. بحث با بدل تخیلی تاریخی اش می باشد. 
اوج نهایی داستان با مالستروم و مبارزه بین خدمه بلک پیرل و خدمه داچمن پرنده بی نظیر بود. جلویژه های ویژه و طراحی رقص عالی.

با این حال چند صحنه بد نیز وجود داشت:

همانطورکه در بالا عنوان شد، فیلم دیالوگ های زیادی داشت.
صحنه مهم واقعی که از فیلم برداشته شده است که توضیح می دهد که اگر کالیپسو به داوی جونز وفادار بود تنها سهم کوچکی از وظیفه خود را ایفا می کرد. احتمالا جزو ویژگی های خاص برشمرده می شد زمانیکه بر روی dvd عرضه می شدند. با این حال این صحنه یقینا تعبیر دلبخواهی را در پایان بین ویل و الیزابت ارائه می دهد. شما در زمان تماشای فیلم خواهید دید. بدون شرح، به نظر می رسد که پایان این فیلم کمی تاریک تر از چیزی است که باید باشد.
این فیلم حقیقتا این نکته را عنوان می کند که نبرد عظیم چند کشتی بین دزد دریایی آرمادا و کمپانی تجاری هند شرقی شکل می گیرد. آنها مبارزه را در یک نقطه به حالت تعادل نگه مي دارند. اما این کار را نميکنند. ما مبارزه 2 کشتی را دیدیم، اما حدس می زنم آنها پول را برای مبارزه ای بزرگ بی اعتبار ساخته اند. خیلی بد است. 
برخی از CGI کمی مبالغه شده اند. مرگ لرد بکت بسیار نمایشی و پر زرق و برق بود. اغلب مواقع، فقط به این علت که می توانید تاثیر عالی بگذارید، به این معنی نیست که باید تاثیر گذارید.

علیرغم لحظات خنده دار، برخی از شوخی ها اجباری و بدور از مجموعه بود. ازدواج ویل و الیزابت در طی مجموعه مبارزه احمقانه بود. لحظاتی وجود داشت که برای شوخی بود، اما شما نباید به زور جوکی را در هر 5 ثانیه عنوان کنید. 
فیلم دزدان دریایی کاراییب در قسمت سوم بسیار زیبا به وصف کشیده شده است. چرا که در آن تمام چیزی را که از یک فیلم انتظار داریم به رخ میکشد.
عشقی باور نکردنی میان الیزابت و ویلیام تا دقایق آخر و همچنین جلوه های ویژه بی نطیر در طول فیلم و نیز خیانت و دوستی هایی که در فیلم اتفاق افتاده است و منجر به هیجان دادن بیشتر فیلم میشود.
در قسمت سوم فیلم ما کمتر درباره بازیگر اصلی یعنی جک اسپارو میشنویم اما در تمامی صحنه هايی که اسپارو در آن حضور دارد اتفاق مهمی در فیلم به وقع مي پیوندد... مهمترینش دزديدن قلب دیوی جونز میباشد که داستان را ناگهان از این رو به آن رو میکند.
عشق در این فیلم حرف اول را میزند چرا که تاریک ترین شخصیت داستان یعنی دیوی جونز هم نیز دچار عشق میشود و بارها دیده میشود که برای التیام بخشیدن به زخمی که از عشق دوران گذشته اش خورده است اشک میریزد و پیانو مینوازد.
از عشق پدر ویلیام یعنی بل به فرزندش گرفته تا عشق مرد دریادار در لحظه ای که جان خود را فدا میکند تا الیزابت بتواند فرار کند.

همچنین عشق اصلی داستان بین الیزابت و ویلیام که دیگر حرفی باقی نمیگذارد که قسمت سوم فیلم دزدان دریایی کاراییب سرشار از اتفاقات بسیار زیاد میباشد.
فکر میکنم در قسمت سوم تماشاگران به رضایت کامل رسیده اند چرا که الیزابت خیانتی را که در قسمت دوم انجام داده بود جبران میکند. جک اسپارو برمیگردد و با کارهایی که انجام میدهد نشان میدهد یک مرد بسیار مهربان و خوب است و همچنین غلبه خوبی بر بدی در قسمت سوم این فیلم که همه دليل فروش بی نظیر این فیلم در قسمت سوم است.
در قسمت سوم ما اتفاقی را میبینیم که کمتر در فیلمی شاهد آن هستیم و آن هم پیروزی دزدان دریایی بر مردان ارتشی است. بهتر است بگويم پیروزی بدمن های داستان بر کسانی که خود را قانونمند و عدالت گر میدانند، است. برای همین است که به شخصیت های داستان لقب بهترین بدمن های فیلم ها سینمایی را داده ام. بلی، دزدان دریایی کاراییب بهترین بدمن های تاریخ هستند. و این جاست که ما متوجه زیبایی های این فیلم میشویم.