ترجمه نقدهای منتقدین جهان
Cwr.20 - نقد و بررسی فیلم Braveheart توسط راجر ایبرت
- توضیحات
-
تاریخ ایجاد در جمعه, 05 آبان 1391 19:17
-
نوشته شده توسط سروش ممدوحی
-
بازدید: 4026
|
Braveheart |
|
شجاع دل |
|
|
Braveheart |
|
اطلاعات فیلم |
تهیه کننده : مل گیبسون
کارگردان : مل گیبسون
نویسنده : راندل والاس
ژانر: درام ، بیوگرافی ، تاریخی
تاریخ نمایش: 24 می 1995 در امریکا
بودجه : 53 میلیون دلار
فروش کلی : 210 میلیون دلار
کشور سازنده: امریکا (هالییود)
IMDB Rate :8.4 از 10 |
بازیگران |
مل گیبسون ( ویلیام والاس)
سوفیو مارکوره(پرنس ایزابل)
پاتریک مکگوهان(کینگ ادوارد 1)
|
افتخارات و جوایز |
برنده 5 جایزه اسکار
بهترین فیلم
بهترین کارگردان
بهترین افکت
بهترین فیلمبرداری
بهترین ارایش و میکاپ |
امتیاز راجر ایبرت از 4ستاره : ستاره کامل |
|
|
منتقد : راجر ایبرت |
|
مترجم : هما Skyfly |
|
«شجاع دل» مل گيبسون حماسه جنگ خونين ويليام واليس William Wallace جنگجوي افسانه اي است كه ملت خود را در جنگ با انگليسي ها حدود سال 1300 رهبري كرده است. فيلم به نوعي جاه طلبانه است و احساسات ساده اي مثل عشق، وطن پرستي و خيانت را بزرگ كرده و از سبك شرح سفرهاي تاريخي پرهياهو اجتناب مي كند. فضاهاي آن سبز، مرطوب، حالي، گل آلود و ناهموار است.
درباره واليس چيز زيادي نمي دانيم، او را با عنوان شجاع دل مي شناسيم و فقط مي دانيم كه طبق يك شعر حماسي قديمي، او فبائل اسكاتلند را با هم متخد كرده و جنگ هاي مشهوري در برابر انگليسي ها قبل از اينكه به عنوان خائن دستگير، شكنجه و اعدام شود، داشته است.
فرياد در حال مرگ واليس، وقتي بدنش روي چرخ دنده كشيده مي شود، اينست : «آزادي!» كه دقيقاً برمبناي واقعيت نيست (مفهوم آزادي فردي مفهومي بالاتر از آن است كه در سال 1300 براي آن جشني برپا شود)، اما اين موضوع گيبسون را از فرياد زدن درباره آن باز نمي دارد. اين فرياد با مجموع حركات افتخارآميز شجاع دل كه حماسه اي اكشن با روح شمشيربازي هاي كلاسيك هاليوود است متناسب مي شود. آنچه كه افراد از فيلم به خاطر مي سپارند صحنه هاي وافر جنگ، خون و خشونت است. از نقطه نظر تكنيكي «شجاع دل» كار بسيار جالبي از حضور انسان و اسب در صحنه نبرد ارائه كرده است. گيبسون قشوني را كه به نظر مي رسد هزاران مرد سوار بر اسب باشند و نيز پياده نظام را به صف مي كند. صحنه هاي جنگ او شلوغ نمي شود: استراتژي را متوجه مي شويم و از تاكتيك ها اگرچه در مورد بعضي مشكوك هستيم، لذت مي بريم. (آيا در قرن چهاردهم واقعاً صحنه جنگ به آتش كشيده مي شد؟)
گيبسون در اينجا تاريخ را به تصوير نمي كشد بلكه اسطوره مورد فيلم اوست. ويليام واليس ممكن است يك شخصيت وافعي بوده باشد اما «شجاع دل» بيشتر وامدار شاهزاده وايلانت Valiant، راب روي Rob Roy و مد مكس Mad Max است. به محض اينكه دريابيم فيلم يك بازسازي تاريخي نيست (كه خيلي زود اين اتفاق مي افتد)، ديالوگي كه درون مايه جديد دارد را مي پذيريم.
در اين فيلم شخصيت مقابل (آنتاگونيست) واليس شاه ادوارد اول (لانگ شنكس Logshanks) است كه اين نقش را پاتريك مك گوهام Patrick MacGooham با زيركي ايفا مي كند. او مرتب تفسير وقايع را بر مبناي سياست تجربي خود ارائه مي كند و اين موضوع سرگرم كننده است چراكه معمولاً اشتباه حدس مي زند. پسر ادوارد، شاهزاده ويلز Wales (پيتر هانلي Peter Hanly) يك ابله از خود راضي است و با زني فرانسوي فقط بنا به دلايل سياسي ازدواج كرده است.
پرنسس، با نقش آفريني هنرپيشه فرانسوي سوفي مارسو Sophie Marceau، خيلي همسر خود را مورد تحسين قرار نمي دهد، مردي كه بيشتر اوقات را با دوست خود مي گذراند (تا زماني كه شاه در حالي كه طاقت خود را از دست داده ، اين دوست را از پنجره قصر به بيرون پرت مي كند).
ادوارد، پرنسس را براي پيشنهاد شرايط نزد شجاع دل مي فرستد، اما خيلي زود پرنسس همه رازهاي كشور را بيرون مي ريزد. پرنسس دومين عشق زندگي واليس است، اولي، مورون Murron (كاترين مك كورماك Catherine McCormack) عشق زمان كودكي او بود كه با او مخفيانه ازدواج كرده بود.
اين شخصيت ها متعلق به مجموعه سرسختي هستند (جائي كه واليس به دوست زمان كودكي خود هاميش Hamish مي رسد، آنها براي تفريح به طرف هم سنگ پرت مي كنند و وقتي اسكاتلندي ها زخم را مي سوزانند تمام آن چيزي كه مي گويد اينست كه: پسر اين صبح بيدارت مي كنه!) اين موضوع گاهي اوقات يك ژست خودپرستانه به نظر مي رسد. حقيقت اينست كه نمي دانم آيا كسي بهتر از گيبسون مي توانست آنرا كارگرداني كند يا نه. گيبسون سپاهيان، افراد مهاجم و جلوه هاي ويژه خود را مرتب مي كند و دنياي تخيلي اي را مي آفريند كه سرگرم كننده و دلهره آور است.
و به عنوان شجاع دل، گيبسون نقش خود را با زرق و برق ايفا كرده و با طنز كنايه آميزي به پايان مي رساند. او استراتژيست صحنه هاي نبرد است، استراتژي ها و اسلحه هاي جديد ابداع مي كند و از هر جهت بر انگليسي ها پيشي مي گيرد، افراد خود را در جنگ هدايت مي كند، در حالي كه صورت خود را مثل تماشاچيان فوتبال رنگ كرده است. اما هنرپيشه هاي زيادي نمي توانند آنچه را كه گيبسون انجام داده، ارائه دهند.
با تشکر از سعید عزیز برای بنر
این نقد و ترجمه تحت کپی رایت سایت سینماسنتر منتشر شده است . لذا هر گونه کپی برداری از این مطالب بدون اجازه نویسنده و سایت سینماسنترwww.cinemacenter.ir نقض آشکار قوانین کپی رایت محسوب می گردد .
ارسال نظر
ترجمه و پشتیبانی توسط:شرکت جومی