تحلیل و بررسی سینمای جهان

پس از گذشت 10 سال بالاخره انتظار ها به پایان رسید!
انیمیشن دوست داشتنی داستان اسباب بازی بار دیگر با قدرتی بیش از پیش بر رویه پرده سینماها رفت و توجه بسیاری را به خود جلب کرد. لی آنکریچ و گروهش بار دیگر با همکاری قدرتمندترین شرکت انیمیشن سازی جهان ، پیکسار و دیسنی شروع به انجام پروژه ای کردند که در سال 1999 اخرین قسمت آن پخش شده بود. آنها تصمیم گرفتند چیزی متفاوت تر از قبل به عرصه سینما بفرستند، به همین دلیل با اضافه کردن چند کاراکتر جدید به فیلم حال و هوای تازه ای به آن دادند. داستان جدید از آنجا شروع می شود اسباب بازی های دوست داشتنی ما با موضوع پیچیده ای در مقابل خود رو به رو بودند؛ کنار گذاشته شدن از طرف صاحب خود یعنی اندی !!!!
صداگذاری این قسمت نیز همانند گذشته بوده و تغییرات چندانی نداشته است.
در آغاز نگاهی داریم بر کاراکترهای اصلی داستان اسباب بازی و گویندگان آنها:
Woody : کاراکتر کابوی و شخصیت اصلی فیلم که همواره نقش سردسته ی اسباب بازی ها را در داستان بازی کرده است؛ همانند دو قسمت قبل گویندگی وودی بر عهده بازیگر مطرح سینما،تام هنکس است.
BUZZ : دیگر شخصیت مطرح داستان فضانورد دوست داشتی فیلم می باشد که صداپیشگی آن را تیم آلن بر عهده دارد.
Jessie : و در آخر به دختر کابوی دوست داشتی و پر طرفدار فیلم می رسیم که وی را با گویندگی جان کوزاک در فیلم مشاهده می کنیم که این امر موجب محبوبیت بیشتر وی شده است. 

داستان فیــــلـــم :
اندی به سن 17 سالگی رسیده است و برای رفتن به کالج آماده می شود و این بدان معنی است که وودی و دوستانش دیگر فراموش خواهند شد . اندی، وودی را که بیشتر از اسباب بازی های دیگرخوددوست دارد تصمیم می گرد او را با خود به کالج ببرد و دیگر اسباب بازی ها را به اتاق زیر شیروانی بیاندازد. هنگام پرتاب شدن اسباب بازی ها به اتاق زیر شیروانی کیسه اسباب بازی ها با کیسه اشغال اشتباه گرفته می شود و مادر اندی همه ی آنها را به سطل زباله می اندازد. وودی که این اتفاق را دیده است در تلاش برای بیرون اوردن دوست های خود از سطل زباله است که متوجه می شود آنها خودشان را از سطل زباله رها و فرار کرده اند. وودی داستان را برای باز و دوستانش تعریف می کند اما آنها حرف او را قبول نمی کنند وتصمیم می گیرند به جعبه ی اعطایی به کودکستان سانی ساید بروند؛ وودی همچنان برای راضی کردن آنها تلاش می کنند اما اصرار وی فایده ای ندارد.
جعبه اسباب بازی های اعطایی به سانی ساید توسط مادر اندی به سانی ساید برده می شود و تمام اسباب بازی های اندی به آنجا اهدا می شوند.
اسباب بازی های اندی مورد استقبال دیگر اسباب بازی ها قرار می گیرند، به خصوص رئیس اسباب بازی ها، لاتسو (همان خرسی که بوی توت فرنگی میدهد). 
وودی که هنوز دوست دارد پیش اندی باز گردد و کنار او باشد در تلاش است که از سانی ساید بیرون رود و به پیش اندی برود و علاوه بر آن همچنان در بگو مگو با دیگر اسباب بازی ها و در تلاش برای راضی کردن آنها است. پس از آن که می بیند اصرارش فایده اس ندارد تصمیم می گیرد خود به پیش اندی باز گردد ولی به صورت اتفاقی توسط یک دختر کوچک به نام بانی برداشته می شود و به خانه بانی می رود .
بچه های کوچک سانی ساید به اتاق اسباب بازیها هجوم می آورند و شروع به بازی با آنها می کنند اما رفتار آنها با اسباب بازی ها بسیار خشن است و این کار بچه ها با اسباب بازی ها به مزاج آنها خوش نمی آید و این نگرانی پیش می آید که به زودی از بین خواهند رفت . باز از پنجره به اتاقی که کودکان 5-6 ساله در آن حضور دارند خیره می شود و متوجه می شود که آنجا با اسباب بازی ها برخورد نسبتا خوبی می شود و کن و لاتسو و دیگر اسباب بازی ها، انجا درکنار بچه ها حضور دارند. باز به لاتسو می گوید ما هم می خواهیم به ان اتاق نقل مکان کنیم که با مخالفت شدید لاتسو مواجه می شود. باز که نمی خواهد در این اتاق بماند به هشدار لاتسو توجه نمی کند و از اتاق خارج می شود که توسط لاتسو دستگیر و مجازات می شود و دکمه ریستش زده می شود،اینگونه همه چیز را فراموش می کند و دیگر دوستان خود را به یاد نمی اورد. لاتسو و دوستانش تمام اسباب بازی های اندی را زندانی می کنند و باز را نگهبان آنها قرار می دهند تا از آنجا فرار نکنند. 
در ادامه وودی که در اتاق بانی است با دیگر اسباب بازی های بانی هم صحبت می شود و متوجه می شود که لاتسو و دوست کودکش قبل از اینکه به سانی ساید منتقل شود مانند دیگر اسباب بازی ها صاحب داشته است و به صورت اتفاقی صاحب آنها که دختری کوچک بوده انها را گم میکند و انها سر از سانی ساید در می آورند. پس از مدتی در انجا لاتسو اداره امور را در دست می گیرد و با خشونت با اسباب بازی های دیگر برخورد می کند.
وودی بعد از شنیدن این صحبت ها ، تصمیم به بازگشت به سانی ساید را می گیرد تا دوستانش را از مخمصه ای که در آن افتاده اند نجات دهد. وودی در تلاش است تا دوستانش را از زندانی که لاتسو آنها را در آن گرفتار کرده است نجات دهد و باز را به حالت عادی خود برگردانند. وودی و دوستانش نقشه ای می کشند و از زندان فرار کرده و باز را می گیرند و دوباره دکمه ریست آن را فشار میدهند ولی این بار، باز اسپانیایی می شود اما به آنها برای فرار کمک می کند. وودی و دوستانش شروع به فرار از سانی ساید می کنند اما موقعی که موفق به فرار شده بودند توسط لاتسو و گروهش محاصره می شوند. وودی که از خانه بانی متوجه موضوع لاتسو شده بود به لاتسو موضوع را می گوید؛ دوست لاتسو که عروسک کودک است با شنیدن این حرف ناراحت می شود و لاتسو را به سطل زباله می اندازد. وودی و باز و دوستانش به سمت اسباب بازی های دیگر می روند اما وودی به دام لاتسو می افتد و او نیز به سطل زباله انداخته می شود . اسباب بازی ها در تلاش برای برگرداندن وودی هستند اما این بار سطل زباله و تمام اسباب بازی ها به ماشین شهرداری می افتند و این بدان معنی است که آنها به سمت زبالی دانی خواهند رفت.

در ماشین زباله به باز ضربه ای وارد می شود و او به حالت عادی خود باز می گردد؛ همه از بازگشت او خوشحال می شوند اما ناراحت از اینکه انها به زباله دانی در حال منتقل شدن هستند . بعد از انتقال به زباله دانی انها می فهمند که به چه جهنمی پاگذاشته اند و ترس از سوختن و نابود شدن تک تک انها را فرا می گیرد. در لحظه ای که نا امید،دست در دست هم به سمت مرگ و نابودی حرکت می کردند توسط دوستان خود عروسکهای فضایی نجات پیدا می کنند. 
وودی و دوستانش پس از نجات به سمت خانه اندی رهسپار می شوند و بالاخره به خانه خود باز می گردند . اندی تمام اسباب بازی ها را بر می دارد و به سمت خانه همسایه خود که دختری خردسال دارد می رود، این دختر همان بانی است . اندی تمام عروسکهای خود را به بانی می دهد و به او می گوید تمام عروسک ها ماله او هستند. اندی که تمام عروسکهای خود را به بانی داده است با دیدن وودی متعجب می شود و چون وودی را بیشتر از عروسکهای دیگر خود دوست دارد نمی خواهد او را به بانی بدهد اما با اصرار بانی اندی وودی را هم به او می دهد . اندی و بانی شروع به بازی با اسباب بازی ها می کنند. وودی و دوستانش که پس از اندی خانه و صاحب جدیدی پیدا کرده اند شادمان هستند و با خوشحالی درکنار بانی به زندگی خود ادمه می دهند. در سانی ساید هم بعد از رفتن و گم شدن لاتسو روال به حالت عادی خود برگشته است و تمام اسباب بازی ها با خوشحالی درکنار هم به بازی با بچه های کوچک مشغول می شوند.

درباره فیـــلـــم :
داستان اسباب بازی ۳ یک انیمیشن سه بعدی آمریکایی ساخته شده در سال ۲۰۱۰ است. این فیلم توسط استودیو انیمیشن سازی پیکسارساخته و به وسیله والت دیزنیمنتشر شده است. این سومین قسمت از سری داستان‌های (داستان اسباب بازی) است، و در ۱۸ ژوئن۲۰۱۰در سالن‌های سینما ایالات متحده به نمایش درآمد و در ۲۴ ژوئن در سالن‌های استرالیا و در ۲۳ ژوئیهدر بریتانیا و ایرلند نیز اکران شد. 
لی آنکریچکه قسمت‌های پیشین این فیلم را تدوین کرده بود، در این قسمت به عنوان کارگردان به کار گرفته شده است. کِن شریتزمنهم تدوین فیلم را بر عهده دارد.
تام هنکس، تیم آلن، جوان کواسک، دو ریکس، استیل هریس، جان رواتزنبرگ، والاک شاون، جِف پیدجن، جودی بنسون، ر. لی اِرمی، جان موریس، و لائوری مِتکالف همه نقش‌هایی را که در قسمت‌های گذشته داشته‌اند را همچنان در اختیار دارند. جیم وارنی، که نقش سگ خوش ژست فیلم را در دو قسمت ابتدایی بر عهده داشت، و جو رانتف، که در نقش‌های لنی و ویزی بود، هر دو پس از انتشار دومین قسمت این فیلم درگذشته اند. 
"داستان اسباب بازی" یک شوخی است، یک کمدی خنده دار و خالی از شاخصه های دردآور انسانی که پیش از این در نسخه های پیشین کارتون وجود داشت،البته "داستان اسباب بازی 3" از گذشته شادتر شده و دارای صحنه های اکشن و جوک های بیشتری با وجود حس های گوناگون است.
داستان اسباب بازی 3 بر بام دنیا قدم گذاشته و خود را به بلندای دنیا رسانیده است،داستان اسباب بازی 3 توانست با پشت سرگذاشتن تمامی رقیب های خود در قسمت انیمشن در فروش جهانی به بهترین انیمیشن سال و پرفروشترین انیمیشن تاریخ سینما بدل شود...