تحلیل و بررسی سینمای جهان
Cwa.72- تحليل و بررسي فيلـــــــم انتقام جویــــان (Avengers)
- توضیحات
-
تاریخ ایجاد در چهارشنبه, 03 آبان 1391 20:59
-
نوشته شده توسط مدیریت سایت
-
بازدید: 5777
|
نام فیلم: انتقام جویـــان Avengers |
|
|
|
|
|
اطلاعات فیلم |
|
|
کارگردان: یوس ویدون
تهیه کننده: کوین فییج
فیلمنامه: اندرو نیکولزموزیک متن: یوس ویدون، زاک پن
بر اساس کمیک استریپی از: استن لی، جک کربی
موزیک متن: آلن سیلوستری
فیلم برداری: سیمسوس مک گاروی
تدوین: جفری فورد
کارگردان هنری: بنجامین ادلبرگ |
|
|
بازیگران |
|
|
رابرت دان جونیور: تونی استارک (مرد آهنی)
کریس اوانز: استیو راجرز (کاپیتان آمریکا)
مارک روفالو: بروس باننر (هالک)
کریس هامس ورث:ثـــور
اسکارلت یوهانسون: ناتاشا رومانوف (بلک ویدوو)
جرمی رنر: کلاینت بارتون (هاوکی)
ساموئل جکسون: نیک فیوری
گوینت پالترو: پپر پوتس |
|
|
اطلاعات دیگر |
|
|
ژانر: حادثه ای، هیجان انگیر، تخیلی
درجه نمایش PG-13
IMDB Rate: 8.6
تولید شده توسط کمپانی:
مارول استودیو، پارامونت پیکچرز
توزیع توسط: والت دیسنی پیکچرز
اکران: 11 اپریل 2012
مدت زمان: 143 دقیقه
ساخته شده توسط: آمریکا
زبان: انگلیسی
بودجه: 220 میلیون دلار
فروش کل فیلم: 1439 میلیون دلار |
|
|
افتخارات و جوایز |
|
|
چهار نامزدی در جوایز منتخب جوانان |
|
|
تحلیل و برررسی از: سروش ممدوحی |
|
|
این تحلیل تحت کپی رایت سایت سینماسنتر منتشر شده است لذا هر گونه کپی از این نوشته بدون مجوز نویسنده و سایت سینماسنتر CinemaCenter.ir نقض آشکار قوانین کپی رایت محسوب میگردد. |
|
|
|
|
|
تحلیل فیلـــــــم انتقام جویـــــان |
|
|
بهتر است در ابتدای امر با همدیگر نگاهی به داستان های مصور داشته باشیم و ببینیم چگونه این داستان های مصور، یا به عبارتی کامیک بوک ها، تبدیل به بهترین داستان هایی شدند که آمریکایی ها آن ها را می خوانند. "کامیک بوک" چیست؟
کامیک بوک به داستان هایی گفته می شود که اغلب به صورت طنز و یا داستان های تخیلی بیان می گردند. آن ها اغلب به صورت چند رشته از تصاویر به هم پیوسته که کامل کننده یکدیگرند، نشان داده می شوند. شخصیت های کامیکی اغلب وجود خارجی ندارند و از تخیلات نویسنده سرچشمه می گیرند. نویسنده با آوردن کلمات خود در یک بالن کوچک ابری، بالای سر شخصیت ها، منظور خود را در کامیک بیان می کند و شخصیت ها و نوشته ها را با یکدیگر ارتباط می دهد. از آن جایی که ایالات متحده آمریکا در داستان های واقعی هیچ قهرمانی نداشت، (چرا که این کشور کمتر از 600 سال سن دارد و اکنون ابر قدرت جهان شده است!) نویسندگان بر آن شدند که در کامیک بوک ها، ابرقهرمانانی برای آمریکا بسازند تا آن ها نیز قهرمانانی برای خود داشته باشند. اولین کامیک بوکی که در روزنامه ها و مجلات به چاپ رسید، مربوط به سال 1933 در ایالات متحده بود که به شدت مورد استقبال مردم قرار گرفت و بعدها با تجدید نظرهای مختلف به چاپ رسید به طوری که تا به امروز انواع کامیک بوک ها را در روزنامه فروشی ها یا فروشگاه های کامیکی می بینیم.
در این بین شرکت مارول (Marvel Studio)، مهمترین شرکتی که به پخش و توسعه کامیک بوک ها کمک می کند، در برگیرنده بهترین کامیک بوک ها و شاید بهتر است بگوییم پر طرفدارترین آن هاست. در بین کامیک بوک های این شرکت، می توان به مرد عنکبوتی، هالک، مرد آهنی، ثور، قهرمانان، کاپیتان آمریکا، چهار شگفت انگیز، مردان ایکس و... اشاره کرد که یکی از یکی پرطرفدارتر است. البته بین این ابر قهرمانان شرکت مارول، یک نویسنده نقش ویژه ای نسبت به سایرین دارد، او را که در سالیان اخیر عهده دار خلق این شخصیت ها بوده است با نام استن لی (Stan lee) می شناسیم. در کنار استن لی به دیگر نویسندگان نیز می توان اشاره کرد از جمله جک کربی و استیو دیتکو در حال تهیه کامیک هایی جذاب برای شرکت مارول می باشند.
در بالا اشاره کوتاهی به داستان های مصور، چگونگی شکل گیری آن ها و مهمترین شرکت تولید کننده این داستان ها کردیم. اما این خلاصه و اشاره کوتاه، بنایی بود برای توضیحات درباره فیلم Avengers (قهرمانان) که در سال 2012 بعد از تعداد زیادی فیلم های پیش ساخت و مقدمه چینی بسیار، سرانجام اکران شد. فیلمی که توانست بعد از اکران به سومین فیلم پرفروش تاریخ سینما بدل شود و بعد از دو فیلم جیمز کامرون، آواتار و تایتانیک در رده سوم جای گیرد.
این فیلم بر گرفته از کامیک بوکی به همین نام است که از ابر قهرمانان دیگر داستان های مصور تشکیل شده است. همه آن ها در این داستان در کنار یکدیگر جمع شده اند تا به نجات سرزمین شان، کره زمین، که مورد حمله بیگانگان قرار گرفته است، بپردازند. اولین بار این کامیک بوک در سپتامبر سال 1963 توسط استن لی و جک کربی ساخته شد. آن ها ابرقهرمانانی چون مرد عنکبوتی، هالک، مرد آهنی، ثور، قهرمانان، کاپیتان آمریکا، چهار شگفت انگیز و... را در کنار یکدیگر جمع کردند تا به نجات سیاره زمین بپردازند. ایده در کنار هم قراردادن این شخصیت ها موجب شد تا این کامیک، به یکی از بهترین کامیک بوک های تاریخ بدل شده و استن لی و جک کربی از بهترین نویسنده های کتاب های مصور شوند!
بعد از گذشت سال ها، کتاب های مصور جای خود را در دنیای سینما پیدا کردند و در اواخر قرن بیستم پایشان یکی پس از دیگری به دنیای پر زرق و برق سینما باز شد. بعد از ورود سوپرمن، بتمن و دیگر شخصیت های کامیکی، مارول نیز شخصیت های خود را وارد دنیای سینما کرد و پس از ساخت فیلم ها و انیمیشن های مرد عنکبوتی، هالک و مرد آهنی این بار نویسندگان و فیلمنامه نویسان به فکر تهیه و تولید فیلمAvengers که در برگیرنده طیف زیادی از این کاراکترهای کامیکی بود، افتادند. آن ها در ابتدا با مخالفت شرکت مارول مواجه شدند؛ اما نویسندگان و تهیه کنندگان دنیای سینما براین امر پافشاری کردند تا بالاخره Avengers در سال 2012 اکران شد و با حضور کاراکترهایی چون تونی استارک (مرد آهنی)، ثور ، بروس بنر (هالک)، استیو راجرز (کاپیتان آمریکا)، ناتاشا رومینوف و کلینت بارتون (هاوکی) این کار انجام شد. البته لازم به ذکر است که مخالفت شرکت مارول درباره این موضوع که ساخت این فیلم اشتباه است به دلیل آن بود که آن ها معتقد بودند هنوز این کاراکترها برای بینندگان سینمایی معرفی نشده اند و تنها در داخل آمریکا دارای اعتبارند. به همین علت شرکت مارول شروع به ساخت فیلم در رابطه با اکثر کاراکترهای این فیلم کرد. تا به امروز فیلمCapitan America در سال تبgf2011 پخش شده و قسمت دوم آن در سال 2014 پخش خواهد شد، iron man 1, 2 در سال های 2008 و 2010 اکران شده و قسمت سوم نیز در حال ساخت است، هالک و هالک شگفت انگیز در سال های 2003 و 2008 و ثور در سال 2011 به نمایش در آمدند تا یک مقدمه چینی برای فیلم قهرمانان، "Avengers"، باشد.
این فیلم بعد از دردسرهای بسیار، توسط کارگردانی که پیش از این فیلم سینمایی خاصی نساخته بود و مهم ترین فیلمش "ثور" بود، ساخته شد. فیلم توسط جاس ویدن کارگردانی شد و حتی فیلم نامه آن نیز برگرفته از کامیکی برعهده وی بود. این انتخاب با مخالفت های زیادی همراه شد اما مارول انتخاب خودش را کرده بود و فیلم توسط جاس ویدن ساخته شد و او توانست تمام این ابرقهرمانان را به زیبایی در کنار یکدیگر قرار دهد.
نگاهی گذرا به ابرقهرمانان داستان Avengers :
کاپیتان آمریکا، استیو راجرز، با نقش آفرینی کریس ایونز: یکی از مشهورترین شخصیت های کامیکی و قدیمی ترین آنهاست که در سال 1941 توسط جک کربی و جو سیمون خلق شد. این شخصیت یک آمریکایی به تمام معنا و وطن پرست است که با آزمایشاتی که روی وی انجام شده قدرت ماورایی گرفته، به انواع فنون رزمی مسلط بوده و لباسی فولادی با شکل و شمایل پرچم آمریکا دارد. او با زرهی در دست به جنگ با دشمنان آمریکا می پردازد. کاپیتان آمریکا در بین شخصیت های این فیلم یکی از پر طرفدارترین آن ها است! نقش کاپیتان آمریکا را در این فیلم کریس ایونز ایفا می کند که پیش از این نیز در فیلم کاپیتان آمریکا نیز عهده دار این نقش بوده است.
ثور با نقش آفرینی کریس همثورث: یکی از خدایان داستان. البته شاید بهتر است بگوییم فردی که زمینی نیست و توسط پدر خود برای ادب کردنش از بیرون کره زمین به سوی آن طرد می شود. این مسئله برای ثور با اتفاقات جالبی همراه است و باعث می شود در زمین دوستانی یافته و اسم و رسمی برای خود رقم بزند. اولین بار کاراکتر ثور در سال 1962 توسط استن لی و جک کربی خلق شد و بعد از مدتی تبدیل به یکی از پر طرفدارترین کامیک های دوران خود شد، به طوری که همچنان کامیک های ثور در آمریکا به فروش می رسد. قدرت ثور در کمربند و چکشی است که در دست دارد. او با این چکش می تواند هر جنبنده ای را از پای درآورده و حتی در وضعیت هوا نیز تغییر ایجاد کند. نقش ثور را در این فیلم کریس همثورث ایفا می کند که پیش از این نیز در فیلم ثور عهده دار این نقش بوده است.
مردآهنی، تونی استارک، با نقش آفرینی رابرت دونی جونیور: شاید گزاف نگفته باشیم که یکی از پر طرفدارترین شخصیت های کامیکی در بین ما ایرانی ها همین کاراکتر است که با نقش آفرینی رابرت دونی جونیور بسیار جذاب و دیدنی شده است! اولین بار این کامیک بوک در سال 1963 توسط استن لی و جک کربی خلق شد. تونی استارک مخترعی پولدار، باهوش، شوخ و در عین حال خوش گذران است که با اختراع زره و لباسی جالب تبدیل به یکی از قدرتمندترین شخصیت های کامیکی می شود. او که خودش قدرت ماورایی ندارد با تغییر و تکامل در لباس خود به مرد آهنی تبدیل شده و با فناوری هایی که در آن تعبیه کرده است کمتر کسی می تواند در برابرش مقاومت کند. قدرت تونی استارک، مرد آهنی، در لباس و فکر او است. نقش تونی استارک را در این فیلم رابرت دونی جونیور ایفا می کند که پیش از این نیز در فیلم های مرد آهنی 1 و 2 عهده دار این نقش بوده است.
هالک، بروس بنر، با نقش آفرینی مارک رافالو: پسر بد ابر قهرمانان و قدرتمندترین آن ها در واقع هالک است که توسط بروس بنر در آزمایشگاهش خلق شد و بروس بنر را به موجودی سبز رنگ و هیولا شکل تبدیل کرد. اولین بار این کامیک بوک در سال 1962 توسط استن لی و جک کربی خلق شد و در کامیک بوک هالک شگفت انگیز ظاهر گشت. زمانی که در آزمایشگاهش در حال کار بر روی اشعه گاما بود پرتوهایی بر روی خودش اثر کرده و او را تبدیل به هالک می کند. بروس بنر لاغر اندام در هنگام عصبانیت به هالک، موجودی سبز رنگ و غول پیکر، تبدیل می شود که قادر به مبارزه با هر جنبده ای است. به طوری که گلوله توپ و تانک نیز بر او اثری ندارد. شخصیت هالک شاید به اندازه دیگر شخصیت های داستان دوست داشتنی نباشد اما هیبت و قدرتش او را به مهمترین و قدرتمندترین آن ها بدل کرده است. نقش هالک، بروس بنر، را در این فیلم مارک رافالو ایفا می کند که پیش از این در هیچ یک از فیلم های هالک به ایفای نقش نپرداخته بود. در دو فیلمی که از روی کامیک هالک ساخته شده است، به ترتیب اریک بانا و ادوارد نورتون ایفاگر نقش بروس بنر بوده اند.
بلک ویدو، بیوه سیاه پوش، ناتاشا رومانوا (ناتالیا رومینوف) با نقش آفرینی اسکارلت جوهانسون: دختر زیبا روی گروه ابرقهرمانان، که به اندازه کاراکترهای دیگر قدرت خارق العاده ندارد اما مانند آن ها در سال 1964 توسط استن لی خلق شده است. ناتاشا قدرت خاصی نداشته اما در فنون رزمی مهارت بسیار دارد و عضو سابق ارتش شوروی بوده است! این کاراکتر پیش از این فیلم تنها در مرد آهنی 2 در کنار تونی استارک دقایقی به ایفای نقش پرداخته است. نقش ناتاشا رومانوا را در این فیلم اسکارلت جوهانسون ایفا می کند.
هاوکی، کلینت بارتون، با نقش آفرینی جرمی رنر: هاوکی کاراکتر چندان شناخته شده ای بین سینما دوستان نیست و این اولین حضور این کاراکتر در سینماست. هاوکی در سال 1964 توسط استن لی خلق شد و قدرتش در مبارزات، فنون رزمی و تیروکمانی است که در دست دارد. نشانه گیری های دقیق و مثال زدنی هاوکی او را دربین ابرقهرمانان دیگر جای داده است. نقش هاوکی، کلینت بارتون، را در این فیلم جرمی رنر ایفا می کند.
البته در این بین دو کاراکتر اصلی دیگری نیز وجود دارند که نقش عمده ای در فیلم دارند اما ابر قهرمان نیستند.
نیک فوری با نقش آفرینی ساموئل ال جکسون: که کلنل سازمان عملیات مخفی آمریکا است و در فیلم و کامیک بوک به نام S.H.I.E.L.D که به ریاست نیک فوری حضور دارد و اوست که ابر قهرمانان را در کنار یکدیگر جمع می کند.
لوکی با نقش آفرینی تام هیدلستون: یکی دیگر از خدایان، برادر ثور، یکی از ابر قهرمانان، است. لوکی به زمین می آید تا آن را تصاحب کرده و زمینیان را وادار کند، او را بپرستند. مهمترین قدرت او نیزه ای است که در دست دارد.
داستان فیلم و تحلیلی بر آن:
داستان ابر قهرمانان دقیقا به همان صورت شروع می شود که انتظار می رود. ما با فیلمی کاملا اکشن رو به رو هستیم، پس فیلم باید به صورت اکشن شروع شود و این اکشن بودن نیز می تواند بینندگان را به ادامه ماجرا امیدوار ساخته و تا انتها، آن ها را با خود همراه سازد! فیلم با حمله برادر ثور، لوکی، به زمین آغاز می شود. او در تلاش است شیئی که در خدمت S.H.I.E.L.D است را بدزد. این شیء، که از آن به عنوان "تسراک" نام برده می شود، شیئی قدرتمند است که اگر منبع آن آزاد گردد، می تواند تمام زمین را از بین برده و آن را با خاکستر یکسان کند. کلنل و گروهش در حال آزمایشات مکرری بر روی آن بوده اند تا بتوانند منبع و جریان قدرت این شیء را بیابند؛ اما شکست می خورند. حال لوکی و گروهش در تلاشند تا به آشیانه سازمان برای دزدیدن این شیء حمله کنند. تسراک در جهان ثور و لوکی ساخته شده است. لوکی به وسیله آن به زمین حمله کرده و در اولین اقدامش، یکی از ابر قهرمانان، هاوکی، را با نیزه وادار می کند در خدمت او باشد. او با این کار می خواهد آن شیء را بدزد. این عمل این ابتدای اکشن فیلم انجام می گیرد و لوکی، تسراک را از آن خود کرده و به همراه هاوکی از آن جا فرار می کنند. این شروعی بر داستان ابرقهرمانان است که با دزدیده شدن تسراک آغاز می شود. حال نوبت ورود ابر قهرمانان است تا خودی نشان داده و زمین را، که در حال نابودی است، از شر لوکی و آزاد شدن انرژی تسراک نجات دهند.
نیک فوری بعد از این که می بیند تسراک را از دست داده با رؤسای خود صحبت کرده و از آنان کمک می خواهد. او سرانجام به این نتیجه می رسد که اکنون، وقت آن است تا از قهرمانان که سال ها برایشان برنامه ریزی کرده، استفاده کند. همان طور که اگر فیلم های مرد آهنی، هالک و... را دیده باشید می دانید، در آخر فیلم ها ساموئل الجکسون، کاراکتر نیک فوری، با شخصیت های اصلی داستان صحبت می کرد و از آن ها کمک می خواست. این مقدمه چینی برای این اثر بود تا بتواند آن ها را در کنار یکدیگر جمع کرده و زمین و نسل بشر را از نابودی نجات دهد. حال زمان آن فرا رسیده است! نیک فوری ناتاشا را برای راضی کردن دکتر بروس بنر، هالک، می فرستد که سالیان سال است خود را از دید دیگران دور نگه داشته تا مشکل خشم و عصبانیت برایش پیش نیاید. خود به سمت کاپیتان آمریکا می رود تا اورا به مبارزه با لوکی فرا بخواند و با تونی استارک، مرد آهنی، تماس گرفته و او را نیز با خود همراه می سازد.
نکته جالب داستان نیز این جا شکل می گیرد. همه شخصیت های کامیکی باید با یکدیگر کنار آمده و مکمل همدیگر باشند تا بتوانند در برابر نقشه لوکی ایستادگی کنند و تسراک را از او بگیرند. کارگردان و نویسندگان این فیلم به خوبی توانسته اند این هماهنگی را بین اعضا به وجود آورند، به طوری که در کنار یکدیگر بودن این کاراکترها بعضا طنز گونه شده و گاهی به بحث و جدل نیز کشیده می شود. شما کاراکتر مرد آهنی را در سری فیلم های مرد آهنی تصور کنید که فردی طنزپرداز است و حال باید با افرادی در سبک و سیاق خود همراه شود، جالب است...
نیمه اول داستان فیلم به معرفی شخصیت ها، بگو مگو های آنان با یکدیگر و حرکت رو به جلوی لوکی با تسراک برای به ثمر رساندن نقشه اش، می پردازد. همه کاراکترهای ابر قهرمانان همراه هم در ناو جنگی فضایی قرار گرفته اند تا نقشه خود را برای از بین بردن لوکی طراحی کنند. در این بین لوکی نیز وارد داستان می شود و در مکانی شروع به قدرت نمایی می کند. قهرمانان با فهمیدن مکان لوکی به او حمله ور می شوند و مبارزه ای بین لوکی، مرد آهنی و کاپیتان آمریکا شکل می گیرد و سرانجام ابر قهرمانان لوکی را دستگیر می کنند. آن ها، لوکی را برای شکنجه و بازجویی به کشتی خود می برند. در این بین ثور، برادر لوکی، نه قصد آزاد سازی وی، بلکه برای مجازاتش وارد می شود. ثور می خواهد لوکی را مجبور به ترک زمین کند که این کار به مبارزه ای بین شان می انجامد که البته سرانجامی ندارد. (این صحنه های فیلم به نظرم کاملا بی جا هستند و برای وقت پرکنی اضافه شده بودند و چیزی جز معرفی ثور ندارند).
بعد از گذشت حدود یک ساعت از فیلم به نیمه اصلی آن می رسیم. نیمه ای که اکشن کامل فیلم در آن قرار دارد و نیمه اول فیلم برای اجرای اهداف اصلی در این نیمه برنامه ریزی شده بود. حال نوبت مبارزه نهایی است. لوکی با قدرت برادرش را به حرف زدن واداشته و از زندانی که برایش در نظر گرفته بودند، فرار می کند. اما این تنها مشکل کشتی نیست. در سمت دیگر، دکتر بنر، پس مدت ها خشمگین و به هالک تبدیل شده است. او نمی تواند خود را کنترل کند و به مبارزه با دیگر قهرمانان می پردازد. در سوی دیگر، برده لوکی، هاکی، کشتی فضایی را ناقص می کند و کشتی در آستانه سقوط قرار می گیرد. اکنون قهرمانان باید هم با لوکی مبارزه کنند، هم با هالک و هم باید کشتی را از خطر سقوط نجات دهند. این اعمال با فرار لوکی، سقوط هالک از کشتی، نجات کشتی فضایی توسط مرد آهنی و کاپیتان آمریکا و البته نجات هاکی از دست لوکی تمام می شود.
نوبت به نبرد اصلی فیلم بین لوکی و یارانش که توسط تسراک و حفره ای که ایجاد کرده اند با ابر قهرمانان و البته نابودی بشر می رسد. لوکی توانسته است قدرت تسراک را آزاد کند و با آن حفره ای ایجاد کرده تا یاران و هم سنگرانش از آسمان به زمین حمله ور شوند. در اینجا شاهد یک نبرد فضایی-زمینی هستیم. (نبرد ترانسفورمرزها در قسمت دوم و سوم را در نظر بگیرید و آن را با نبرد این فیلم مقایسه کنید. تفاوت بین آن ها کاملا مشخص است. کارگردان این فیلم، کارگردانی نه چندان آشناست و سازنده ترانسفورمز، مایکل بای است). به راستی که نبرد بین زمینیان و فضایی ها به خوبی ساخته شده و اکشنی که در این صحنه ها می بینیم به جذابیت فیلم کمک شایانی کرده است.
نبرد بین قهرمانان و لوکی و یارانش ادامه می یابد تا سرانجام یا زمین نابود شود و یا ابرقهرمانان باز هم پیروز شوند که این فیلم نیز از آن دسته فیلم هایی ست که دوباره ابر قهرمانان با همراهی هم بر لوکی و یارانش غلبه می کنند. البته این پیروزی لحظه ای احساسی در پایان فیلم نیز در بر دارد. وقتی که همه از پیروزی ابرقهرمانان ناامید شده اند؛ تونی استارک، مرد آهنی، به نبرد یک موشک می رود که توسط یک هواپیما به شهر شلیک شده و این بدان معناست که دیگر امیدی به شهر نبوده و شهر در حال نابودی است. تونی استارک با از خود گذشتگی به سمت موشک می رود و آن را تا فضا و شکاف بالا می برد و خود نیز از جو زمین خارج می شود. او در سمت دیگر باید دریچه را ببندند و با بسته شدن دریچه، تونی استارک از بین خواهد رفت. البته این اتفاق نمی افتد و سرانجام پایان خوشی برای ابر قهرمانان شکل می گیرد و لوکی نیز توسط برادرش، ثور، به سرزمین خود برگردانده می شود تا در آن جا، او را مورد محاکمه قرار دهند...
نتیجه گیری:
داستان ابر قهرمانان، همان طور که گفته شد، داستان جدیدی نیست و ما داستان های بسیاری در این سبک در سینمای جهان دیده ایم. برای مثال سوپرمن و بتمن که به نبرد پلیدی می روند و مرد عنکبوتی و ... اما ایده در کنار یکدیگر قرار دادن این شخصیت ها کار جدیدی بود که در فیلم ابر قهرمانان محقق شد تا فیلمی تهیه و تولید شود که بتواند کمپانی مارول را خوشحال سازد! فیلم ابر قهرمانان در زمان فروش خود در گیشه، توانست بیش از 1.5 میلیارد دلار فروش کند و رکورد شوالیه تاریکی، پر فروش ترین فیلم تاریخ سینما در ژانر کامیک بوک، را بشکند و همچنین به عنوان سومین فیلم پر فروش تاریخ سینما مطرح شود.
اما مهمترین نگرانی همه دوست داران فیلم های ابر قهرمانی این بود که چگونه این همه ابر قهرمان را باید در فیلمی نزدیک بر دو ساعت جای داد؟ آیا می توان کاری کرد که در حق کسی اجحاف نشود؟ سؤالی که جاس ویدن به زیبایی آن را پاسخ داده و به گونه ای ابر قهرمانان را در کنار یکدیگر قرار داد که به هر قهرمان، قسمتی از فیلم اختصاص یابد و هر یک از آنان را بارها و بارها در این فیلم ببینیم و منتظر هنرنمایی شان باشیم. البته شوخی ها و جر و بحث هایی نیز بین آن ها وجود داشت که مهمترینش مشاجره های کاپیتان آمریکا و مرد آهنی است که بارها روبه روی همدیگر قرار گرفتند. نکته بارز این فیلم حضور پر رنگ مرد آهنی نسبت به سایرین است. فیلمی که در اصل نبرد دو برادر را نشان می دهد و به جای آنکه بیشتر به مبارزه بین لوکی و ثور بپردازد، بیشتر نبرد بین لوکی و مرد آهنی است! مرد آهنی، تونی استارک، بارها در فیلم دیده می شود و با حرکات و شوخی هایی که انجام می دهد، بار اصلی فیلم را بر دوش می کشد.
گزاف نیست اگر بگوییم این فیلم بیشتر فیلم مرد آهنی بود تا ابر قهرمانان؛ چرا که پیروز و همه کاره جنگ نیز تونی اسکات است. شاید اگر او در فیلم نبود، ابر قهرمانان پیروز نمی شدند و شکست می خوردند. اگر مرد آهنی نبود، احتمال حضور یکی از کاراکتر های چهار شگفت انگیز، از جمله مرد آتشی، بیشتر می شد؛ زیرا او نیز قابلیت پرواز را داشت. در کل باید گفت فیلم ابر قهرمانان یک فیلم اکشن درست و حسابی است و به عنوان فیلمی اکشن ارزش 2 ساعت تماشا را دارد.
البته بار فنی و مفهومی خاصی به دنبال نداشته و تنها تجربه ای جالب از دیدن یک فیلم ابر قهرمانی را به بیننده می دهد. درنهایت باید بگویم که قسمت دوم این فیلم ابر قهرمانی نیز در راه است و دوباره این کاراکترها و شاید کاراکترهای جدیدی را در کنار یکدیگر خواهیم دید...
|
|
|
با تشکر از حانیه عزیز quasar بابت ویراستاری و FFKIA بابت گرافیک |
|
|
|
|
|
|
|
|
این تحلیل تحت کپی رایت سایت سینماسنتر و با شماره Cwa.74 برای بار اول به تاریخ 16-07-2012 در انجمن سینماسنتر منتشر شده است، لذا هر گونه کپی از این نوشته بدون مجوز نویسنده و سایت سینماسنتر CinemaCenter.ir نقض آشکار قوانین کپی رایت محسوب میگردد. |
|
|
تحلیل و برررسی از: سروش ممدوحی |
|
ارسال نظر
ترجمه و پشتیبانی توسط:شرکت جومی