«Prometheus» ريدلي اسكات يك فيلم علمي تخيلي باشكوه است و پرسشهاي بدون پاسخ زيادي درباره منشاء انسان مطرح مي كند. فيلم در دوران طلايي sci-fi ساخته شده است و با اينكه بازتابي از «Alien» سال 1979 است اما حال و هواي خود را دارد. فيلم تماماً داستان با جلوه هاي ويژه و اجراي كامل بازيگران است، به خوبي فيلمبرداري شده و 3D تأثيرگذاري است. صحنه اي كه دنيا را فقط با يك موجود زنده نشان مي دهد، يك شكل پريده رنگ انساني كه به آرامي از كناره صحنه مي گدرد. اين فرد چيزي كه مي خورد باعث تهوع و از بين رفتن سريع جسم اوست. اينجا كجاست؟ آيا زمين است؟ اين فرد زنده كيست و چرا تنها و برهنه است؟ آيا اين صحنه تجسم آغاز زندگي از فضاست؟
پرش به سفينه فضايي در سال 2093، «Prometheus» را براي رفتن به محدوده زماني سال ها بعد از 2001 آماده مي كند. سفينه ميليارد دلاري پرومتئوس در مسيري به سوي جهاني در دوردستهاست، جايي كه به نظر مي رسد به نقاشي هاي ماقبل تاريخ روي ديواره غار اشاره مي كند. دليلي بر اين باور وجود دارد كه ممكن است زندگي انسان از آنجا آغاز شده باشد. ماهي به ابعاد زمين به دور سياره اي غول پيكر مي گردد و در ابتدا نااميدكننده به نظر مي رسد چرا كه نه گياهي كه رشد كند و نه هوايي براي تنفس وجود دارد. اما خطوط مستقيمي روي سطح وجود دارد و مي دانيم كه طبيعت خط مستفيمي ايجاد نمي كند.
خطوط به يك گنبد يا هرم بزرگ مي رسند و بيشتر زمان فيلم در داخل اين گنبد و پرومتئوس مي گذرد. بياييد فعلاً موضوع را كنار بگذاريم و دو تن از بازيگران را معرفي كنيم: اليزابت شاو (نومي راپيس Noomi Rapace) يك صليب بر گردن دارد و معتقد است كه حيات منشائي الهي دارد. دوست پسر او چارلي هاووي (لوگان مارشال گرين Logan Marshall Green) او را به دانشمند قرون قبل از داروينيسم بودن متهم مي كند. آنچه آنها در هرم پيدا مي كنند پرسشي را بوجود مي آورد. انسان نماهاي بيگانه DNA دارند كه كاملاً منطبق با DNA ماست. بنابراين امكان دارد كه آنها زندگي را به زمين آورده باشند. اما چرا؟ يا از اين ماه يا سياره ديگر ؟ چرا در اينجا توقف كرده اند؟ آنها منتظر چه چيزي بوده اند؟
فيلم صحنه هاي وحشتناكي ار بيگانگان نشان مي دهد اگرچه بيشتر اكشن و بكار بردن سلاح است تا استفاده فيلم از سايه ها و سكوت. براي من، جذاب ترين صحنه ها، آنهايي هستند كه بازيگران راه ها و حفره هايي در هرم پيدا مي كنند كه مسلماً در طول قرنهاي متمادي ديده نشده اند. يكي از اعضاي كليدي اين گروه ديويد (مايكل فاسبندر Michael Fassbender)، بك انسان نما است كه تقريباً همه جيز حتي زبان بيگانگان را هم مي داند.
نژاد بيگانه در «Prometheus» خصوصيات فيزيكي را به جا مي گذارد كه «بيگانه» و فيلمهاي بيشماري از اين دست را به يادم مي آورد: عناصر مي توانند تفكيك شوند و وارد جسم ديگران شوند و به عنوان انگل باقي بمانند. اين موضوع منجر به سكانسي مي شود كه در آن اليزابت، تنها در سفينه، متوجه مي شود كه باردار است و چگونه بايد براي از بين بردن آن يك روبات جراح را كنترل كند. مرحله پاياني او با ذخيره اكسيژن در حال اتمام كارداني او را نشان مي دهد، نومي راپيس (دختري با خالكوبي اژدها 2009) در اينجا قدرت شگفت انگيز زنانه را كه توسط زيگورني ويور Sigourney Weaver آغاز شده ادامه مي دهد.
يك زن قدرتمند ديگر در سفينه، مرديت ويكرز (چارليز ترون Charilize Theron) است، نماينده شركتي كه به طور خصوصي روي پرومتنئوس سرمايه گذاري كرده است.. او با همه مثل كارمندان خود رفتار مي كند و معنقد است كه هميشه منافع شركت خود را در نظر دارد. كاپيتان سفينه جانك (ايدريس البا Ifris Elba) هيچگونه دعوي تخصص علمي مثل ديگران ندارد اما حلبان بي منطقي هم نيست. جانك جالب ترين تكامل را دارد، از فردي مبتذل در صحنه هاي اوليه به مردي با قدرت درك حقيقت آنچه كه مي بيند.
عامل برانگيزاننده اينست كه چگونه با نقش DNA هاي دو قلوها بازي مي شود. آيا آنها زندگي در زمين را بوجود آورده اند؟ امكان وجود دو DNA يكسان غير قابل تصور است. چارلي اليزابت را مورد بررسي قرا مي دهد، نظريه وجود آنها عقايد اليزابت را رد مي كند. پاسخ مشخص اليزابت اين است: آنها از كجا مي آيند؟ اين پازل در فيلمي ماجرايي كه جلوه هاي تصويري و صحنه هاي دلهره آور دارد و ايده هايي كه ذهن را شديداً مشغول مي كنند و پرسش هاي زيادي را بوجود مي آورند، نهفته است.
ترجمه و پشتیبانی توسط:شرکت جومی