مقدمه و کارگردانی فیلم
فیلم سینمایی 2012 با کارگردانی رونالد امریک در تاریخ 11 و 12 نوامبر به روی پرده سینماهای بیش از 50 کشور جهان و در 13 نوامبر 2009 به روی پرده سینماهای آمریکا رفت. یکی از جنجالی ترین فیلم های سال 2009 که وحشت بسیاری در بین مردم به وجود آورده است. البته درآمد حاصل از فروش این فیلم در آمریکا تنها 166 میلیون دلار بوده است. البته با فروش 600 میلیون دلاری این فیلم در کشورهای آسیایی به خصوص چین این رقم به 766 میلیون دلار افزایش یافت. کارگردان این فیلم، رونالد امریک، متولد 10 نوامبر 1955 در آلمان غربی، کارگردانی فیلم های پرطرفداری از قبیل "ده هزار سال قبل از میلاد" (محصول سال 2008)، "پس فردا" (محصول سال 2004) و "میهن پرست" (محصول سال 2000)، با بازی هیث لجر (بازیگر نقش جوکر در سری فیلم های بتمن) و بازیگر مشهور سینمای آمریکا، مل گیبسون را در کارنامه خود دارد. امریک عرصه کارگردانی خود را در سال 1979 با کارگردانی فیلم Wilde Witwe و کار نویسندگی خود را با داستان فیلم Franzmann در همان سال آغاز کرد. امریک برنده 8 جایزه و نامزد دریافت 9 جایزه از جشنواره های مختلف شده است. او تخصص خاصی در ساخت فیلم هایی با موضوع پایان دنیا دارد.
قوم مایا: یکی از پیشرفته ترین تمدن های آمریکای مرکزی
تمام این پیشگویی ها که 21 دسامبر 2012 میلادی زمین نابود خواهد شد و دوره جدید زندگی بر روی زمین شکل خواهد گرفت، پیشگویی قومی پیشرفته به نام مایاست. البته مایاها به طور دقیق نابودی زمین را پیش بینی نکردند بلکه آنها معتقد بودند که زمین از 5 دوره زندگی برخوردار می باشد که بعد از اتمام هر دوره اتفاق هولناکی خواهد افتاد، مطلب مهم این است که مایاها اعتقاد دارند که دوره پنجم در تاریخ 21 دسامبر 2012 به اتمام خواهد رسید.
مایاها معتقدند در اثر قرار گرفتن برخی ستارگان در راستای هم این اتفاق می افتد. این اتفاقات شامل زلزله های بسیار مهیب، سونامی و ... می شود. و در واقع تقویم مایاها در همین تاریخ (21 دسامبر 2012) به پایان میرسد.
در زیر مطالبی در مورد قوم مایا خواهیم خواند:
مایا نام مجموعه ای از اقوام سرخپوست جنوب مکزیک و شمال آمریکای مرکزی می باشد، قومی که اکثراً ساکن جنگل های بارانی بودند. قوم مایا یکی از پیشرفته ترین تمدن های آمریکای مرکزی بوده است. اختراعات قوم مایا در زمینه ریاضیات، معماری، هنر و نجوم بسیار چشمگیر است.
نخستین مایاها در دولت شهرهایی زندگی می کردند که به احتمال بسیار زیاد توسط پادشاهان روحانی رهبری میشده اند. شواهدی از این دولت شهرها نیز در دست است، مثل ستون های سنگی که مایاها بوسیله حکّاکی و برش سنگ ها ایجاد کرده اند، البته تمام این سازه ها به دستور حاکمان آنها ساخته شده اند. طی گذشت چند نسل، مایاها شهرهای بزرگی مانند تیکال (گواتمالا) ایجاد کردند که جمعیت آنها به 50 هزار نفر نیز می رسید. در آن زمان مایاها از شبه جزیره یوکاتان تا اقیانوس آرام پخش شده بودند.
مایاها یکی از ثروتمندترین اقوام در آمریکای مرکزی نیز بودند، آنها ثروت خود را از روی کشاورزی و بازرگانی به دست می آوردند. چنان که مردم این منطقه در سال 1500 پیش از میلاد (تقریباً 3500 سال قبل)، ذرت وحشی، که غذای اصلیشان بود را پرورش میدادند. به غیر از ذرت وحشی، سیب زمینی، لوبیا سبز، آووکادو و سیب زمینی شیرین از دیگر محصولاتی بود که کشاورزان آن منطقه پرورش میدادند. اقوام مایا برای کار در مزرعه از حیوانات اهلی بی بهره بودند. اکثر آنها اغلب اوقات در کلبه های جنگلی زندگی میکردند و فقط برای خرید و فروش و یا شرکت در مراسم مذهبی به شهر می رفتند.
همانطور که قبلاً نیز گفته شد قوم مایا یکی از اقوامی بود که در زمینه علم نجوم پیشرفت های بسیار زیادی داشته است، به طوری که بزرگان دینی مایا آموخته بودند که چگونه بوسیله ریاضیات ترکیبی، سال خورشیدی، ماه قمری و حتی حرکات سیاره زهره را محاسبه نمایند.
حدود سال 800 میلادی (1200 سال قبل)، برخی از شهرهای جنوبی مایا متروکه شدند و تا سال 950 میلادی نیز شهرهای بزرگی ویران گردیدند (دلیل این موضوع مشخص نیست) ولی مردم این منطقه به زندگی خود، اما در روستاها ادامه دادند. تجدید حیاتی در سال 1200 برای تمدن مایا شکل گرفت اما پس از آن، قلمرو مایا بدست مهاجمان اسپانیایی فتح شد.
چیچن ایتزا: شاهکار تمدن مایا در مکزیک
یکی از شاهکارهای تمدن مایا در زمینه معماری، مجموعه "چیچن ایتزا" می باشد. چیچن ایتزا اثری باستانی از تمدن مایاست که در کشور مکزیک واقع شده و جزو میراث جهانی یونسکو به شمار میرود. در سال ۲۰۰۷ میلادی، این اثر به همراه ۶ اثر دیگر در یک رای گیری جهانی به عنوان یکی از عجایب هفتگانه جدید معرفی شدند. محوطه چیچن ایتزا شامل چندین ساختمان سنگی است که قبلاً به عنوان قصر، معبد، حمام، مغازه و … به کار میرفته اند. مطرح ترین قسمت های آن عبارتند از: معبد جنگجویان، محوطه بازی و ...
مهمترین اثر این مجموعه،El Castillo (به معنای قلعه در اسپانیولی) است که عبارت است از هرمی پلکانی که از هر چهار طرف دارای پله هایی تا بالای هرم است. نکته جالب اینجاست که تعداد پله های هرطرف هرم 365 عدد است (یعنی به اندازه روزهای یک سال) که این نشان از پیشرفت این قوم در زمینه معماری و هنر دارد. در اعتقادات مایاها، این معبد، متعلق به خدای آسمان بوده است. معابد و سازه های دیگری نیز در محوطه اثر تاریخی چیچن ایتزا قرار دارند.
نکاتی جالب و خواندنی در مورد پیشرفت های قوم مایا
1. مایاها تمام خورشید گرفتی و ماه گرفتگی ها را تا سال 2012 پیش بینی کرده اند.
(این مسئله یکی از مسائلی است که باعث شروع این ابهامات میشود که آیا در سال 2012 زمین به پایان میرسد ...؟)
2. مایاها چندین هزار سال قبل، عدد یک میلیون را کشف کردند.
3. مایاها هزاران سال قبل، تصاویری از سفینه های فضایی و فضانوردان را بر روی دیوار غارها نقاشی و یا حکاکی کرده اند.
4. مایاها از وجود اورانوس و نپتون در هزاران سال قبل خبر داشتند.
5. تقویم مشهور مایا برای 400 میلیون سال استخراج شده است.
پایان دنیا در سال 2012 از نگاه علم
دانشمندان متفق نظر هستند که هر 26 هزار سال یکبار شلعه های خورشیدی زبانه کشیده و بر روی منظومه شمسی تاثیر می گذارند، البته فرضیه دیگر هم وجود دارد، اینکه در زمان مشخصی که هزاران سال یکبار اتفاق می افتد تمام سیارات منظومه شمسی در یک راستا قرار می گیرند. ناسا در این مدت اطلاعیه های بسیاری در مورد این پیشگویی ها صادر کرده است که هر یک بعدی را تکذیب می کند و این مسئله باعث می شود وحشت در بین مردم افزایش یابد. (البته احتمال جعلی بودن اطلاعیه ها نیز بسیار زیاد است!). ناسا در اطلاعیه ای چنین می گوید: « یک طوفان خورشیدی که در سال 2012 به زمین می رسد موجب خواهد شد که برق تمام دنیا خاموش شود».
در هشداری از ناسا و آکادمی ملی علوم آمده است که میلیون ها نفر در سال 2012 بدون برق و در نتیجه بدون غذا و دارو خواهند ماند و تمام یخچالها، تلفنهای همراه و ماهواره ها خاموش می شوند.
موسسة ناسا در ادامة اطلاعیه های خود می گوید: «اتمسفر (جو) زمین می تواند از این برخوردها (طوفان خورشیدی) خود را مصون نگه دارد اما خساراتی جدی بر روی ساختار اجتماعی و اقتصادی روی زمین وارد می کند».
اما نکته جالب اینجاست که ناسا در اطلاعیه دیگری اطلاعیه های قبلی خود را تکذیب و این پیشگویی ها را این چنین می خواند: «هرگونه سرنوشت مرگبار برای زمین در 21 دسامبر 2012 میلادی، دروغ و بی اساس می باشد.»
آقای دون یومانس، مدیر دفتر اجرام مجاور زمین ناسا یک فیلم ویدیویی و یک مقاله ارائه نموده که حاوی واقعیت های علمی در مورد اتفاقات آسمانی سال 2012 می باشد .آقای یومانس با این کار خود توضیح میدهد که در سال 2012 هیچ اتفاقی نمی افتد. البته برداشت از تمام این اطلاعیه ها از زاویه دید های مختلف، متفاوت است. از زاویه دیدی میتوان گفت که تمام این اطلاعیه ها برای پنهان کردن واقعیت هاست و ناسا می داند که در سال 2012 اتفاق شومی خواهد افتاد در حالی که با نگاهی دیگر میتوان گفت که تمام این پیشگویی ها که در سال 2012 پایان دنیا را خواهیم دید. ولی مسئلة مهم این است که امکان ساخت خبر های تقلبی و دروغین از طرف سودجویان نیز وجود دارد. البته در اینکه یومانس خبر اخیر را به رسمیت اعلام کرده است، شکی نیست. به هرحال مسئله مهم این است که این پروژه امکان دارد یکی از پروژه های فوق محرمانه آمریکا، ناسا و دیگر کشورها باشد زیرا هر اعلام رسمی از سوی هریک از کشورها که وقوع این حادثه را قبول کند باعث رعب و وحشت زیادی بین مردم جهان خواهد شد.
پایان تاریخ در سال 2012 از نگاه ادیان مختلف
مسئله پایان تاریخ نه تنها در اعتقادات مایاها، بلکه در تمام ادیان الهی و غیر الهی مورد توجه است. مسائلی از قبیل ظهور مسیح، ظهور حضرت مهدی (عج)، ظهور منجی زرتشتیان و ... همه و همه نشان از توجه ادیان مختلف بر این مسئله است. البته در اکثر ادیان، پایان تاریخ، پایان ستمگری ها و ظلم ها و آغاز خوبی ها خواهد بود، به طوری که مسلمانان اعتقاد دارند که بعد از ظهور حضرت مهدی (عج) تمام تاریخ از ظلم و ستم پاک شده و شادی جایگزین آنها خواهند شد. مسئله ای که ذهن مردم را بعد از پایان تاریخ به خود معطوف کرده، مسئله پایان دنیاست. اسلام و قرآن به هردوی این مسائل توجه داشته و به پاسخگویی و تحلیل آن پرداخته است. در مسأله پايان تاريخ بشري، پاياني خوش بينانه و سعادت آميز و روشني را براي بشر ترسيم نموده است كه در انديشه شیعه به صورت عدالت جهان گستر مهدوي (عج) ظهور و بروز مي كند.
مطالبي كه در ادامه مي آيد درباره پايان جهان است و اين كه قرآن چه سرنوشت و نشانه هايي را براي پايان جهان بيان كرده است.
با نگاهي به مجموعه آيات قرآن در مي يابيم كه قرآن، نيستي جهان كنوني را مترادف با نيستي محض آن ندانسته بلكه به اين معنا كه نيستي و پایان دنيا و جهان مادي كنوني براي تبديل شدن به جهاني نو با شكل و شمايل و ماهيتي ديگر مي باشد می داند. تبديل جهان مادي به جهاني ديگر نيازمند پایان و فروپاشی اين دنياي مادي است كه قرآن از آن به «يوم تبدل الارض غيرالارض والسموت» تعبير مي كند. آن چه از آيات قرآن (و حتي بعضي از سوره هاي اختصاصي كه به مسأله پرداخته است) برمي آيد، جهان هنگام تبدیل از صورتي به صورت ديگر و ايجاد «طرحي نو» دچار حوادثی مي گردد كه در قرآن از آن به «اشراط الساعه» تعبير شده است.
در کتاب تورات، اشعیا نبی (30-26-27) در اشاره به پایان دنیا اینطور گفته شده است: «علاوه بر اینکه نور ماه به اندازه نور خورشید خواهد شد، نور خورشید نیز هفت برابر خواهد شد و ازدور نام خدا می آید. بار او سنگین، لب های او پر از خشم و زبان او پر از زبانه های آتش خواهد بود». هندوهاي آريزونا معتقدند که در این تاریخ به دلیل قرار گرفتن سیاره های منطومه شمسی در یک راستا باعث به وجود آمدن تغييراتي در آب و هوا و حوادث طبيعي محيطي خواهد شد و آغاز مرحله ششم انسانيت است.
تحلیل و بررسی فیلم 2012
داستان ابتدا با تلاطم های خورشیدی شروع می شود، جنب و جوش هایی که در مطالب گذشته هم به آن پرداخته شد. سال 2009 می باشد، آدریان هلمزلی یکی از اعضای هیات زمین شناسی اداره علم و تکنولوژی است که در تاکسی مشغول مطالعه کتابی است (مقصد تاکسی، معدن مس "مگا-دنگ" واقع در کشور هندوستان می باشد)، هوا بارانی و پسر بچه ای به نام"آجیت" که یکی از آشنایان دوست قدیمی آدریان می باشد مشغول بازی با کشتی خود روی آب باران است. تاکسی از درون آب باران حرکت کرده و کشتی "آجیت" را غرق می سازد، این سکانس از فیلم یکی از مهم ترین و البته به یادماندنی ترین سکانس ها در کل فیلم می باشد. دوست قدیمی آدریان، دکتر ستنام او را به درون معدن مس راهنمایی می کند. هوای درون معدن بیش از 120 درجه فارنهایت می باشد، وظیفه دانشمندان در این معدن، ثبت تغییرات خورشیدی است. دکتر ستنام به یک طوفان خورشیدی (نوعی انفجارات که همیشه در سطح خورشید وجود داشته ولی گاهی اوقات به شدت آن افزوده می شود ولی چون مقدارشان کم است تاثیری بر روی کره زمین نمی گذارند) بی سابقه اشاره می کند. (شدت این طوفان ها بسیار زیاد بوده، در نتیجه بر روی هسته زمین تاثیر خواهند گذاشت و این امر باعث حرکت پوسته زمین و جابجایی قطب ها می شوند). آدریان به آمریکا برگشته و سعی می کند که موضوع را برای مقامات کشوری روشن سازد. در این بین اجلاس سران G8 (از 8 کشور صنعتی دنیا تشکیل شده و 56 درصد اقتصاد جهان را در دست دارند، کشورهای فرانسه، آلمان، بریتانیا، ایتالیا، ژاپن، ایالات متحده آمریکا، روسیه و کانادا اعضای این گروه هستند) نیز بدون هیچ مترجم و فرد پائین مقامی برگزار شده و رئیس جمهور آمریکا، توماس ویلسون (دنی گلاور) مسئله را با دیگر روسای جمهور کشورها در میان می گذارد. در این زمان فقط روسای جمهور این کشورها و برخی از دانشمندان از این مسئله با خبر هستند و سایر مردم مسئله را نمی دانند.
طی سال های 2010، 2011 و اوایل 2012 سران کشورها تدارکاتی مثل ساخت چندین کشور سقف دار (آرک) را انجام می دهند.
جکسون کورتیس (جان کوساک) نویسنده ایست که تنها اثر او کتابی به نام "خداحافظی آتلانتیس" می باشد که تنها 422 نسخه از کتابش به چاپ رسیده است (این رقم برای تعداد نسخه های چاپ شده یک کتاب بسیار کم است). در کل، جکسون یک نویسنده ناموفق است که از زنش طلاق گرفته است. جکسون به همراه دو فرزندش به نام های "نواه" و "لیلی" برای تفریح به پارک یلواستون میروند و به طور اتفاقی با صحنه ای برخورد می کنند که خواسته یا ناخواسته وارد داستان میشوند. زمین در حال گرم شدن است و دریاچه یلواستون خشک شده است، سازمان زمین شناسی ورود به منطقه ای از پارک را ممنوع کرده است ولی جکسون وارد منطقه ممنوعه و دریاچه خشک شده یلواستون می شود، پس از چند لحظه نیروهای ارتش میرسند و جکسون را برای بازجویی به منطقه ای که دانشمندان، تحقیقات خود را انجام می دهند، می برند. اینجاست که جکسون و آدریان با هم آشنا می شودند. جکسون طی شبی که با فرزندانش در پارک یلواستون استراحت میکند با چارلی فراست (وودی هرلسون) آشنا می شود، چارلی یکی از محدود افرادیست که معتقد است دنیا به پایان خود نزدیک است، البته مدارکی نیز دارد که این مسئله را برای جکسون مطرح کرده و او را در جریان کار قرار می دهد (چارلی فرکانس رادیویی دارد که هر از چند وقتی پایان دنیا را با اسناد و مدارک هشدار می دهد)، چارلی از راز ساخت آرک ها با خبر است. همان شب دکتر ستنام با آدریان تماس گرفته و هشدار می دهد که پوسته زمین زودتر از زمان انتظار متزلزل شده و باید هر چه زودتر دستور تخلیه را صادر کنند. طی چند روز زلزله های مهیبی شروع شده و قسمت های مختلفی از کره زمین را به لرزه در می آورند. یوری یک سرمایه گذار در ورزش بوکس و یکی از افرادیست که از پایان دنیا با خبر بوده و تصمیم دارد خود را به یکی از آرک ها برساند، ظرفیت هر آرک صد هزار نفر می باشد، با توجه به اینکه فقط چهار آرک تا آن زمان آماده می شود، احتمالاً چهارصد هزار نفر پس از حادثه نجات خواهند یافت.
جکسون جدا از شغل نویسندگی، راننده خانواده یوری نیز می باشد. او با توجه به صحبت های "الک" و "اولگ"، فرزندان یوری در رابطه با این که آنها سوار یکی از آرک ها می شوند، از ماجرا کاملاً با خبر می شود و به دنبال خلبانیست که بتواند او و خانواده اش را به چین ببرد. جکسون هواپیما و خلبانی را کرایه و به دنبال خانواده اش می رود. ابتدا زن سابقش قبول نمی کند ولی بعد از اینکه زلزله شروع می شود همه سوار ماشین شده و سعی می کنند خود را به هواپیما برسانند، در همین حال که جکسون با سرعت به سمت فرودگاه می رود، در پشت ماشین پوسته های زمین حرکت کرده و قسمت زیرین سطح زمین و سطح زمین را جا به جا می کند، پل ها خراب می شوند. ساختمان ها به زیر اقیانوس ها فرو می روند و هزاران صحنه خیره کننده دیگر ...
البته جکسون و خانواده اش به فرودگاه می رسند ولی خلبان را زنده نمی یابند. گوردن، دوست پسر همسر سابق جکسون مقدماتی از خلبانی را بر روی هواپیمای تک موتوره آموزش دیده است. به هرحال گوردن خلبانی هواپیما را بر عهده گرفته و سعی می کنند که خود را به نقشه ای که چارلی همان شب در یلواستون با جکسون در میان گذاشت برسانند، البته چارلی در مورد جزئیات نقشه با جکسون صحبتی نداشت، به همین دلیل هم اکنون جکسون سعی دارد خود را به چارلی رسانده و از نقشه با خبر شود. در اینجا یکی از برترین سکانس های فیلم رقم می خورد، آسمان خراش ها سقوط کرده، پل ها خراب شده، موقعیت مکانی سطح زمین با اقیانوش جابجا می شود و هزاران نوع حادثه دلخراش دیگر که هر بیننده ای را به وجد می آورد. گوردن هواپیما دو موتوره را تا پارک یلواستون می رساند، هواپیما به سوخت نیاز دارد، گوردن و کیت (همسر سابق جکسون) هواپیما را سوختگیری و جکسون به دنبال چارلی فراست می رود، چارلی بر روی یکی از کوه های نزدیک آتشفشان ایستاده و وقایع را گزارش می دهد. جکسون از او درخواست می کند که نقشه یا به اصطلاح رازی که در ذهن داشت را برای جکسون بازگو کند، چارلی اشاره می کند که نقشه در ماشین ون می باشد. جکسون و دخترش هر چه زودتر خود را به ماشین رسانیده و سعی می کنند خود را به مکانی که هواپیما در آن فرود آمده بود برسانند، در این حال آتشفشان فوران و گدازه های خود را به اطراف پرتاب می کند، البته جکسون خود را به باند فرودگاه می رساند ولی بعد از آن مشغول پیدا کردن نقشه در ماشین ون می شود. سطح زمین همینطور فرو می رود، جکسون به هر نحوی شده خودش را به هواپیما می رساند و بعد متوجه می شود که باید عازم کشور چین شوند به همین دلیل به هواپیمای بزرگ تری نیاز دارند. در اثر فوران آتشفشان یلواستون دود غلیظ کشنده ای از خاکستر به طرف شهر در حرکت است.
در حالی که نیروهای دولتی در حال آماده شدن برای ورود به آرک ها هستند، اکثر نقاط جهان در حال نابودی ست.
دو زمین لرزه 8.5 ریشتری در ریو دو ژانیروی برزیل باعث شده است که مردم در خیابان ها برای غذا به جنگ بپردازند.
آسیب های حاصل از زمین لرزه شامل خرابی مجسمه مسیح در برزیل، (این مجسمه با ۱۲۵ فوت ارتفاع در سال ۱۹۲۶ و در ارتفاع ۷۱۰ متری نوک کوه Corcovado ساخته شده است. مجسمه مذکور حالت ایستاده عیسی مسیح را در حالیکه دستان خود را کاملاً باز کرده است نشان می دهد که این حالت نشان دهنده پذیرش همه انسان ها در آغوشش است. مجسمه عیسی مسیح نشانه برزیل است که امروزه شهرتی جهانی پیدا کرده است(، معلق ماندن مسابقات المپیک در لندن و ... می شود. تمام مردم جهان، از هر دین و آئینی خواهان شفاف سازی این حوادث از طرف دولت ها هستند. در این حال در تلویزیون خانه کعبه و ... مشاهده می کنیم که مردم مسلمان مشغول به عبادت، دعا و راز و نیاز هستند. امریک، کارگردان این فیلم می گوید: «به دلیل وجود سابقه فتوا در واکنش به توهین به مقدسات اسلامی، برخلاف نمادها و بناها از ادیان مختلف که در این فیلم خراب می شوند، از خراب کردن کعبه در این فیلم خودداری شد.»
آدریان اصرار دارد که مسئله برای مردم شفاف سازی شود ولی آنهوسر با او مخالف و معتقد است که باعث به خظر انداختن سفر رئیس جمهور (بوسیله آرک ها) می شود. توماس ویلسون (رئیس جمهور) نیز مانند دیگر افراد عادی دعا می کند. ویلسون در گفتگویی خصوصی با آدریان مطالبی شخصی را به او می گوید، مطالبی در مورد اینکه همسرش قبل از مردن می گوید که همه باید شانس رفتن داشته باشند، توماس به عنوان آخرین رئیس جمهور آمریکا خود را مقصر می داند که نمیتواند کشور خود را نجات دهد ولی آدریان کاملاً مخالف بوده و اعتقاد دارد که هیچکس نمیتواند کشور را نجات دهد.
همزمان با ورود دودهای غلیظ به شهر، گوردن در فرودگاه فرود می آید ولی اوضاع شهر و فرودگاه بدتر از آن چیزی ست که تصور میشد. رعب و وحشتی بین مردم به وجود آمده است و هیچ هواپیمائی اجازه پرواز ندارد، یوری به هر شکلی سعی می کند که به طور مخفیانه با هواپیمای کرایه ای خود پرواز کند ولی خلبان نیز از ترس دود کشنده فرار می کند. در این بین اکثر مردم در ساختمانی پناه می گیرند تا از آسیب های دود غلیظ خاکستر حاصل از فوران آتشفشان یلواستون در امان باشند. یوری به همراه دو پسرش، تامارا (همسر یوری) و ساشا (خلبان) در ساختمان به دنبال کمک خلبانی هستند که بتواند ساشا را در کار خلبانی یاری کند. جکسون که از این موضع با خبر می شود به یوری می گوید که گوردن میتواند کمکشان کند. به هرحال همگی سوار هواپیمای غول پیکری شده و عازم کشور چین می شوند. در سمت دیگر تمام خدمه های آرک ها و مسئولان دولتی آماده سوار شدن بر کشتی ها می شوند ولی رئیس جمهور تصمیم می گیرد که در کنار مردم خود بماند و ...
کشتی تفریحی (گشت دریایی) که پدر آدریان در آن مشغول به کار است نیز بوسیله زلزله زیر آبی غرق می شود. سونامی شروع شده و عده کثیری از مردم (همچنین رئیس جمهور آمریکا) را در خود غرق می کند. ساشا به دلیل اتمام بنزین هواپیما تصمیم می گیرد بر روی اقیانوسی در نزدیکی کشور چین فرود بیاید ولی متوجه می شود که در اثر فوران های خورشیدی که در اوایل تحلیل نیز گفته شد، تاثیراتی بر روی زمین گذاشته و جهت قطب ها را تغییر داده است، پس مجبور می شود که در اطراف کوهستان برف زده ای فرود بیاید، بقیه افراد سوار بر یک ماشین سواری شده (در قسمت عقب هواپیما، ماشین های اسپرت گران قیمتی که برای نمایشگاه سفارش داده شده بودند قرار گرفته اند) و ساشا درب عقب هواپیما را باز می کند تا بقیه خود را نجات دهند امّا خود ساشا در اثر کوتاه بودن باندی که بر روی آن فرود آمده بود به درون دره سقوط کرده و می میرد. بعد از مدتی نیروهای کشور چین آمده و از جکسون و بقیه درخواست پاسپورت می کند، در این بین فقط یوری گرین کارت دارد، پس فقط خود و دو فرزندش را نجات می دهد. نیروهای کشور چین یوری و پسرانش را با خود میبرند و بقیه را در کوهستان های چین رها می کنند.
در حالی که افراد بالا مقامی مثل آنهوسر، آدریان و دختر رئیس جمهور در حال سوارشدن بر آرک ها هستند، مردم دیگر در کنار درب آرک ها شورش بپا کرده اند و خواستار اجازه ورود آن ها به آرک ها هستند.
در همین حال از هر نوع حیوانی نیز یک جفت به قسمت مخصوصی در آرک ها انتقال داده می شوند. این قسمت از فیلم دید مستقیم کارگردان به داستان حضرت نوح را نشان می دهد. جکسون و بقیه افراد در بین کوه های اطراف چین در حال جستجو هستند تا اینکه به یکی از بومی های آن منطقه برخورد می کنند، بومی منطقه جکسون و بقیه را سوار بر ماشین خودش کرده و ...
در اینجا جا دارد که در مورد افرادی که توسط دولت آمریکا برای سوارشدن بر کشتی ها انتخاب شده اند توضیح مختصری داده بشود. ببینید در بین تمام نسل های انسان، برخی از نسل ها از ژنتیک برتری برخوردارند، اکنون دولت ایالات متحده آمریکا با آزمایشاتی نسل های برتر را انتخاب کرده است. آدریان از این مساله شاکیست، اینکه هر اتاق یک آرک میتواند چندین نفر را در خود جای دهد در حالی که هر اتاق مخصوص یک نفر است.
در حالی که تمام دنیا در حال نابودیست، دکتر ستنام، دوست صمیمی آدریان و خانواده اش در هند اسیر سونامی شده و غرق میشوند. البته چند دقیقه قبل از این اتفاق ستنام به آدریان تلفن کرده و اشاره می کند که هرگز هواپیمایی که قرار بوده است به دنبال او بیاید، در هند فرود نیامده است و موج بزرگی از سمت شرق به طرف آن ها در حرکت است (تا الان دانشمندان فقط به فکر سونامی هایی بودند که از سمت غرب شهرها را ویران می کرد). رعب و وحشت در بین مردم نامپان پلاتیو (یکی از شهرهای کشور هندوستان) موج میزند، هر کسی بدون توجه به دیگران از سونامی که در نزدیکی آنهاست فرار می کند ولی کسی از حادثه جان سالم به در نمیبرد (این صحنه اشاره مستقیمی به روز قیامت دارد، روزی که تمام مردم بدون هیچ توجهی به دیگران، آشنایان و خانواده اش سعی در نجات خود دارند).
آدریان این مطلب را برای دانشمندان آرک بازگو می کند، با توجه به محاسباتی که آنها می کنند از آن زمان تنها 28 دقیقه تا برخورد سونامی به آرک ها مانده است. آنهوسر این مطلب را با سران کشورها در بقیه آرک ها در میان می گذارد. در سمت دیگر جکسون، خانواده اش و گوردن همراه با یکی از بومی های منطقه به سمت آرک ها در حرکتند (برادر آن بومی نقشه ای برای ورود به یکی از آرک ها بوسیله راه های مخفی قسمت حیوانات و ... دارد). با اصرار هایی که کیت به برادر آن بومی منطقه می کند، او قبول می کند که او و بقیه را نیز با خود همراه کند. در حالی که آرک ها آماده می شوند که بر روی آب شناور شوند، مردم شورش کرده و سعی می کنند که خود را با ورود به آرک ها نجات دهند ولی آرک ها از مکان اصلی خارج شده و ورود به آرک ها از طریق معمولی امکان پذیر نمی باشد چون درب آرک ها بسته شده است و فقط با دستور سران کشورها و کاپیتان آرک باز می شوند.
در این بین جکسون، کیت، لیلی و نواه، گوردن و سه تن از بومی های منطقه از راه های فرعی سعی می کنند وارد آرک شوند.
تصور کنید که یک طرف رودخانه ای ایستاده اید و پلی متحرک روبروی شماست ولی هم سطح با زمین نمی شود و افرادی که پشت سر شما از این موضوع باخبر نیستند به شما برخورد کنند و شما به درون رودخانه سقوط کنید، این تشبیهی است که میتوان در رابطه با این سکانس به کار برد. یوری و دو پسرش برای اینکه به درون دره سقوط نکنند به یک قسمت که پائین تر از سطح ورودی درب است می روند تا شاید به درون دره سقوط نکنند. آدریان با دیدن این صحنه ها به یکی از مسئولان آرک دستور داده است که تصویرش به طور زنده در دیگر آرک ها، برای سران دیگر کشورها به نمایش گذاشته شود. آدریان صحبت هایی در مورد ستنام و کار ارزشمندی که برای دنیا کرد، بیهوده مردن او و ... میزند، آدریان می گوید که: «مبخواین آینده تون رو ظالمانه شروع کنید ...؟ میخواید به بچه هاتون چی بگید ...؟»، از طرف دیگر دختر رئیس جمهور نیز اشاره می کند که اگر پدرش اینجا بود، هم اکنون اجازه باز کردن درب را می داد، آدریان حرف هایی را به زبان می آورد که با شنیدن آن تمام سران کشورها با باز کردن درب آرک موافقت میکنند. در حالی که درب آرک ها درحال باز شدن است جکسون و بقیه در حال ورود به آرک از راه های فرعی هستند ولی درب آرک که باز می شود، گوردن، جکسون و یکی از بومی ها که پشت سر بقیه بودند گیر می کنند، در اثر این حادثه پای فرد بومی دچار خونریزی شدید شده ولی جکسون او را نجات می دهد و گوردن نیز در این حادثه می میرد (به داخل چرخ دنده های آرک فرو می رود). در اثر این حادثه، یکی از ابزار فرد بومی به داخل چرخ دنده های درب آرک گیر کرده، باعث اختلال در سیستم درب ها می شود (مشکل و یا اختلال در سیستم درب ها باعث عدم فعالیت موتور می شود). سایر مردم و دو پسر یوری وارد آرک می شوند ولی خود یوری موفق به این کار نمی شود. در اینجاست که مسئولان متوجه نفوذی از بخش جانوران می شوند.
پس از تماشای دوربین مخفی بخش توسط آدریان، متوجه می شود که آن ها، جکسون و خانواده اش صدمه دیده اند، دختر رئیس جمهور و آدریان اصرار بر نجات آن ها دارند پس راهی بخش جانوران می شوند. در همین حال برخورد سونامی با آرک ها شکل می گیرد ولی متسفانه به دلیل اختلال در سیستم درب آرکی که آدریان، دختر رئیس جمهور، جکسون و بقیه مردم عادی در آن حضور دارند امکان فعال شدن موتور وجود ندارد و از طرفی آب به درون آرک نفوذ پیدا کرده ولی هنوز مقدار آب به اندازه ای نیست که به افراد آسیبی وارد کند. در قسمت جانورشناسی، به دلایلی بین تامارا، لیلی و بقیه افراد فاصله ای ایجاد می شود. در اثر برخورد هواپیمای مخصوص آمریکا با آرک، لنگری که آرک را به کوه وصل کرده خم شده و آرک از کوه جدا می شود. جدا از روشن نشدن موتور آرک، به دلیل اختلال در سیستم درب، آرک به سمت قله اورست حرکت می کند و هر لحظه امکان غرق شدن آرک در اثر برخورد با قله وجود دارد. جکسون به بقیه افراد گروهش ملحق می شود ولی پس از مدتی آدریان به او خبر می دهد که چیزی در سیستم درب آرک اختلال ایجاد کرده است و آن بخش هم اکنون زیر آب قرار دارد پس جکسون مجبور می شود که زیر آبی وارد همان قسمت شده و به کمک پسرش برود، نواه که دزدکی به دنبال او آمده است وسیله ای که باعث اختلال در چرخ دنده های درب آرک شده است را پیدا کرده و مشکل را برطرف می کند. به محض اینکه اختلال برطرف می شود، کاپیتان موتور را روشن کرده، آرک را به سمت مخالف قله اورست (عقب) رانده و مردم را نجات می دهد. این حادثه تاریخ دنیا را از اول شروع کرد. بعد از این مسئله تمام مسافران آرک ها بعد از 27 روز (27/1/0001) استراحت در آرک ها و صبر برای خشک شدن آب ها، بر خلاف انتظار دانشمندان و ... آب ها زودتر خشک می شوند، البته با بررسی های انجام شده معلوم می شود که این حوادث، قاره آفریقا را در بر نگرفته است.
پس زندگی ادامه پیدا می کند ...
سوپر آتشفشان Yellowstone: اگر این آتشفشان فوران کند، جهان یخ می زند...!
در یکی از روزهای داغ جولای، تعدادی از 3 میلیون بازدید کننده ای که هر ساله به پارک می آیند در حال تماشای چشمه ی آب گرمی اند که از زمین می جوشد. همه آن ها تحت تاثیر قرار گرفته اند، با هیجان صحبت می کنند و بستنی می خورند. اما فقط بعضی از آنها می دانند که آنها روی بزرگترین آتشفشان فعال بر روی زمین ایستاده اند. دانشمندان مدت زیادی است که میدانند Yellowstone یک منطقه ی آتشفشانی است، ولی عجیب این است که هیچ کدام از آنها تا قبل از دهه ی 60 میلادی نمی توانستند محل دقیق کوه آتشفشان را پیدا کنند. بعد ها عکس های جدید گرفته شده از آن منطقه، توسط ناسا نشان داد که علت چه بوده است. کل 9000 متر مربع پارک، کوه آتشفشان است!
آتشفشان هایی مانند Yellowstone را سوپر آتشفشان می نامند. چرا که آنها بسیار وسیع، خطرناک و 1000 برابر قدرتمند تر از آتشفشان های معمولی اند. در حال حاضر تقریبا 40 سوپر آتشفشان در جهان وجود دارند که هیچکدام از آنها اخیراً فوران نکرده اند. آخرین باری که یکی از آنها فوران کرد 74000 سال پیش در اندونزی بود. آخرین باری که Yellowstone فوران کرد 640000 سال پیش بوده است.
اما اگر Yellowstone فوران کند چه اتفاقی خواهد افتاد؟
این ها اتفاقاتی است که ممکن است رخ دهد :
روز اول، پارک Yellowstone، آمریکا
اگر این آتشفشان فوران کند در ابتدا خاکسترها و سنگهای داغ تا فاصله 250 کیلومتری به هوا پرتاب می شوند. شهر دنور و دریاچه ی نمک سریعاً نابود می شوند و حدود87000 نفر می میرند. سر انجام خاکستر سه چهارم آمریکا را می پوشاند و آب آشامیدنی و محصولات کشاورزی را آلوده می کند.
هفته اول، اروپا
تکه ابری خاکستری تمام اروپا را می پوشاند. تابستان تبدیل به زمستان می شود و در بعضی مناطق دریا یخ می زند. هیچکدام از کشور های اروپایی تا 4 یا 5 سال قادر نخواهند بود محصولی کشت کنند.
سه ماه بعد، جهانی
نود درصد نور خورشید به زمین نمی رسد و زمستانی که توسط آتشفشان ایجاد شده تمام زمین را در بر می گیرد. جنگل های استوایی از بین می روند و رشد محصولات کشاورزی در کشور های گرمسیر مانند چین و هند متوقف می شود. فقط کشور های نزدیک قطب شمال و جنوب زمین قادر خواهند بود مانند گذشته به زندگی ادامه دهند. کشور ایسلند قادر به ادامه زندگی خواهد بود زیرا بیشتر محصولاتش در گلخانه ها پرورش می یابند. ایسلند ممکن است بتواند به بقیه نقاط جهان غذا بفرستد.
چقدر امکان وقوع این اتفاق وجود دارد؟
خوشبختانه دانشمندان می گویند که هیچ نشانه ای از فوران این آتشفشان در آینده ای نزدیک وجود ندارد. آنها معتقدند که اتفاقاتی نظیر این ممکن نیست تا چند قرن آینده روی دهد.
نکات جزئی (حاشیه ها) فیلم ...
تئوری پایان دنیا نشات گرفته از یک ذهن غربی است نه مایا. مایا ها اصرار دارند که جهان در سال 2012 پایان نمی یابد. مایاها استعداد خاصی در ستاره شناسی دارند، آنها یک سری اجرام آسمانی پیدا کردند که در سال 2012 با هم مقارن می شوند. از جمله یکی از این تقابل ها که هر 25800 سال یکبار اتفاق میفتد. هر 25800 سال یکبار خورشید در وسط کهکشان راه شیری قرار میگیرد. روزی که این اتفاق میفتد مصادف است با 21 دسامبر 2012، روزی که تقویم مایاها به پایان می رسد. به علاوه تقویم مایاها، در تئوری پایان دنیا چند دلیل دیگر که به ظاهر ریشه علمی دارند برای این فاجعه می آورند، برای مثال جابه جایی دو قطب، افزایش دمای جو زمین، کاهش دمای جو زمین، داغ شدن چشمگیر خورشید، یک عصر یخبندان جدید و ... که هیچکدام از اینها اساسی در علم ندارند.
.................................................
نام و نام خانوادگی رئیس جمهور آمریکا در این فیلم (Thomas Wilson) شبیه نام بیست و هشتمین رئیس جمهور آمریکا (Woodrow Wilson) در واقعیت است.
.................................................
در این فیلم بسیاری از مکان ها و نماد های فرهنگی و تاریخی از جمله مجسمه حضرت عیسی مسیح و کلیسای واتیکان نابود شدند. کارگردان فیلم رولاند امریک تمایل داشت که نابودی کعبه در مکه را هم به تصویر بکشد، هر چند این ایده ی کارگردان با مخالفت تهیه کننده به انجام نرسید. امریک بعداً اعلام کرد که او نابودی کعبه را به تصویر نکشیده چرا که نمی خواسته فتوایی بر علیه او از طرف مسلمانان تندرو صادر شود.
.................................................
نام پسر جکسون (با بازی جان کیوزاک) در فیلم نواه (نوح) بود. این اشاره ای آشکار به داستان کشتی نوح در انجیل است و خبر از استفاده از کشتی ها برای نجات نوع بشر از حادثه قریب الوقوع می دهد.
.................................................
وقتی آدریان با بازی (Chiwetel Ejiofor) در اول فیلم با تاکسی به خانه دوستش میرود، در راه، تاکسی در چاله آبی می افتد و قایق کوچکی که پسر دوستش، ستنام با آن بازی می کند را واژگون می کند. این خبر از واژگون و غرق شدن کشتی که پدر آدریان بر آن سوار است را می دهد.
صحبت پایانی
به هرحال فقط زمان می تواند نشانگر صحت یا عدم صحت این پیشگویی ها باشد. جالب است بدانید که رونالد امریک (کارگردان این فیلم) نیز به پایان دنیا در تاریخ مذکور اعتقاد ندارد، او نیز مانند کارگردان های دیگر، تنها فیلمی را کارگردانی کرده است (نه بیشتر و نه کمتر).
|
ترجمه و پشتیبانی توسط:شرکت جومی