نام فیلم: طلا و مس | ||
اطلاعات فیلم | ||
کارگردان : همایون اسعدیان نويسنده فيلمنامه : حامد محمدی تهیه کننده : منوچهر محمدی مدیر فیلمبرداری : حسین جعفریان تدوین : بهرام دهقانی موسیقی متن : آریا عظیمی نژاد طراح صحنه و لباس : مرجان گلزار طراح چهره پردازی : مهرداد میرکیانی صدابردار : ساسان نخعی مدیر تولید : مجید کریمی عکاس : مهدی دلخواسته منشي صحنه : علیرضا قاسم پور |
||
بازیگران | ||
بهروز شعیبی، نگار جواهریان، سحر دولتشاهی، جواد عزتی، رضا رادمنش | ||
اطلاعات دیگر | ||
ژانر: خانوادگی فروش کل: 1 میلیارد و 300 میلیون تومان محصول: حوزه هنری ۱۳۸۹ |
||
افتخارات و جوایز | ||
سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن / بیست و هشتمین جشنواره فیلم فجر / ۱۳۸۸ تندیس بهترین بازیگر زن نقش اول / چهاردهمین جشن خانه سینما / ۱۳۸۹ تندیس انجمن و جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن / چهارمین جشن انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران / ۱۳۸۹ |
||
تحلیل و برررسی از: امیر حسین بهرامی |
این تحلیل تحت کپی رایت سایت سینماسنتر منتشر شده است لذا هر گونه کپی از این نوشته بدون مجوز نویسنده و سایت سینماسنتر CinemaCenter.ir نقض آشکار قوانین کپی رایت محسوب میگردد. | ||
تحلیل فیلم طلا و مس | ||
نقد و بررسی فیلم "طلا و مس"
عشق لذتی اغلب مثبت است که موضوع آن زیبایی است، همچنین احساسی عمیق، علاقهای لطیف و یا جاذبهای شدید است که محدودیتی در موجودات و مفاهیم ندارد.
از آنجایی که در این فیلم، عشق از نظر یک فرد مذهبی نشان داده میشود، دیدگاهي از عشق را در مذهب بیان میکنم. دیدگاههای مذهبی نسبت به عشق عشق در ادیان اولیه ترکیبی از تعهد جاذبهای و عبادی به نیروهای طبیعت بود (مشرکان چند خدایی). بعدها در ادیان جدیدتر این جذبه به سوی اشیاء واحد و انتزاعی مانند خداوند، قانون، کلیسا، و دولت سوق پیدا کرد (تک خدایی). دیدگاه سوم در این زمینه به دیدگاه وحدت وجود معروف است و ادعا میکند همواره بین آنکه میپرستد و آنکه پرستیده میشود تفاوت وجود دارد. عشق حقیقتی است که ما بر اساس آن در طی زمان خود را به صورت موجودی منزوی تفسیر میکنیم. این دیگاه در اسلام
قرآن در سورهٔ روم آیهٔ ۲۱ چنین آورده است:
«و از نشانه های خداوند اینکه همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید، تا در کنار آنها آرامش یابید، و در میانتان دوستی و رحمت قرار داد، آری در این [نعمت] برای مردمی که میاندیشند قطعا نشانههایی است» از احادیث پیامبر اسلام است که: «اگر مرد به زن خود بگوید «تو را دوست دارم» هرگز این کلام از دل و ذهن زن خارج نمی شود و همواره در خاطر او باقی می ماند» مقدمه ای بر فیلم:
طلا و مس با بازتاب خوبی در جشنوارههای آمریکایی و کانادایی روبرو گردید، و جشنوارههای آناهایم، پالم اسپرینگز، موزه هنرهای عالی بوستون، و سانفرانسیسکو از آن با تحسین یاد کردند.
طلا و مس، فیلمی است از همایون اسعدیان که در بیست و هشتمین جشنوارهٔ فیلم فجر به نمایش درآمد. فیلمی بسیار زیبا در حوزه فیلم کلاسیک، فیلمی که شاید نمونه های زیادی را از آن دیده اید ولی احساس و توانمندی ای را که در این فیلم به کار برده شده، هرگز در آنها مشاهده نکرده اید. فیلم زندگی اجتماعی را به تصویر میکشد، زندگی ای که در عین سادگی، بسیار شیرین است و طعم آن نیز در تمام زندگی ها وجود دارد. اغراقی در فیلم وجود ندارد، فضای فیلم با غم و غصه هایی که در آن وجود دارد، روشن است. درباره داستان فیلم:
فیلم درباره رسیدن از مس وجود به طلاست.
فیلم درباره خودسازی انسان است. هنگامی که "سید رضا" با عمامه و عبا، دختر خود را به مدرسه میبرد، دخترش نمیخواهد که با پدرش در آن وضع در جلوی دوستانش حاضر شود. احتمالا "سید رضا" نیز این فاصله ای را که بین خودش و زندگی اش (که در اینجا رفتار دخترش مثالی از آن است) درک کرده است، زیرا روند این خودسازی را در طول فیلم در وی می بینیم که البته در کنار همسرش محقق میشود. چه چیزی دردناکتر از آن است که فرزند آدم نسبت به او دور باشد؟ بازی هنرپیشگان فیلم:
نگار جواهریان و سعید شعیبی در کنار یکدیگر یک بازی بسیار عالی را نشان دادند، تاثیر گذاری به سزایی که فیلم دارد ستودنی است.
"زهرا السادات" (نگار جواهریان) نگرانی های یک مادر را به خوبی نمایش میدهد. مادری که تنها دلخوشی اش فرندان او هستند. مادری که توقعی از زندگی ندارد، تنها خوشبختی فرزندانش را – مانند هر مادر دیگری – میخواهد. با محبت و دلسوز است. آن جایی که با گریه میگوید "یه غذا نمیتونم برای بچه ام درست کنم." یا آنجایی که با وجود این بیماری هولناک در بیمارستان میگوید "تکلیف بچه هام چی میشه؟" تماما گویای محبت مادری اوست. در یک سکانس نیز -دقیقه 9 ام فیلم- میبینیم که چگونه خود را وقف زندگی اش میکند. آنجایی که "سید رضا" از او میپرسد که " با این همه گرفتاری چه طوری وقت کردی این شال گردنو ببافی؟" جوابی نمیدهد که بخواهد ناتوانی خود را در امور خانه بیان کند و بحث را عوض میکند. اگر وسایل فیلم برداری و عوامل فیلم حضور نداشتند و فقط هنرپیشگان فیلم بودند، واقعا گمان میبردیم که این یک زندگی واقعی است. بعید نبود که نگار جواهریان سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن را در جشنواره فیلم فجر از آن خود کرد. سحر دولت شاهی نیز به خوبی نقش خود را در فیلم ایفا کرد. با اینکه نقشش در فیلم کوتاه بود اما شخصیتی کلیدی برای فیلم محسوب میشد. او بود که به خانه "سید رضا" رفت و چشمهای او را با حرفهایی که از خود زهرا السادات شنیده بود به زندگی اش باز کرد. جمله ای را در انتهای فیلم از سحر دولت شاهی میشنویم که از قول زهرا السادات بیان میکند: "خوشبختی یعنی دیدن چیزای کوچیک" . جمله ای تاثیر گذار که در عین کوتاهی و سادگی، روند داستان را به کلی تغییر داد. سعید شعیبی (سید رضا) نیز بسیار خوب نقش یک روحانی را بازی کرد. صدا و حرکاتش کاملا یک شخصیت روحانی را نشان میداد. اما عجیب بود که برای این بازی جایزه ای دریافت نکرد. اما بی شک میتوان گفت که پس از آخرین بازی خود در آژانس شیشه ای و دوری اش از بازیگری بسیار عالی جلو آمد، و حضور خوبی را نشان داد. سکانسهایی بسیار عالی در فیلم وجود دارد که هنر بازیگران فیلم را به زیبایی به نمایش میگذارد. مانند سکانسی در دقیقه 15 هم، آنجا که زهرا السادات با "سید رضا" مشاجره میکند، عجز و ناتوانی ای که در صدای نگار جواهریان موج میزند تن بیننده را می لرزاند. سعید شعیبی نیز در همین سکانس همپای نگار جواهریان پیش می رود و نارضایتی خود را از این زندگی بیان میکند. دیالوگهای این سکانس هم بسیار خوب انتخاب شده، و ادای آنها از سوی این بازیگران زیبایی آن را دو چندان كرده است. حرف آخر:
در آخر باید بگویم که دور از انتظار نبود که نگار جواهریان سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن را در بیست و هشتمین جشنواره فیلم فجر، تندیس بهترین بازیگر زن نقش اول را در چهاردهمین جشن خانه سینما و همچنین تندیس انجمن و جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن را در چهارمین جشن انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران از آن خود کرد.
کارگردانی همایون اسعدیان بسیار زیبا بود، و به گفته خود وی بهترین کار خود را به نمایش گذاشت. در تعریف از کارگردانی وی باید به صحنه ای در اواخر فیلم –در دقیقه 41- اشاره کنم. آنجایی که "سید رضا" به همسرش میگوید "دوستت دارم" لبخندی که زهرا السادات میزند حاکی از رضایتش از زندگی است. خود همایون اسعدیان درباره این سکانس گفته "سخت ترین سکانسی بود که در این فیلم وجود داشت"، به خاطر همان یک لبخند! فیلمنامه نویسی حامد محمدی نیز بسیار زیبا بود. دیالوگهای خوبی در آن به کار برده بود. تصویر برداری حسین جعفریان نیز در حد مطلب بود. لوکیشن هایی که در آن فیلمبرداری شده بود خوب بودند. موزیک متن فیلم نیز بسیار عالی انتخاب شده بود، آریا عظیمی نژاد، سازنده موسیقی فیلم، در این فیلم اثری زیبا بر جای گذاشت. بازی هنرپیشگان، کارگردانی، موسیقی فیلم، همه و همه دست به دست هم دادند و اثری زیبا را تولید کردند. |
||
با تشکر از علی علیزاده بابت گرافیک و مهناز عابدینی بابت ویراستاری | ||
این تحلیل تحت کپی رایت سایت سینماسنتر و با شماره Cia.03 برای بار اول به تاریخ 30-08-2012 در انجمن سینماسنتر منتشر شده است، لذا هر گونه کپی از این نوشته بدون مجوز نویسنده و سایت سینماسنتر CinemaCenter.ir نقض آشکار قوانین کپی رایت محسوب میگردد. | ||
تحلیل و بررسی از امیر حسین بهرامی |
فروش ایالات متحده | |
53 $-M | |
فروش جهانی | |
3.4 $-M | |
فروش کلی | |
56.4 $-M | |
فروش ایالات متحده | |
279 $-M | |
فروش جهانی | |
308 $-M | |
فروش کلی | |
587.8 $-M | |
فروش ایالات متحده | |
82 $-M | |
فروش جهانی | |
8.7 $-M | |
فروش کلی | |
90.8 $-M | |
فروش ایالات متحده | |
33.7 $-M | |
فروش جهانی | |
--- $-M | |
فروش کلی | |
33.7 $-M | |
فروش ایالات متحده | |
72.8 $-M | |
فروش جهانی | |
110 $-M | |
فروش کلی | |
183 $-M | |
این سایت تحت مالکیت مجموعه فرهنگی سینماسنتر میباشد و فعالیت آن مطابق قوانین میباشد، کلیه حقوق مطالب منتشر شده در این مجموعه متعلق به مجموعه فرهنگی سینماسنتر و مشمول قوانین کپی رایت و حفظ حقوق مولفین است. لذا هر گونه کپی برداری بدون قید منبع و نام نویسندگان نقض صریح قوانین کپی رایت محسوب گشته و مشمول مجازاتهای تعریف شده برای این نوع جرم می گردد. برای هر گونه برداشت از مطالب قبلا با مسئولان سایت هماهنگی حاصل نمائید.
ما 82 مهمان و بدون عضو آنلاین داریم
ترجمه و پشتیبانی توسط:شرکت جومی