تحلیل و بررسی سینمای جهان
Cwa.31- تحليل و بررسي فيلـــــــم های هری پاتر (Harry Potter)
- توضیحات
-
تاریخ ایجاد در چهارشنبه, 10 آبان 1391 13:12
-
نوشته شده توسط مدیریت سایت
-
بازدید: 6080
|
نام : مجموعه فیلمهای هری پاتر |
|
|
|
|
|
اطلاعات فیلم |
|
|
تهیه کننده : دیوید هیمن
کارگردان:
کریس کلمبوس(۱و۲)
آلفونسو کوارون(۳)
مایک نیوول(۴)
دیوید ییتس(۵ و۶)
نویسندگان:
جی.کی رولینگ ( کتاب ها )
استیون کلاوز(۱٬۲٬۳٬۴٬۶)
مایکل گلدنبرگ(۵)
موزیک متن: جان ویلیامز،پاتریک دویل |
|
|
بازیگران |
|
|
دنیل رادکلیف ( هری پاتر )
روپرت گرینت ( رون ویزلی )
اما واتسون ( هرمیون گرینجر )
مایک گامبون ( آلبوس دامبلدور )
گری الدمن ( سیریوس بلک )
الان ریکمن ( سورس اسنیپ ) |
|
|
اطلاعات دیگر |
|
|
|
|
|
افتخارات و جوایز |
|
|
|
|
|
تحلیل و بررسی از یحیی رستگاری |
|
|
این تحلیل تحت کپی رایت سایت سینماسنتر منتشر شده است لذا هر گونه کپی از این نوشته بدون مجوز نویسنده و سایت سینماسنتر CinemaCenter.ir نقض آشکار قوانین کپی رایت محسوب میگردد. |
|
|
|
|
|
تحلیل فیلم هری پاتر |
|
|
تحلیل فیلم هری پاتر
هری پاتر کیست؟! اگر شما هم یکی از افرادی هستید که هنوز هری پاتر را ندیده اید باید به شما بگویم که از دیگر افرادی که اهل فیلم و سینما هستند یک پله عقب هستید! اما به ندرت پیش می آید که کسی چیزی در مورد هری پاتر نشنیده باشد.
شاید اولین چیزی که که بعد از شنیدن نام هری در ذهن شما به وجود می آید پسر بچه ای عینکی است که دو دوست دارد و یک چوب دستی و یک جغد! او به مدرسه ای جادوگری می رود و میتواند جادو کند و اگر کمی بیشتر در مجله ها یا تلویزون در مورد وی شنیده باشید پیش خود می گوئید مانند تمام مجموعه فیلمهای دیگر در هر قسمت وی با موضوعی درگیر می شود و پس از کش و قوس های بسیار آن را حل کرده و داستان تمام می شود تا بعد! اما واقعا اینطور نیست!
جی کی رولینگ نویسنده مشهوری است که شهرت خود را مدیون همین پسربچه عینکی است. پسر بچه ای که او را به یکی از ثروتمندترین زنان بریتانیا تبدیل کرد و نام وی را در تمامی جهان بر سر زبان ها انداخت. هری پاتر نام مجموعه کتابی است که از ذهن رولینگ تراوش کرده است و عنوان پرفروشترین کتاب تاریخ را برای خود به ارمغان آورده است؛ این مجموعه به بیش از 65 زبان زنده ترجمه و مجموعه فیلمهای پرفروشی نیز بر اساس داستان آن تولید شده است.
هری پاتر نوجوانی است یتیم که سرپرستی وی توسط افرادی به خاله اش واگذار می شود و تا یازده سالگی همانند بسیاری از نوجوانان هم سن و سال خود به زندگی معمولی مشغول است و همانند بسیاری از یتیمان در سایه ظلم و ستم دیگران قرار دارد تا آنکه در سن یازده سالگی زندگی اش به کلی دگرگون می شود و پا به دنیای جدیدی می گذارد. در یازده سالگی هری درمی یابد دنیای جدیدی ورای چیزی که او در عمرش دیده است وجود دارد، دنیای سحر و جادو! و عجیب تر آنکه محبوبیت و شهرت وی در دنیایی است که او تا به حال حتی اسم آن را هم نشنیده است! مرحله اول ورود هری به دنیای جادوگران تهیه وسایلی است که او باید برای رفتن به مدرسه جادوگری تهیه کند! وسایلی که اکثرا برای بینندگان شناخته شده است. مهمترین و اصلی ترین این وسایل عبارتند از چوب جادو ، شنل و دستکش به علاوه حیوانی که هر یک از دانش آموزان می توانند داشته باشند.
داستان هری پاتر یک مسیر اصلی دارد که این مسیر در 7 مجموعه شروع و به پایان می رسد. علاوه بر داستان اصلی آن اتفاقات دیگری نیز در هر یک از مجموعه ها به وقوع می پیوندد که همگی به گونه ای به داستان اصلی آن مربوط می شود.
هری پس از آشنایی با دنیای جدیدی که در آن قرار گرفته شده است دوستانی را در کنار خود جمع می کند که دو تن از آنان یاران همیشگی وی هستند و دیگران بیشتر از پیروان او به حساب می آیند.
هرمیون گرینجر و رون ویزلی دو یار همیشگی هری جوان هستند که در همه اتفاقات زندگی وی با او همراه هستند و خانواده دوم وی نیز به حساب می آیند تا جایی که مادر رون وی را همانند دیگر فرزندان خود دوست دارد و به وی محبت می کند.
اما همانند بسیاری از کسانی که پاتر را همراهی می کنند و از دوست داران او هستند عده ای هم با او دشمنی دارند که اکثرا از یاران لرد تاریکی یا ولدمرت هستند!
هری پاتر پس از ورود به مدرسه جادوگری هاگوارتز که یکی از بزرگترین مدارس در میان مدارس زمان هست به سرعت قابلیت ها و استعدادهای خود را نشان میدهد. مدرسه هاگوارتز دارای 4 گروه اصلی گریفیندور، اسلایترین، ریونکلا و هافلپاف است که دانش آموزان پس از ورود به آن بعد از گذاشتن کلاه سخنگوی عجیبی بر اساس چیزهایی که در ذهنشان می گذرد در یکی از این گروه ها جای می گیرند. این گروه ها در اصل نام چهار تن از بنیانگذاران این مدرسه است که اعضای هر گروه ممکن است در بعضی موقع بر اساس رابطه خانوادگی که با هر یک از آنها داشته اند در هر گروه وارد شوند! اما در مواردی دیگر که افراد مشنگ زاده هستند بر اساس توانایی های خود در یکی از این گروه ها قرار می گیرند!. مشنگ در واقع به انسانهای عادی گفته می شود که در اصل جادوگر نیستند و در دنیای ورای جادوگران زندگی می کنند.
پس از ورود هری به هاگوارتز او متوجه علاقه مدیر مدرسه به خود می شود، آلبوس دامبلدور مدیر کنونی این مدرسه است که از او به عنوان بزرگترین جادوگر تاریخ نام برده می شود. دامبلدور یکی از شخصیت های کلیدی مجموعه هری پاتر است که خدمت زیادی را برای مدرسه و دنیای جادوگری انجام داده است و دلیل اصلی حمله نکردن لرد ولدمرت به مدرسه به حساب می آید. در قسمت هفتم مجموعه داستان های هری پاتر ما به طور کامل با زندگینامه وی آشنا می شویم؛نکاتی در آنجا از زندگی نامه وی به چشم می خورد که واقعا جذاب است! او با استعدادترین دانش آموزی است که مدرسه هاگوارتز تا به حال به خود دیده است، در هجده سالگی سرپرست دانش آموزان بوده است و بارها به خاطر استعداد استثنایی اش در طلسم اندازی و ... شگفتی ساز بوده است!! همچنین برنده بهترین مقاله در زمینه کیمیاگری مسابقات قاهره می باشد.
یکی دیگر از خصوصیت های اصلی که داستان پیرامون وی و هری می چرخد لرد ولدمرت است، ولدمرت یکی از دانش آموزان گذشته مدرسه هاگوارتز بوده است و از نوادگان اسلیترین به حساب می آید، نام اصلی وی تام ریدل می باشد که پس از جدایی وی از مدرسه هاگوارتز و روی آوردن به جادوهای سیاه و قتل، به بزرگترین جادوگر تبهکار تمام تاریخ بدل می شود! او به وسیله آلبوس دامبلدور زمانی که کودکی 11 ساله بوده است به مدرسه هاگوارتز دعوت می شود،در خاطره ای از او که در ذهن دامبلدور بوده است می بینیم که در همان اوایل وی استعداد فوق العاده اس داشته در همان زمان پیش از ورود به مدرسه هاگوارتز داشته است مانند رام کردن حیوانات به وسیله ذهنش یا صحبت کردن با مار ها!!! اما چه چیزی او را به هری مرتبط می کند؟ که جواب آن دلیل شهرت هری پاتر نیز هست! جواب این سوال زنده ماندن هری است؛ در گذشته که ولدمرت در اوج قدرت قرار داشته است به قتل ماگل های جادوگر روی می آورد، در شبی که به پدر و مادر هری حمله میکند وی در سن 1 سالگی قرار دارد، ولدمرت موفق به کشتن والدین وی می شود اما بر اساس طلسم عشق که یکی از طلسم های قدیمی است و مادر هری آن را اجرا میکند، هری به طرز شگفت آوری جان سالم به در می برد، اما این طلسم موجب می شود قسمتی از قدرت ولدمرت به هری منتقل شود و به صورت جای زخمی صاعقه مانند بر پیشانی وی نقش ببندد! و ولدمرت قدرت خود را از دست می دهد و از آن پس دیگر خود را نشان نمی دهد.
هفت قسمت هری پاتر بر سرگذشت 7 سال زندگی وی می پردازد تا در مجموعه هفتم و پایانی سرانجام مبارزات هری با ولدمرت به پایان برسد و بر طبق پیشگویی که در قسمت 5 شاهد آن هستیم یکی از آنها به زندگی دیگری پایان دهد.
مجموعه اول با نام هری پاتر و سنگ جادو در 1997 نوشته شد و فیلم آن در سال 2001 بر روی پرده سینماها رفت و استارت شروع آن را زد که با استقبال بی نظیری نیز همراه بود.
هری پاتر و سنگ جادو یکی از اصلی ترین قسمت ها به حساب می آید به دو دلیل؛ یک شروع داستان و دیگری سنگ جادو است! اشاراتی که به این سنگ در این قسمت می شود بسیار مهم است زیرا یکی از اصلی ترین موضوعات قسمت پایانی نیز هست!
در این قسمت هری با مدرسه هاگوارتز آشنا می شود و دوستان خود را پیدا می کند و استعداد خود را به بینندگانی که قرار است با او همراه شوند، نشان می دهد. و به وسیله کلاه تقسیم بندی به گروه گریفیندور می رود و در آخر در نبردی با ولدمرت ضعیف موفق می شود سنگ جادو را حفظ کند.
مجموعه دوم با نام هری پاتر و تالار اسرار یک سال بعد یعنی در سال 2002 اکران شد. در این قسمت هری نوجوان آشنایی بیشتری با محیط پیدا کرده است، شاید اصلی ترین ماجرای این قسمت مشخص شدن ارتباطات و قدرت های مشابه وی با ولدمرت است! در طول ماجرا هری متوجه ارتباط خونی ولدمرت با اسلاترین می شود و قدرت سخن گویی اش به زبان مارها!! هری هم می تواند با مارها سخن بگوید، همانند ولدمرت و به وسیله آن میتواند درب ورودی تالار اسراری که اسلاترین ساخته بود را باز کند و مار عظیم الجثه ای که در آن بود و به دانش آموزان حمله می کرد را بکشد.
مجموعه سوم، هری پاتر و زندانی آزکابان نام دارد؛ این قسمت در سال 2004 بر روی پرده سینما رفت. این قسمت مربوط به فرار زندانی است از زندان آزکابان. زندان آزکابان یکی از مخوف ترین زندانهای جادوگری است که به وسیله دیوانه ساز ها که موجوداتی بی روح و عاطفه هستند نگهبانی می شود و فرار از آن بسیار دشوار است. اما شخصی که از آن فرار کرده است در واقع کسی است که به خاطر کشتن ماگل ها 12 سال در زندان بوده است. سیریوس یکی از صمیمی ترین دوستان پدر هری بوده است و پس از آنکه می فهمد ولدمرت به آنها حمله کرده است در صدد پیدا کردن کسی که جای آنها را به ولدمرت فروخته است برمی آید و به جرم قتل آن شخص به زندان می افتد. اما شخص لو دهنده که پیتر پتی است خود را به شکل یک موش در آورده است و در خانواده ویزلی زندگی میکند، سیریوس پس از دیدن آن موش در عکسی، از زندان فرار می کند و در آخر داستان او را از شکل موش تبدیل به شکل واقعی خودش می کند و هری متوجه این ماجرا می شود، و مشخص می شود که سیریوس پدرخوانده او است و بدین ترتیب هری از دست خاله و پسر خاله اش راحت میشود.
مجموعه چهارم، هری پاتر و جام آتش نام دارد که در سال 2005 اکران شد. در این قسمت یکی از اصلی ترین وقایع داستان اتفاق می افتد؛ بازگشت لرد سیاه! طی مسابقاتی که بین مدارس برگزار میشود به طور غیرطبیعی اسم هری از جام آتش بیرون می آید، که در آخر داستان و پس از پایان آن معلوم میشود که این یک تله برای کشتن هری است. پس از فتح جام به دست هری و یکی دیگر از افراد شرکت کننده، آنها به قبرستانی که پدر ولدمرت در آن خاک است رفته تا جام را پر کنند که در اولین صحنه همراه هری توسط پیتر کشته می شود و با خون هری که دشمت ولدمرت به حساب می آید او دوباره باز می گردد و قدرت پیدا می کند. نکته مهم دیگر این قسمت مبارزه هری و ولدمرت است،در این مبارزه که در دامبلدور آن را جادو در مقابل جادو می داند هری در لحظه ای روح پدر و مادر و کسانی که ولدمرت خون آنها را ریخته است مشاهده می کند و با سرگردانی که آنها برای ولدمرت به وجود می آورند هری با خوش شانسی موفق به فرار می شود و با پرشی دیگر به هاگوارتز باز می گردد.
مجموعه پنجم هری پاتر و محفل ققنوس نام دارد،این قسمت در سال 2005 اکران شد. محفل ققنوس محلی است که در آن افرادی برای مبارزه با ولدمرت جمع شده اند. بنیانگذار و رئیس این محفل کسی نیست جز دامبلدور. در این قسمت وزیر جادو سعی بر این دارد که بگوید ولدمرت باز نگشته است این در حالی است که هری طلسم سپر مدافع را برای دفاع از خود در مقابل دیوانه ساز ها اجرا کرده است و وزیر به دنبال اخراج وی است که با خوش شانسی و سخنان دامبلدور او از آن نجات پیدا می کند اما این موضوع در اینجا پایان پیدا نمی کند تا جایی که حتی ریاست مدرسه از دامبلدور گرفته می شود و فضا به گونه ای میشود که دیگر درس دفاع در برابر جادوی سیاه برداشته می شود و هری مخفیانه خود شروع به تدریس آن به دانش آموزان می کند. نکته دیگری که در این قسمت شاهد آن هستیم روابط عاشقانه ای است که در میان دانش آموزان برقرار شده است و این اولین باری است که ما چنین چیزی را می بینیم! و اما اصلی ترین نکته این قسمت پی بردن هری به پیشگویی است که در آن اشاره به این شده است که هری تنها فردی در جهان است که می تواند جلوی لرد تاریکی را بگیرد و پس از آن نبرد حیرت انگیز دامبلدور و ولدمرت را شاهد هستیم تا جهان بفهمد او بازگشته است؛یکی از غم انگیزترین صحنه های موجود در سری داستانهای هری پاتر شاید مرگ سیریوس بلک باشد! سیریوس در انتهای این قسمت به دست بلاتریکس که نسبت خانوادگی هم با او دارد کشته می شود! و هری بار دیگر یتیم بودن را در وجودش احساس می کند که این تصویر با موسیقی بسیار زیبایی به تصویر کشده شده است که بر رویه بیننده هم تاثیر فراوانی می گذارد.
مجموعه ششم هری پاتر و شاهزاده دورگه نام دارد که در سال 2007 بر روی پرده سینماها رفت. در این قسمت هری با دامبلدور بسیار نزدیک می شود تا با گذشته ولدمرت آشنا شود. و در آخر پی به جادوی سیاهی می برد که ولدمرت برای جاودانگی خود از آن استفاده کرده است. لرد تاریکی جان خود را به هفت قسمت نفرین شده تقسیم کرده است و هر کدام را درون یک شی قرار داده است تا وقتی که هر هفت شی از بین نرود وی نمی میرد! در آغاز داستان هری به همراه دامبلدور به دنبال یکی از پروفسورهای بازنشسته می روند تا وی را باردیگر به هاگوارتز دعوت کنند!! او که در آغاز این امر را نمی پذیرد ولی با دیدن هری به این امر ترغیب می شود و حاضر به بازگشت می شود، اهمیت بازگشت این شخص از آنجایی است که او معلم ولدمرت هم بوده است و هری و دامبلدور به دنبال فهمیدن آن هستند که وی چه چیزی به ولدمرت گفته است که در آخر متوجه می شودیم که این طلسم سیاه را او به ولدمرت گفته است که می تواند جان خود را تقسیم کند. در آخر هری با کمک دامبلدور می تواند یکی از جان پیچ ها را نابود کند و پس از بازگشت دامبلدور افراد ولدمرت که به وسیله دانش آموزی که در هاگوارتز جاسوس بوده است وارد اتاق دامبلدور شده و با خلع سلاح کردن وی او توسط سیریوس اسنیپ که یکی از معلمان مدرسه است کشته می شود. هری در این مجموعه کتاب کهنه ای پیدا می کند که به وسیله آن در درس معجون سازی شاگرد اول می شود و پس از آن پی می برد که اسنیپ همان شاهزاده دورگه است که کتاب متعلق به او بوده است.
قسمت پایانی این مجموعه، هری پاتر و یادگاران مرگ نام دارد که در 2 بخش در سالهای 2010 و 2011 اکران شده و خواهد شد، در این قسمت هری در سن هفده سالگی قرار می گیرد که طلسم مادرش دیگر بر وی اثر ندارد و به همین علت ولدمرت برای کشتن وی شروع به نقشه کشیدن می کند. در ادامه هری با دوستانش به دنبال از بین بردن وسایلی است که ولدمرت جان خود را در آنها مخفی کرده است، در این میان بسیاری از شخصیت های اصلی داستان کشته می شوند و هری راز غلبه بر مرگ را کشف می کند که آنها 3 چیز هستند: چوب جادوی ارشد، سنگ زندگی و شنل نامرئی. هر کس به هر سه این وسایل دست پیدا کند بر ارباب مرگ تسلط پیدا می کند! به وسیله چوب جادوی ارشد هر کسی در دوئل برنده می شود، سنگ زندگی که همان سنگ جادو است به انسان عمری جاودانه می بخشد و فرد با استفاده از شنل نامرئی خود را از دید مرگ مخفی می کند! در آخر مجموعه هفتم هری موفق می شود هر هفت جان پیچ را نابود کند و در دوئلی که میان وی و ولدمرت صورت می گیرد موفق به کشتن وی می شود.
در پایان پس از 19 سال هری با خواهر رون ازدواج کرده و 3 فرزند دارد و به طور جالبی هرمیون نیز با رون ازدواج کرده است.
با توجه به زیبایی های داستانی که در این مجموعه وجود دارد در سری فیلمهای آن مشکلاتی هم به چشم می خورد! اولین مساله به نظر من بازیگر استفاده شده در کارکتر دامبلدور است! البته بعد از مجموعه سوم به بعد این مساله با جایگزین کردن شخصی به جای وی حل می شود ولی پیر مردی که در مجموعه آغازین هری پاتر ما شاهد هستیم بسیار بسیار دورتر از چیزی است که بیننده در ذهن خود از بزرگترین جادوگر تاریخ ترسیم می کند. مساله دیگری که ما در قسمت های آغازین این مجموعه شاهد آن هستیم شاید کیفیت و گرافیک آن باشد!! شاید کمپانی برادران وانر تصور نمی کردند این مجموعه موفقیتی این چنینی پیدا کند و اهمیت زیادی به این موضوع نداده اند ! اما نمی توان از این گذشت که بیننده با خواندن کتاب اول این فیلم یا با دیدن مجموعه های بعدی این فیلم بتواند انتظاراتش را بر آورده کند.
اماچیزی که ما در مجموعه داستان های هری پاتر می بینیم تجسم دنیایی کامل است که رولینگ به زیبایی آن را خلق کرده است، دنیایی که با توجه به تخیلی بودن آن بسیار زیبا تجسم شده است.
به همه شما عزیزان پیشنهاد می کنم این مجموعه زیبا را از دست ندهید.
|
|
|
با تشکر از سعید سرخی بابت گرافیک و مهناز عابدینی بابت ویراستاری |
|
|
|
|
|
|
|
|
این تحلیل تحت کپی رایت سایت سینماسنتر و با شماره Cwa.31 برای بار اول به تاریخ 24-03-2011 در انجمن سینماسنتر منتشر شده است، لذا هر گونه کپی از این نوشته بدون مجوز نویسنده و سایت سینماسنتر CinemaCenter.ir نقض آشکار قوانین کپی رایت محسوب میگردد. |
|
|
تحلیل و بررسی از یحیی رستگاری |
|
ارسال نظر
ترجمه و پشتیبانی توسط:شرکت جومی