دختری با گوشواره مروارید معرفی اثری برجسته از سینمای جهان |
|||||||||
اطلاعات مقاله اختصاصی | |||||||||
|
|||||||||
این تحلیل تحت کپی رایت سایت سینماسنتر منتشر شده است لذا هر گونه کپی از این نوشته بدون مجوز نویسنده و سایت سینماسنتر CinemaCenter.ir نقض آشکار قوانین کپی رایت محسوب میگردد. | |||
|
|||
مقاله شماره هفده | |||
دختری با گوشواره مروارید معرفی اثری برجسته از سینمای جهان فیلم «دختری با گوشواره مروارید» اقتباس سینمایی از کتابی به همین نام، اثر تریسی شوالیه است كه توسط پیتر وبر در سال 2004 ساخته شده است. این فیلم كه توانست نظر بسیاری از کارشناسان را به خود جلب كند و در گیشه نیز موفق باشد، با تحسین و تقدیر شوالیه، نویسنده اثر، رو به رو شد. «دختری با گوشواره مروارید» کاندید سه جایزه اسکار شد، اسکار بهترین کارگردان هنری، بهترین فیلم برداری و بهترین طراحی صحنه، که البته سهمی از این جوایز نداشت. داستان این فیلم روایت کشیده شدن نقاشی دختری با گوشواره مروارید، به هلندی Het meisje met de parel ، از آثار جاویدان نقاش هلندی یوهانس ورمر (۱۶۳۲ - ۱۶۷۵ میلادی) است. «دختری با گوشواره مروارید» به گفته بسیاری از منتقدین هنری بهترین اثر ورمر است، اثری که به «مونالیزای هلندی» معروف شده است. اینکه تصویر طراحی شده بر روی این نقاشی متعلق به کیست، مدتها سبب اظهار نظرهای متفاوتي از سوی مورخان هنر شده است، اما همه آنها به علت عدم وجود مشخصه ویژه ای در صورت، لباس یا حتی محیط، در حد حدس و گمان باقی مانده است. این حدس ها معمولا در سه فرد خلاصه شده است: ماریا ورمر (دختر بزرگ یوهانس)، مدلینا ون روی ون (دختر دوست و حامی ورمر) و مدل گمنامی که در خانه ورمر به عنوان پیشخدمت کار می کرده است، که شوالیه در اثر خود گزینه پیشخدمت را برگزید. شوالیه در این کتاب تاریخ و افسانه را در لفافه ای از هنر و احساس در هم می آمیزد و اثری بدیع خلق می کند که دستمایه فیلم وبر می شود. این فیلم که اولین تجربه وبر در عرصه ساخت آثار بلند سینمایی به شمار می آید، روایت فشرده ای از رمان شوالیه است كه کارگردان سعی کرده تا حد امکان به متن اصلی وفادار بماند و به نظر من توانسته است در این مورد موفق عمل کند. شخصیت گریت به شکل دقیقی شیبه همان چیزی است که در رمان اصلی وجود دارد. داستان فیلم که در شهر دلفت، یکی از شهرهای هلند، اتفاق می افتد در ونیز فیلم برداری شده است که نمایشگر شهر هلند است. فیلم از خانه گریت، با نقش آفرینی عالی اسکارلت جوهانسون، آغاز می شود. گریت؛ دختر یک کاشی ساز فقیر است که به اجبار و به خاطر حادثه بدی که حین کار برای پدرش اتفاق افتاده، برای کمک مالی به خانواده اش به عنوان پیشخدمت به خانه ورمر (کالین فرث) می رود. وظیفه او علاوه بر انجام کارهای روزمره عادی نظیر شستن، اتو کردن، خرید و... تمیز کردن آتلیه نقاشی ورمر است. به این ترتیب گریت وارد دنیایی می شود که به آن تعلق ندارد. او که در شانزده سالگی برای اولین بار دنیای آشنای خود را ترک می کند، از دنیای دیگری است، طبقه اجتماعی و مذهبی متفاوتي دارد. گریت به تدریج مجذوب دنیای نقاشی و رنگ های اربابش می شود و ورمر با درک و فهم گريت از رنگ و نور، آرام آرام او را به دنياي پر رمز و راز نقاشي هايش راه مي دهد. بیشتر صحنه های فیلم تداعی کننده صحنه های کتاب است و در انتقال حس به بیننده کاملا موفق عمل ميكند که در این میان نباید بازی خوب جوهانسون و فرث را نادیده گرفت. هم فرث و هم جوهانسون به خوبی از عهده ایفای نقش بر آمده اند. وبر در پاسخ به این سؤال که: چه چيزى باعث شد از اسكارلت جوهانسن در نقش گريت استفاده كنيد؟ می گوید: «خيلى فوق العاده است. من با بيش از ۱۵۰ دختر مصاحبه كردم و هنرپيشه هاى زن بسيار خوبى را ديدم اما در ميان همه آنها فقط اسكارلت جوهانسن بود كه مى توانست اين نقش را آن طورى بازى كند كه من دوست داشتم.» دیالوگ های رد و بدل شده در فیلم بسیار کم است، به خصوص گریت و ورمر در فیلم بسیار كم صحبت مي كنند، اما موج احساسی منتقل شده بین آنها به خوبی به تصویر کشیده می شود و این به نظر من یکی از نقاط قوت فیلم است. سکوت گریت، ورمر را تشویق میکند که تلاش كند تا به درون او راه پیدا کند و موفق هم می شود. جمله گریت که پس از دیدن تصویرش در تابلوی ورمر می گوید: «شما درون منو دیدین» خود گویای این مطلب است. به نظر من صحنه سوراخ کردن گوش گریت توسط ورمر و صحنه ای که گریت کلاهش را بر می دارد تا برای نقاشی آماده شود، از بهترین سکانس های فیلم است و تأثیر عجیبی بر بیننده می گذارد. وبر در مصاحبه ای در پاسخ به این سؤال که: در ابتدا چه چيزى شما را به ساخت این فیلم ترغيب كرد، می گوید: «صحنه سوراخ كردن گوش. فيلمنامه را خوانده بودم و به نظرم زيبا مى آمد. بخش هاى كوچكى هم بود كه اگر سال هاى سال هم مى گذشت هرگز آنها را درك نمى كردم. اما وقتى قسمت سوراخ كردن گوش را خواندم ناگهان متوجه شدم اين فيلمى نيست كه تابه حال فكر مى كرده ام. يك چيز ناگهانى و مبهم در من به وجود آمد و در مورد اين صحنه لجباز و وسواسى شدم. همين باعث شد ذهنيتم تغيير كند و گره بسيارى از مشكلات برايم گشوده شود تا اينكه در آن لحظه تصميم گرفتم فيلم را بسازم.» «دختري با گوشواره مرواريد» فیلمی است زیبا از دنیای چشم نواز رنگ و نقاشی، عاشقانه ای آرام كه سرشار است از اشاره و استعاره، حرفهایی که گفته نمي شوند، فرصت هايي که از دست مي روند، قابليت هايي که به کار گرفته نمي شوند و عشق هايي که به ثمر نمي رسند. |
|||
با تشکر از مهناز عزیز RASHNOبابت ویراستاری | |||
این تحلیل تحت کپی رایت سایت سینماسنتر منتشر شده است لذا هر گونه کپی از این نوشته بدون مجوز نویسنده و سایت سینماسنتر CinemaCenter.ir نقض آشکار قوانین کپی رایت محسوب میگردد. | |||
نویسنده: پرنیان.ا |
فروش ایالات متحده | |
53 $-M | |
فروش جهانی | |
3.4 $-M | |
فروش کلی | |
56.4 $-M | |
فروش ایالات متحده | |
279 $-M | |
فروش جهانی | |
308 $-M | |
فروش کلی | |
587.8 $-M | |
فروش ایالات متحده | |
82 $-M | |
فروش جهانی | |
8.7 $-M | |
فروش کلی | |
90.8 $-M | |
فروش ایالات متحده | |
33.7 $-M | |
فروش جهانی | |
--- $-M | |
فروش کلی | |
33.7 $-M | |
فروش ایالات متحده | |
72.8 $-M | |
فروش جهانی | |
110 $-M | |
فروش کلی | |
183 $-M | |
این سایت تحت مالکیت مجموعه فرهنگی سینماسنتر میباشد و فعالیت آن مطابق قوانین میباشد، کلیه حقوق مطالب منتشر شده در این مجموعه متعلق به مجموعه فرهنگی سینماسنتر و مشمول قوانین کپی رایت و حفظ حقوق مولفین است. لذا هر گونه کپی برداری بدون قید منبع و نام نویسندگان نقض صریح قوانین کپی رایت محسوب گشته و مشمول مجازاتهای تعریف شده برای این نوع جرم می گردد. برای هر گونه برداشت از مطالب قبلا با مسئولان سایت هماهنگی حاصل نمائید.
ما 40 مهمان و بدون عضو آنلاین داریم
ترجمه و پشتیبانی توسط:شرکت جومی