Limon Tour
World Guide
DriveZona
Tranzito
یکشنبه, 02 دی 1403
ثبت نام
صفحه اصلی  >  سینمای ایران  >  تحلیل فیلــم ایران  >  Cia.08- تحلــيل و بــررسي فيــلم مـن مـادر هســتم

تحلیل فیلم سینمای ایران

Cia.08- تحلــيل و بــررسي فيــلم مـن مـادر هســتم

 

  نام فیلم: من مادر هستم  
   
  اطلاعات فیلم  
  کارگردان: فریدون جیرانی
تهیه کننده: سید غلامرضا موسوی
نویسندگان: لیدا لاریجانی- رحمان سیفی‌آزاد
جلوه‌های ویژه: عباس شوقی
مدير فيلمبرداري: مرتضی غفوری
تدوین: بهرام دهقان
موسیقی: کارن همایون‌فر
صدابردار: محمود خرسند
طراح چهره‌پردازی: مهرداد میرکیانی
طراح صحنه و لباس: مارال جیرانی
مدیر تولید: محمدرضا منصوری
عکاس: محمد فوقانی
 
  بازیگران  
  باران کوثری- هنگامه قاضیانی- حبیب رضایی- فرهاد اصلانی- پانته‌آ بهرام- امیرحسین آرمان  
  اطلاعات دیگر  
  تاریخ اکران: 8 آذر 1391  
  افتخارات و جوایز  
     
  تحلیل و برررسی از: امیرحسین فاضلی  


  این تحلیل تحت کپی رایت سایت سینماسنتر منتشر شده است لذا هر گونه کپی از این نوشته بدون مجوز نویسنده و سایت سینماسنتر CinemaCenter.ir نقض آشکار قوانین کپی رایت محسوب میگردد.  
   
  تحلیل فیلم من مادر هستم  
 

گلوی "آوا" دیگر صدایی ندارد! تحلیل و بررسی فیلم "من مادر هستم"
تحلیل و بررسی:امیر حسین فاضلی

بالاخره پس از جنجال های فراوان و شرم آور، اثر جدید فریدون جیرانی، "من مادر هستم"، مجوز اکران عمومی گرفت. فیلمی که متاسفانه علی رغم زحمات و هزینه های بسیارش تنها چند روز پس از اکران عمومی، سیلی از انتقادات مذهبی افراطی و جاهلانه را در پی داشت! اگر آثار قبلی جیرانی خصوصا قصه ی پریا را دنبال کرده باشید، متوجه می شوید اولین نکته ای که در این فیلم به چشم می آید، پیشرفت فوق العاده جیرانی در زمینه کارگردانی این اثر است. به طوری که به جرات می توانم بگویم این اثر برای او، هم چون دروازه ورود به جایگاه معدود کارگردانان حرفه ای سینما ایران، بود. 
در این فیلم ما با جامعه ای مدرن و تغییر شکل یافته امروزی رو به روییم. جامعه ای که در آن حد و مرز روابط پدر و مادر و فرزندی و روابط عاشقانه دختر و پسری، به طور اساسی تغییر یافته و حد و مرز ها شکسته شده است. مدرنیته موجود در فیلم ابدا یک مدرنیته نمادین و خلق شده توسط کارگردان نیست؛ بلکه یک مدرنیته انعکاسی با آینه جیرانی از حقایق تلخ جامعه، بر روی پرده های سینماست. مدرنیته ای که امروزه، چه بسته فکر کنیم و چه آزاد، چه برایمان تلخ باشد و چه شیرین، باید آن را بپذیریم که هم چون خون در رگ های جامعه مان جریان دارد و جامعه بدون هیچ درنگی در این مسیر جدید -هم از نظر اخلاقی و هم از لحاظ ظاهری- در حال ادامه ی مسیرش بوده و دیگر آن چهارچوب های کهنه اخلاقی نه برای روابط دختر و پسر و نه در روابط خانوادگی پا برجا نیست. خوشبختانه فریدون جیرانی برخلاف کارگردانان کنونی سینمای ایران که فیلمشان را به گونه ای افراطی و خارج از حقیقت صرفا به جهت فروش بیشتر، مدرنیزه می کنند و یا با تغییر چهارچوب های اخلاقی جامعه بر فحشای موجود در آن، صرفا برای به جوش نیاوردن خون انصار و حزب الله سرپوش میگذارند و هنوز هم می خواهند روابط اجتماعی را مانند 100 سال پیش نشان دهند، عمل نمی کند. وی دقیقا نمونه ای از پوست کنونی جامعه را زیر میکروسکوپ خود گذاشته و حقیقتِ عملی جامعه را به شیوایی هرچه تمام و به دور از تبلیغ و شعار و ترس و واهمه به نمایش گذاشته است.

داستان فیلم درباره دختری جوان و زیبا به نام آوا (باران کوثری) است که به همراه دوست پسرش شبی به هنگام تمرین موسیقی در زیر زمین خانه ای دستگیر می شود. پدر و مادر آوا به علت اختلافات شدید، در آستانه جدایی اند. همان شب همسر سابق پدر آوا نیز به ایران می آید و با پدر آوا (فرهاد اصلانی) ملاقات می کند.سیمین، بنا به دلایل مرموزی دچار نازایی است و با شوهرش سعید، که به ظاهر عموی آوا است رابطه پیچیده ای بین عشق و نفرت دارند. حال اتفاقات تلخی بین این شخصیت ها اتفاق می افتد که سرنوشت و آینده آن ها به دست همدیگر می افتد...!
اولین چیزی که در سیر داستان توجه مخاطب را جلب می کند،نوع خانواده ی آوا است. خانواده آوا شدیدا از کانون و اصالت خویش فاصله گرفته و دچار غرب زدگی و تقلید های کورکورانه نسبت به سبک زندگی غربی شده اند. این دوری از اصالت نه تنها بر نحوه و ظاهر زندگیشان اثر های مخربی بر جای گذاشته بلکه عقاید و اخلاقیات اعضای خانواده را نیز تحت الشعاع خود قرار داده است... اما نکته ی اصلی این است که غرب گرایی موجود در فیلم، به هیچ وجه جنبه تبلیغی و فراخوانی به این شیوه زندگی ندارد؛ زیرا لازمه تبلیغ یک اصل، شکوهمند نشان دادن آن است. اما در این جا غرب گرایی نه تنها برای مخاطب شکوهمند و رویایی جلوه نکرده است بلکه او را بدون نیاز به راهنمایی و توضیح، در مقابل این موضوع قرار می دهد. مخاطب متوجه می شود که اگر آوا به مشروب به عنوان یک آرمان و هدفی بزرگ (که تنها غربی های مدرن آن را مصرف می کنند) نگاه نمی کرد و در خانه ی عمو آن قدر برای مصرفش شوق و ذوق نداشت، -به قول مسعود فراستی- نه قضیه ی رختخواب پیش می آمد و نه تجاوز! این فیلم هرگز در برابر ارزش ها و ضد ارزش های درونش قضاوت نمی کند؛ بلکه قضاوت را به مخاطب تیزبین خود می سپارد. وی با دیدن فرم نرمال و غیر افراطی فیلم، در کنار آن بازی های مستحکم، عملا این حقیقت را می پذیرد که اگر کسی به فردی تجاوز کند، قطعا به دختر خودش تجاوز خواهد شد نه این که وی را به سمت بی بند و باری و دوستی های غربی سوق دهد! تمام این مسائل به شیوایی و روشنی در فیلم گنجانده شده است اما متاسفانه عده ای به دلیل درک اندکشان، این صحنه ها را نا مشروع و خارج از شأن سینمای اسلامی می دانند. 
حقیقت این است که این فیلم ابدا نه مروج فرهنگ غربی ست و نه مجالی برای به تصویر کشیدن لذت شراب خواری. بلکه منتقد شدید اللحن مدرنیته کاذب در جامعه است.
یکی از ویژگی های کلیدی فیلم این است که داستان را نمی توان بر محور شخصیتی خاص روایت کرد. به عبارت دیگر در این فیلم، قهرمان یا شخصیت اول خاصی وجود ندارد. داستان از دید هر یک از شخصیت ها می تواند شروع شود. این روایت می تواند از دید دوست پسر آوا (سیر داستان به روندی عاشقانه و فرهادگون برای به دست اوردن شیرین تبدیل می شود)، پدر آوا (با روند چشیدن طعم اشتباه مهلک و غیر قابل توجیه خود در جوانی با سیمین، که اکنون همین اتفاق برای دخترش نیز رخ داده) یا حتی از دید مادر (که فداکاری وی برای دخترش و اوج فوران احساسات لطیف مادرانه در برابر دختر سنگ دل و گستاخش و حتی پیش مرگ شدن برای وی و را نشان می دهد) روایت شود. اما جالب ترین نکته ی فیلم این جاست که داستان را با هر شخصیتی که شروع کنیم در نهایت به حقیقتی مشترک می رسیم و فیلم باز هم آن مفاهیمی را که قصد انتقالش به مخاطب داشته را با موفقیت نمایش می دهد. در واقع شروع فیلم میتواند از هر شخصیتی باشد اما در نهایت همگی به جاده ای مشترک می رسند و در نقطه پایان مشخصی تلاقی می یابند. اکنون بهتر است برای بررسی دقیق تر سیر داستان و ساختار فیلم، به تحلیلشخصیت های موجود بپردازیم.
 

برای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید

نام:  tu7vi21y4lpzlilh7bvc.png
مشاهده: 149
حجم:  37.8 کیلو بایت

به سوی زوال: شخصیت پردازی
آوا: او دختریست نوزده ساله و فوق مدرن. دختری که چهارچوب و حد و مرز از پیش تعیین شده و سنتی را ابدا قبول ندارد. او دختر است و دوست دارد مثل همه ی دختران، آزاد زندگی کند. از کنترل های والدینش خسته شده. آن ها را هم چون دیواری در جهت محصور ساختن خود می بیند و مانند هر دختر امروزی دیگری به روابط دوست پسری-دوست دختری واقف است. وی هم چنین مثل هر دختر دیگری عاشق می شود! آوا نماد بی فکری و حماقت های بچه گانه و احساسی و جامعه ی امروزی است. جیرانی از خلق کاراکتر آوا هدفی عظیم داشته و آن چیزی جز نمایش وضعیت دختران ساده و مدرن گرای امروزی نبوده است. آوا مشکلاتی درونی دارد. روحش آشفته است. اما این آشفتگی روحی از کجا سرچشمه گرفته است؟ دختر جوان و زیبایی که از نظر مالی و ظاهری چیزی کم ندارد، چه مشکلاتی دارد؟ مشکل آوا ریشه در بی توجهی دارد. او در خانواده ای بزرگ شده است که پدرش قاضی است ولی مشروب می خورد و همواره با مادرش اختلاف و درگیری داشته است. 
آوا از نظر روحی و شخصیتی، دختری حساس و تشنه به محبت پدر و مادر است. حال که از جانب پدر و مادر توجهی به وی نشده است، ترجیح می دهد تمام درونیات خود را به دوست پسرش عرضه کند و این جاست که در تقابل مادر خیر خواه و دوست پسر عاشق، آوا طرف دوست پسرش را می گیرد؛ زیرا خیرخواهی مادر را در حکم بازگشت خود به کانون تخریب شده خانواده می یابد. در این جا محبت و خیر خواهی مادرانه شدیدا وجود دارد. اما برای آوا هرگز پذیرفتنی نیست؛ چون وی محبت بیش از محبت مادرانه به کانون آرام خانواده نیاز دارد. محبت یک طرفه مادرش حقیقتا با درگیری های مادر و پدر در قالب خاطراتی سیاه برای وی زنده و مجسم می شود. به همین دلیل او خود را از مادر و پدر فراری می داند و عملا می گوید: "بسه هرچی برای من پدر و مادری کردید!" این دیالوگ در نوع خو دیالوگی دو وجهی ست. وجه اول بعد گستاخی و وجه دوم بعد تلخ و غم انگیزی است که وسعت غم و اندوه نهفته در آن را فقط قلب آوا می تواند درک کند. 
با همه ی این اوصاف، آوا هنوز خودش است! او حاضر نیست خودش را به دوست پسرش عرضه کند و همان طور که دیدیم، در دمادم گر گرفتن آتش شهوت پسر در آپارتمان خالی به منظور بوسیدن آوا، اتاق را ترک می کند. او از شرافت و موجودیت خود دفاع می کند و هرگز فقر عاطفی و فقر توجه و محبت خود را در قالب همبستر شدن با هیچ کسی به اغنا نمی رساند! این تفاسیر به خوبی نشان می دهد که دختران امروزی ایران، بر خلاف آن چه که معمولا در موردشان قضاوت می شد فاسد نیستند و اگر پیوند های دوستی در قالب هایی امروزی شکل می دهند، هرگز حاضر به پایمال نمودن شرافت خود نخواهند شد.
نادر: او هم زمان سه کاراکتر دارد: پدر، قاضی و الکلی! او دارای شخصیتی نیمه مدرن و بیش از حد پیچیده است. گذشته تاریکی با همسر سابقش، سیمین، داشته است و حال تمام اعمال سیاهی را که در حق سیمین انجام داده در زندگی خود و در برابر دخترش می بیند. نادر دچار سردرگمی درونی شدیدی است. او از طرفی با شغل وکالتش و هم چنین اخراج همکارش به علت رشوه گیری، میل به تمسک به قانون دارد و از طرف دیگر با مشروب خواری، رشته بین خود و قانون را پاره می کند. شاید از شخصیت نادر این چنین بتوان برداشت کرد که او شغل وکالت را صرفا به دلیل کسب درآمد و تحقق آرمان شمال شهر نشینی انتخاب کرده است. مسئله ای که قاعدتا تنها به نادر در این فیلم محدود نمی شود و قطعا دامنه ای وسیع تر در جامعه ی حقیقی و خارج از فیلم نیز دارد که نادر تنها نمادی کوچک از این دسته افراد در پست های مهم جامعه ما است، این است که شاید سر خیلی ها را بالای دار ببرند اما خودشان در خلوت، به سایه مستی و الکل پناه می برند. 
روحیات نادر نسبت به همسرش به طور کلی متفاوت است. او در مقایسه با همسرش، نسبت به آوا کمتر سخت می گیرد و بیشتر تمایل به روابط پدر و دختری نسل جدید دارد, مفهوم آزادی برایش متفاوت نسبت به همسرش تعریف شده است و به همین دلیل آوا را در تصمیم گیری های مهم و روابط عاشقانه اش بیشتر آزاد می گذارد. او به طور کلی نسبت به همسرش مدرن تر است. اما آوا هنوز هم به علت بی ثباتی های شخصیتی پدر و همچنین نبود کانون منسجم در خانواده، او را مانند یک پدر حقیقی قبول ندارد.


سعید: او شخصیتی کاملا بی بند و بار اما با اهدافی مشخص است. او که به بهانه بچه دار نشدن تصمیم دارد از سیمین جدا شود، اکنون عاشق آوا شده. وی خود را از نظر اخلاقیات و درونیات با آوا مطابقت داده و حرف ها و درد دل های آوا را به خوبی درک می کند و آن قدر خود را شبیه به آوا ساخته است که مخاطب ابدا تا اواخر فیلم متوجه نمی شود که سعید عموی آوا نیست. همین هدف دار بودن شخصیت سعید (برای جلب توجه آوا) باعث شده که آوا، وی را عمو صدا کند و تا این حد به او اعتماد کند که شب را نیز در کنار او بخوابد. اعتمادی که سعید از آن سو استفاده کرد و در حال مستی، تصمیم به آن عمل سیاه و سرنوشت ساز علیه آوا گرفت...

ناهید: او بر خلاف تمامی شخصیت های موجود در فیلم، شخصیتی کاملا متعادل و شاید کمی پایبند به سنت ها دارد و حاضر نمی شود آوا را مانند پدرش، در تصمیمات مهم تنها و آزاد بگذارد. اما چون آوا از نظر مدرنیته با مادرش فاصله فراوانی دارد، این حساسیت مادر را به عنوان قفسی برای خود و آینده اش می بیند؛ به همین دلیل شاید مخاطب در سکانس های ابتدایی خیال کند که ناهید نامادری آوا است! اما ناهید با این حال یک مادر واقعی ست. مادری که دخترش را علی رغم توهین های فراوانی که به او می کند، دوست دارد. به طوری که حاضر می شود به جای دخترش به زندان رود و یا حتی اعدام شود تا دخترش زنده بماند. ناهید به خوبی اوج لطافت و ظرافت مادرانه مادری اصیل و ایرانی را به نمایش گذاشته و در نهایت مانند اکثر مادران رنج دیده ایرانی، پایان آرزوها و زوال دخترش را در حالی که در لحظات آخر دست مادرش را می بوسید و به وی ایمان آورد مشاهده کرد.

سیمین: همان طور که گفته شد سیمین قبل از رابطه با سعید، با نادر رابطه جنسی داشته و حاصل آن رابطه شهوت انگیز، بچه ای بوده که به اجبار نادر سقط شده است که همین امر باعث نازا شدن سیمین شده. سیمین یک کینه دیرینه دارد. در مورد وی با این که می دانیم که از بی گناهی آوا با خبر است، ابدا نمی توان قضاوت کرد و کارش را درست یا غلط دانست. از طرفی عدم گذشت سیمین علی رغم علم به بی گناهی آوا را می توان نوعی خودخواهی و اقدامی بیمارگونه دانست. از سوی دیگر نیز می توان همان اقدام را در حکم یک انتقام برای زوال زندگی، جوانی، آبرو و شرف از دست رفته اش توسط نادر بیان کرد. در هر حال چیزی که مشخص است این است که سیمین حتی با عدم گذشتش از حکم آوا، نه تنها جوانی و آبرویش را بازنگرداند بلکه عذاب وجدان ناشی از این که دختری کم سن و سال و بی گناه را به زوال کشیده اورا به مرز جنون کشاند...

حال که شخصیت ها را شناختیم و متوجه شدیم که این شخصیت ها هریک در سطح مدرنیته اجتماعی خاصی هستند باید بدانیم آن ها در موردی واحد به اشتراک می رسند و آن اشتراک، این است که همگی در دریای مشکلات و معضلات شخصی و اجتماعی دست و پا می زنند. درونشان هم چون صحنه نبرد بین اصالت ایرانی خویش و میل به غرب زدگی است. 
آن ها دچار مشکلات مدرن در جامعه مدرن اند و به طبع, راه حل مشکلات خود را در مسکن هایی به اصطلاح مدرن و غربی، هم چون مشروب می دانند اما هیچ کدام از شخصیت ها حتی نمی دانند که چرا به مشروب تمایل دارند و آن را علی رغم بهبود ندادن مشکلاتشان باز هم مصرف می کنند؟ یکی از بزرگ ترین نکات فیلم همان شخصیت پردازی و نوع بازی هاست... چیدمان پازل بازیگری، به معنای حقیقی کلمه فوق العاده انجام شده است. می توانم به صراحت بگویم در هیچ یک از فیلم های ایرانی شخصیت هایی چنین محکم و استوار مشاهده نکرده بودم. 
باران کوثری و فرهاد اصلانی فراتر از ظرفیت خود، به طور بی نظیری بازی کردند. هنگامه قاضیانی به وضوح نقش مادری واقعی را با مهارت هرچه تمام بازی کرد و این حس مادرانه را به زیبایی به مخاطب منتقل نمود. او به زیبایی ثابت نمود که محبت مادری، تنها حقیقت ایزوله ای است که هیچ گاه فرآیند مدرنیزاسیون به آن راه نخواهد داشت و از ازل تا ابد باقی می ماند... یکی دیگر از نکات مثبت فیلم، این است که برای فیلم و روایت داستان سیری خاص در نظر گرفته شده است. شخصیت ها به یک باره، همه چیز در مورد گذشته، حال و آینده شان را بر روی میز نمی ریزند. بلکه با گذشت زمان از چهره شان، پرده برداری می شود و گذشته آن ها برای مخاطب آشکار می شود. 
وقایع موجود در فیلم ابدا قابل پیش بینی نیستند و وقایع طوری اتفاق می افتند (به خصوص سکانس اخر) که برای مخاطب علی رغم ایجاد یک دوراهی برای قضاوت یک حس امیدواری برای دیدن پایانی خوب به جای پایان بد را ایجاد می نماید. پایان اصلی ای که اتفاق می افتد نه در جهت خوشحالی و رضایت مخاطب و نه در جهت ناراحت کردن و دادن حس تراژیک به وی ساخته شده است. پایان فیلم همان طور اتفاق می افتد که یا در جامعه به وفور اتفاق افتاده است و یا اتفاق خواهد افتاد.
 
سخــــــــــــــن پـــــــــــــــایانی:
هرچند این طبیعی ست که همواره عنصر حقیقت دارای دشمنان عدیده ای بوده و هست؛ و هر وقت سر و کله ی اثری پیدا می شود که کمی از حقایق جامعه را بیان میکند به سرعت موجب کوبش قرار می گیرد، اما با این حال مخالفت های صورت گرفته با این اثر به طور کل فاقد منطق و استدلال بوده و تنها ارمغان آن تصویری عظیم و ناراحت کننده از عقب افتادگی فکری عده ای از مردم جامعه ای است که در قرن بیست و یک زندگی می کنند. 
فارغ از همه حواشی و با استناد بر عنصر پاک و خالص سینما، باید گفت که فیلم "من مادر هستم" فیلمی ست با ساختاری بسیار منسجم و دور از انتظار، برای فریدون جیرانی در حکم دایره المعارفی از تمامی درد ها و معضلات امروز ما، که یا خودمان در آن گرفتاریم و یا دیگران را در آن گرفتار می یابیم... فیلمی که به زیبایی نتیجه مخرب تقلید از فرهنگ بیگانه و دوری از اصالت انسان، بر زندگی خانواده ها و زندگی تک تک افراد را به نمایش می گذارد. 
اثری که از تقابل اعتماد و سو استفاده به مخاطب فهماند که این امکان وجود دارد که بهترین و مورد اعتماد ترین دوست انسان (هرچند شبیه برادر برای وی باشد) به ناموس فرد تجاوز کند؛ این فیلم ضمن کنایه زدن به آن دسته از قانون مدارانی که جلوی پرده دم از قانون می زنند ولی در پشت پرده، خودشان قانون را نقض می کنند، به مخاطب می فهماند که این امکان امروزه بسیار وجود دارد که سر خیلی از بی گناهان نه تنها پای دار رفته، بلکه بالای دار نیز می رود. 
فیلمی که بدون جناح گیری های سیاسی و مذهبی خاص و صرفا با اتکا بر عنصر هنر و سینما و به دور از هر نوع تبلیغ مادی و معنوی، مانند ترویج اهدا عضو، که موجودیت فیلم بسیار ضعیف یکی میخواد باهات حرف بزنه در بر گیرنده ی این پیام کوتاه بود، کاملا بی ادعا ساخته شد و به اکران رسید و علی رغم نظریات جاهلانه آن دسته افراد همیشه حاضر در تمام اعصار تاریخی، باز هم به فروش بالای خود ادامه داد و موفقیت بزرگی را رقم زد. 
فیلمی که با وجود شهامت عظیم تزریق شده در بطن فیلم و بازی های استثنایی خالی از اشکال ساختاری نبود و از نظر ساختار خیلی بهتر می توانست باشد. خیلی از سکانس های حشو مثل ایده سکانس های مکالمه سیمین با روان پزشک و نحوه ی بازگویی خاطرات، می توانست حذف شود و به جای آن روایت داستان مناسب تری از جانب سیمین برای سیر آغاز تا پایان فیلم جایگزین گردد تا شاید از پایان بی نهایت بی ربط فیلم (که ابدا مکالمات پایانی دکتر و سیمین با حال و هوای ضجه زدن آوا قبل از اجرای حکم و ایمان آوردن به مادرش در لحظات واپسین هم خوانی نداشت و مخاطب را سریع از حس بزرگی که فیلم این همه، از ابتدا تا پایان، برای به وجود آوردنش تلاش کرد، ناگهان بیرون می برد) جلوگیری شود. 

سکانس دادگاه نخست نیز، جایی که فیلم خصوصی آوا و سعید در ملأ عام پخش شد، ضمن حشو و تقریبا غیر واقعی بودن، عملا بر روند فیلم تاثیری نمی گذارد و چیزی را دستگیر مخاطب نمی کند؛ گویا فقط سکانسی دکوری بوده است. ضمن اینکه علاوه بر موارد بالا, ضعف برخی دیالوگ ها و مشکل از بین برنده بودن حس کلی فیلم توسط برخی سکانس های حشو و بی تاثیر مثل سکانس های داوطلبی مادر برای زندانی شدن به جای آوا و آزاد شدن ناگهانی اش هم جزو ضعف های بارز این فیلم به حساب می آید که ای کاش کمی صبورانه تر پرداخته و رفع میشد.اما با این وجود اگر بخواهیم فیلم را با یک فیلم موفق اجتماعی ایرانی هم چون "جدایی نادر از سیمین" مقایسه کنیم باید بگویم هرچند از نظر فیلم نامه و فقط پرداخت درونی شخصیت (نه اجرای بازی ها) جدایی نادر از سیمین برتری دارد، ولی از نظر ایفای نقش ها و بار درام فیلم و هم چنین تاثیر بر مخاطب و میزان موفقیت در موشکافی و بیان معضلات اجتماعی و فردی، فیلم من مادر هستم گوی سبقت را از جدایی نادر از سیمین ربوده است...

به هر حال امیدوارم روزی فرا رسد که حقیقت سینما با بازی های سیاسی و مذهبی و غیره آمیخته نشود و به سینما به عنوان حقیقتی فرهنگی- هنری به صورت کاملا استقلال یافته نگاه شود, تا بازیچه دست احزاب رادیکالی مخالف و موافق نشده و ضمن فهمیدن این مفهوم که برای رهایی از فحشا، باید اثرات فحشا را بی پرده نشان داد، به این میزان درک برسیم که خوراندن خلاف و عکس حقایق هرچند زشت موجود در جامعه، به مخاطب عین توهین به شعور وی است... صمیمانه بارها دیدن این اثر روشنگرانه را قبل از خاموشی اجباری فیلم به همگی توصیه می کنم...
 
 
  با تشکر از حانیه عزیز quasar بابت ویراستاری و 1CHAMPION بابت گرافیک  
   
   
  این تحلیل تحت کپی رایت سایت سینماسنتر و با شماره Cwa.08 برای بار اول به تاریخ 22-12-2012 در انجمن سینماسنتر منتشر شده است، لذا هر گونه کپی از این نوشته بدون مجوز نویسنده و سایت سینماسنتر CinemaCenter.ir نقض آشکار قوانین کپی رایت محسوب میگردد.  
  تحلیل و بررسی از امیرحسین فاضلی  

 

ارسال نظر


کد امنیتی
بارگزاری مجدد

تحلیل و بررسی ها

فروش ایالات متحده

53 $-M
فروش جهانی
3.4 $-M
فروش کلی
56.4 $-M

The Conjuring

 The Conjuring (2013) on IMDb

فروش ایالات متحده

279 $-M
فروش جهانی
308 $-M
فروش کلی
587.8 $-M

Despicable Me 2

 Despicable Me 2 (2013) on IMDb

فروش ایالات متحده

82 $-M
فروش جهانی
8.7 $-M
فروش کلی
90.8 $-M

Grown Ups 2

 Grown Ups 2 (2013) on IMDb

فروش ایالات متحده

33.7 $-M
فروش جهانی
--- $-M
فروش کلی
33.7 $-M

Turbo

 Turbo (2013) on IMDb

فروش ایالات متحده

72.8 $-M
فروش جهانی
110 $-M
فروش کلی
183 $-M

Pacific Rim

 Pacific Rim (2013) on IMDb

کپی رایت

این سایت تحت مالکیت مجموعه فرهنگی سینماسنتر میباشد و فعالیت آن مطابق قوانین میباشد، کلیه حقوق مطالب منتشر شده در این مجموعه متعلق به مجموعه فرهنگی سینماسنتر و مشمول قوانین کپی رایت و حفظ حقوق مولفین است. لذا هر گونه کپی برداری بدون قید منبع و نام نویسندگان نقض صریح قوانین کپی رایت محسوب گشته و مشمول مجازاتهای تعریف شده برای این نوع جرم می گردد. برای هر گونه برداشت از مطالب قبلا با مسئولان سایت هماهنگی حاصل نمائید.

سینماسنتر
مرجع نقد و بررسی فیلم و سریالهای تلویزیونی
 
تلفن: 
ایمیل: این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
وبسایت: http://CinemaCenter.ir

آمار سایت

بازدیدکنندگان
2746
مطالب
1050
وب لینک ها
6
نمایش تعداد مطالب
3619229
 

ما 14 مهمان و بدون عضو آنلاین داریم

آخرین اخبار

ورود/خروج

ثبت نام

*
*
*
*
*
*

پر کردن فیلد های ستاره دار ضروری است.