وحشیها (Savages) | ||||||||||||||||||
اطلاعات فیلم | ||||||||||||||||||
کارگردان: اليور استون نویسنده: اليور استون، شين سالرنو، دان وينسلو (بر اساس نولي از دان وينسلو) مدیر فیلمبرداری: دنيل ميندل موسيقي: ادام پيترز تدوین: جو هاتشينگ، استورات لوي، الكس ماركوئز تهیه کننده: موريتز بورمن، اريك كوپلف |
||||||||||||||||||
بازیگران | ||||||||||||||||||
او: بليك ليولي چان: تيلور كيچ بن: ارون تيلور-جانسون لادو: بنيسيو دل تورو النا: سلما هايك دنيس: جان تراولتا |
||||||||||||||||||
خلاصه داستان | ||||||||||||||||||
بن و چان، دو جوان ثروتمند هستند كه با دختري به نام او روابط عاشقانهاى دارند. آنها موفقيت و ثروتشان را مديون ورود به صنعت توليد مواد مخدر هستند... | ||||||||||||||||||
يادداشت منتقدان | ||||||||||||||||||
فرخ فرمان | ||||||||||||||||||
وحشی ها اثری متفاوت و با درصد مقبولیت عمومی از الیور استون است. با این که پرداخت اصلی بر روی مسئله خشونت رایج میان قاچاقچی هاست اما مسئله اصلی این است که الیور استون در این میان قصد تعریف داستان متفاوت خود را دارد و عناصر ماجرا تنها وسیله ای هستند در جهت به نمایش در آوردن نوع خشونت و سیستمی که استون مد نظرش دارد. سیستمی که در عقلانیت را بررسی میکند و در نهایت فدای خشونت میشود. وحشی ها از حیث داستان شباهتی به ساخته های قبلی الیور استون ندارد، اما از جهت موج خشونتی که در آن بروز داده میشود میتوان فیلم را با قاتلین بلفطره مقایسه کرد. همان طور که میدانیم خشونت عنصر اصلی اکثر فیلمها و فیلمنامه هائی است که استون ساخته یا نوشته، بنابر این از موج خشونت ارائه شده در فیلم اصلا تعجب نمیکنم. امضای استون همچنان در پای اثر به چشم میخورد. رنگهای تند مانند دیگر آثار استون در وحشی ها هم به چشم میخورد و گرایش کلی رنگها به رنگ زرد و قرمز (رنگهای گرم و خشن) که قبلا در الکساندر و قاتلین بلفطره نیز دیده بودیم. فیلم روایت یک گروه موفق در تولید و توزیع ماری جوانا است. اما طبق معمول رقابت و چشم داشت به محدوده کاری این گروه سبب به وجود آمدن یک سلسله خشونتها میان عناصر ماجرا میشود. باید گفت که نتیجه کار از حیث جذابیت کاملا قابل قبول است، هر چند که ممکن است از دید اخلاقی دارای مشکلات متعددی باشد که هست. با این حال نحوه نگاه تکاملی "اوفلیا" به ارتباطش با "بن" و "چان" در نوع خود منحصر به فرد است و بازگو کننده ارتباط الکن تمامی ارتباطهای جنسی میان زن و مرد است. اوفلیا این ارتباط را ارضا کننده نمیداند بلکه مجموع آنها را کامل کننده حس خود میبیند. در واقع در داستان استون "بن" و "چان" کامل کننده یک انسان با هوا و هوسهای یک انسان غربی هستند. در این میان هرچقدر که "بن" نیمه متفکر و درونگرای ماجراست، "چان" نیمه عملگرا و برونگرای داستان است و اتفاقا این ترکیب در داستان کاملا موفق بوده است. ولی هرچقدر که این ترکیب برای "اوفلیا" کامل کننده است برای "بن" و "چان" ایجاد کننده یک رقابت نانوشته در طرز برخورد با اتفاقات پیرامونشان میباشد. همان طور که گفتم وحشی ها در بین آثار قبلی استون شباهت فراوانی به قاتلین بلفطره دارد جالب اینجاست که این شباهت حتی در نوع پایان بندی ماجرا نیز به چشم میخورد. فیلم عملا دارای دو نوع پایان بندی مختلف است که بر عکس قاتلین بلفطره (که تنها یکی از دو پایان در فیلم گنجانده میشد) در اینجا هر دو پایان بندی را در فیلم به شکل هوشمندانه ای داریم. در پایان بندی ابتدائی بیننده کاملا منکوب و آزرده از نابودی قهرمان داستان است و در پایان بندی ثانویه شادمان از رستگاری ظاهری قهرمانان ماجرا... فیلم از حیث فرم و ترکیب نماها بی شباهت به الکساندر نیست. سکانس آتش زدن الکس ریز را با صحنه های مرگ الکساندر و توهمات او مقایسه کنید. حتی تصویر گرائی استون در این فیلم را میتوان ترکیبات تصویری او در قاتلین بلفطره نیز قیاس کرد. به همین ترتیب بیشترین چیزی که فرم فیلم به بیننده منتقل میکند همان حس خشونتی است که فیلم هم بر پایه آن ساخته شده است. از همین حیث فرم فیلم وحشی ها را کاراتر از نمونه های قبلی میبینم هر چند که شباهتها غیر قابل انکار هستند. در پایان داستان در همان وضعیتی به پایان میرسد که در ابتدا شروع شده بود و وضعیت ظاهری همچنان دارای هیچ خسرانی نیست. اما آیا واقعا هیچ خسارتی حاصل نشده؟ "بن" و "چان" همچنان موفقند و در نبرد خود با کارتل الینا سانچر برنده شده اند. اما واقعیت این است که هیچ چیز دیگر مثل قبل نیست. "بن" از دیدگاه فلسفی خود دست کشیده و به وادی خشونت افتاد و "اوفلیا" نیز مورد هتک حرمت ناخواسته و نادانسته قرار گرفت که این هتک حرمت هم زاده لجام گسیخته خشونت و شهوت است. پس باید گفت که آنچه در پایان باقی میماند مفهوم واقعی کلمه وحشی ها است. جمله اول فیلم از قول اولفیا را به خاطر بیاورید. "چان" وحشیانه ارضا میشود و این چیزیست که به نظر میرسد در پایان هم اتفاق افتاده است. ارضای عنصر غالب داستان در رویه ای که از ابتدا آن را پیشنهاد میکرد و شکست تفكر... |
||||||||||||||||||
سروش ممدوحي | ||||||||||||||||||
من این داستان را تعریف میکنم اما این به اون معنی نیست که در اخر فیلم واقعا زنده باشم .... وحشی ها اثری جدید از الیور استون کارگردان نامی هالیوود! فیلم وحشی ها به واقع فیلمی کاملا استونی بودی اولیور استونی که بازگشته بود به تم فیلم های قبلی خوب به مواد مخدر، به تجاوز، به دزدی، به گروگانگیری و...! وحشی ها روایتگر داستان دو دوست است که در یک ساحل در حال پرورش مواد مخدر خود هستند موادی که به بهترین مواد مخدر کالفرنیا تبدیل شده است. وحشی های الیور استون به زیبایی همه چیز را به نمایش میگذارد و ان تم زیبا و ان حالت جالبی که در وقت مذاکرات بین گروگان گیران و این دو نفر روایت میشود کاملا به زیبایی فیلم کمک شایانی کرده است به واقع الیور استون به طور تمام کمال روی این مذاکرات کار کرده است و توانسته خواسته بیننده رو به نمایش بگذارد اما تنها ضعف فیلم به نظر بنده پایان بندی فیلم است که استون دو پایان برای این فیلم در نظر گرفته است که به شخصه پایان اول را دوست داشتم تا پایان دوم ... کاش پایان دومی در کار نبود.. در کل باید بگویم این فیلم را پسندیدم و یکی از بهترین فیلم های امسال نیز است. 4 ستاره از 5 ستاره كامل را نصیب این فیلم میکنم. ممنون الیور استون... |
||||||||||||||||||
سهيل | ||||||||||||||||||
من زیاد از فیلم خوشم نیومد. در اصل جنگ قاچاقچیای مواد مخدر و دنیای کثیف و وحشیانشون بود و بعلاوه یه مشت صحنه های بدرد نخور و اضافی دیگه و در این بین نجات دوست دختر اون دو نفر رو بهانه کرده بودن برای پیشبرد فیلمشون که در بعضی مواقع کمدی هم میشد. کلا هالیوودها یا توی فیلماشون اخلاق دارن یا ندارن و وقتی هم ندارن هیچ مرز و خط قرمزی برای فیلماشون در نظر نمیگیرن. البته شاید برای این فیلم لازم بود که به تمام معنای کلمه وحشی رو نشون بدن انسانهایی که فقط پوسته انسان رو داشتند ولی در باطل از هر موجودی وحشی تر بودند. صحنه معاوضه گروگان ها هم که به شدت احمقانه بودش یک نفر هر تیری میزنه میخوره به قلب و گلو و مغز طرف بعد از 2000 تا گلوله که 1000 تاشم میخوره بهش طرف نمییمره و همچنان به مغز و گلوی طرف مقابلش شليك میکنه هر دو تاش مسخره بود. |
||||||||||||||||||
احمد منادي | ||||||||||||||||||
وحشیها فیلمیست که بنده به شخصه از زمان سپری کرده برای تماشای آن خوشحال نیستم! از نظر بنده این فیلم حتی در سرگرم کردن مخاطب نیز ناتوان است چه رسد به القای معنی و مفهومی که صد البته معتقدم کارگردان در بیان آن ناکام مانده است. داستانی تکراری با رنگی دیگر، و این بار 1 زن و دو رفیق عاشق که عشقشان را تقسیم کردهاند! در طی دیدن فیلم 2ساعت و 21 دقیقهای وحشیها بنده بارها از ادامه تماشای فیلم منصرف شدم اما به هر حال فیلم را تا انتها تماشا کردم... در واقع از نظر بنده فیلم هیچ نکته شاخصی را در خود نمیدید، وحشیها نه به لحاظ بازی و نه به لحاظ کارگردانی و فیلمنامه در حد و اندازه یک فیلم قابل قبول نبود. شاید تنها قسمت چالش برانگیز فیلم را بتوان پایانبندی دوگانه آن دانست، آنجا که در ابتدا شاهد پایانی غم انگیز با مرگ هر سه کاراکتر اصلی هستیم و سپس پایانی به نسبت آرامش بخش که آن را به مخاطب ارائه مینماید. نکتهای که بنده را وادار به دادن امتیاز 4 به فیلم کرد، تنها و تنها چند دیالوگ پایانی فیلم در مورد عشق و بیان این موضوع که "عشق تقسیم پذیر نیست" باشد. |
||||||||||||||||||
سام محسنى | ||||||||||||||||||
راستش را بخواهید فیلم Savages الیور استون،فیلم خوبی نیست.مخاطب نمی تواند بعد از پایان با فیلم و شخصیت هایش ارتباط برقرار کند.حتی اگر فیلم را دوباره ببینید، بعید می دانم بتوانید با شخصیت های فیلم ارتباط برقرار کنید. فیلم دو ایراد بزرگ دارد: 1.سه بازیگر اصلی فیلم: سه بازیگر و شخصیت اصلی فیلم به معنای واقعی کلمه سطحی هستند. هیچ کدام از این بازیگران خوب بازی نکرده اند و به نظرم باید در نقش مکمل ظاهر می شدند تا نقش اصلی! به عنوان مثال شخصیت Chon با بازی "تیلور کیچ". این شخصیت می توانست شخصیتی بسیار جالب باشد اما با بازی بسیار سطحی و ضعیف "کیچ" نابود شد. یا همین شخصیت زن داستان، بازیگر این شخصیت توان بازی کردن در یک نقش مهم، اصلی و حساس فیلم را ندارد و این شخصیت هم نابود می شود. البته بازیگران کارکشته (تراولتا،دل تورو و بیچیر) کار خودشان خوب انجام داده اند. 2.ساختار داستان: ظاهرا این سه شخصیت نسبت به یکدیگر احساس نزدیکی خاصی دارند اما ما هیچ وقت نمی فهمیم "چرا". این"چرا" خیلی مهم است. اگر قصد کارگردان این بوده تا نشان دهد این سه شخصیت احساس قویی نسبت به یکدیگر دارند، در این راه کاملا شکست خورده است. مثالی دیگر، دو شخصیت مرد داستان باید دوست دخترشان را به کارتل مکزیک بدهند و در عین حال خیلی به او اهمیت می دهند، به قدری که مخاطب فکر می کند این شخصیت زن فرستاده ای از خداست! دلیل این عشق و اهمیت دادن به این کاراکتر هیچ وقت مشخص نمی شود و به مخاطب توضیح داده نمی شود. جالب این است که بهترین صحنه ی فیلم، بدون حضور شخصیت هاي اصلی فیلم و با حضور تراولتا و دل تورو شکل می گیرد! فیلم خشونت زیادی دارد که البته این امر برای فیلم هایی که در مورد کارتل مکزیکی ها است، امری طبیعی است و شاید اکشن فیلم، طرفداران فیلم های اکشن را راضی نگه دارد (اگر فیلم را به این منظور ببینند). اما این فیلم برای مخاطبی که عاشق فیلم هایی همچون "پلاتون" و "متولد شده در چهارم جولای" و یا "JFK"هستند، به احتمال زیاد اثر ضعیفى خواهد بود. |
||||||||||||||||||
علی معصومی | ||||||||||||||||||
I have orgasms, he has wargasms
|
||||||||||||||||||
جدول ارزشگذارى | ||||||||||||||||||
|
||||||||||||||||||
© 2013 by CinemaCenter. All rights reserved | ||||||||||||||||||
فروش ایالات متحده | |
53 $-M | |
فروش جهانی | |
3.4 $-M | |
فروش کلی | |
56.4 $-M | |
فروش ایالات متحده | |
279 $-M | |
فروش جهانی | |
308 $-M | |
فروش کلی | |
587.8 $-M | |
فروش ایالات متحده | |
82 $-M | |
فروش جهانی | |
8.7 $-M | |
فروش کلی | |
90.8 $-M | |
فروش ایالات متحده | |
33.7 $-M | |
فروش جهانی | |
--- $-M | |
فروش کلی | |
33.7 $-M | |
فروش ایالات متحده | |
72.8 $-M | |
فروش جهانی | |
110 $-M | |
فروش کلی | |
183 $-M | |
این سایت تحت مالکیت مجموعه فرهنگی سینماسنتر میباشد و فعالیت آن مطابق قوانین میباشد، کلیه حقوق مطالب منتشر شده در این مجموعه متعلق به مجموعه فرهنگی سینماسنتر و مشمول قوانین کپی رایت و حفظ حقوق مولفین است. لذا هر گونه کپی برداری بدون قید منبع و نام نویسندگان نقض صریح قوانین کپی رایت محسوب گشته و مشمول مجازاتهای تعریف شده برای این نوع جرم می گردد. برای هر گونه برداشت از مطالب قبلا با مسئولان سایت هماهنگی حاصل نمائید.
ما 64 مهمان و بدون عضو آنلاین داریم
ترجمه و پشتیبانی توسط:شرکت جومی