تسونامیای که در زمستان سال 2004، Pacific Basin را ویران کرد، هنوز هم یکی از بدترین بلایای طبیعی تاریخ است. اگرچه من تا قبل از دیدن "غیرممکن" فکر میکردم همانطور که در فیلم "آخرت" کلینت ایستوود دیدیم، بلایی بدتر از آن نیست. در اینجا با یک فیلم از تراژدی انسانی طرف هستیم.
در سال 2004 که آن حادثه رخ داد ما در لندن بودیم و بعد از آن هم در "بایرتز"، با حیرت
اخبار را از تلویزیونتماشا میکردیم. امواجی به بلندی برج و به پهنای یک دیوار پشت سر یکدیگر، از دریا برمیخواستند و کامیونها و اتوبوسها و قربانیان درمانده خود را به اطراف پرتاب میکردند. مطمئنا این اتفاق یک چشمه از جهنم بود.
قربانیان فیلم "کلینت ایستوود" از دور شاهد این اتفاق بودند. در فیلم "غیرممکن" اثر "ژان آنتونیو بایونا"، گویی در آن
گمشده، غرق شده و نفرین گشتهاند.
زمانی که "غیرممکن" آغاز میشود، همه چیز در یکی از سواحل تایلند آرام و ساکت است. لحظاتی بعد قربانیان همانند چوب کبریت توسط آب پراکنده میشوند. داستان فیلم حول یک زوج انگلیسی تبار "ماریا" و "هنری بنت" و سه پسر جوان آنها "لوکاس"، "سایمون" و "توماس" میگذرد. هر پنج تن بیم این را دارند که دیگر نتوانند عزیزان خود را ببینند.
در اوایل فیلم ایستوود چنین ارتباطی میتواند ترسناک باشد. یعنی چه؟ همه ما بازیچه دست خدایانیم. همانطور که "نائومی واتز" قهرمان داستان بود، در جشنواره آکادمی نیز پیشتاز شد. قهرمان جوان داستان، "لوکاس" از دیگران جدا میماند و بدون ناامیدی و خستگی به دنبال اعضای خانوادهاش میگردد. اصلا چطور کسی توانست نجات یابد؟ آن پسر کوچک شجاعت خیلی زیادی داشت که میخواست شجاعانه به دیگران کمک کند.
تریلر فیلم و همچنین تبلیغات تلویزیونی آن، قسمتهای زیادی از فیلم را لو دادند. خانواده "بنت" را هنگامی ملاقات میکنیم که سوار هواپیما میشوند و قصد دارند سفرشان را از "کائو لاک" تایلند شروع کنند. در فضای داستان میتوان یک زنگ خطر را حس کرد. یک چیز درست نیست. تسونامی را از نقطه نظر توریستها مشاهده میکنیم.
"ماریا" به یک دیوار شیشهای کوبیده میشود و متوجه پسرش لوکاس میشود که سعی دارد روی سطح آب شناور بماند. آنها خود را در یک بیمارستان موقتی مییابند. "ماریا" بدترین مجروح آنجاست. وی یک پزشک است و کمکهای اولیه را بر روی خودش انجام میدهد.
"هنری" دو پسر کوچکتر خود را صدا میزند و آنها را سوار بر کامیونی میکند و راه نواحی مرتفعتر را در پیش میگیرد. لیاوت جغرافیایی فیلم تقریبا برایمان آشناست، چرا که چنین صحنههایی را از
اخبار حادثه واقعی دیده بودیم. تمام آن فیلمهایی که توسط اشخاص ناشناس در یوتیوب آپلود شده بودند، باعث شدند که کاراکترهای فیلم را همانند انسانهای واقعی بپنداریم.
بیشترین سهم داستان از آن "لوکاس" است که همانند مادری، سعی در حفظ خانوادهاش دارد. اکنون نیز در یک دوره تعطیلات دیگر، این فیلم به یکی از قویترین فیلمهایی که درباره قدرت یک خانواده ساخته شدهاند، بدل گردید.
کارگردان فیلم "ژان آنتونیو بایونا" و نویسنده آن "سرجیو جی.سانچز"، جلوههای ویژهای خلق کردهاند که دوبرابر تاثیرگذار بوده، چرا که آنها سعی داشتهاند تا کارشان را بدون جلب توجه زاید انجام دهند.
"غیرممکن" یکی از بهترین فیلمهای سال است.
ترجمه و پشتیبانی توسط:شرکت جومی