ترجمه نقدهای منتقدین جهان
Cwr.08- نقد و بررسی فیلم Horrible Bosses توسط راجر ایبرت
- توضیحات
-
تاریخ ایجاد در پنج شنبه, 04 آبان 1391 20:30
-
نوشته شده توسط سروش ممدوحی
-
بازدید: 2801
|
Horrible Bosses |
|
|
|
|
Horrible Bosses |
|
اطلاعات فیلم |
تهیه کننده :جی جی آبرامز – استیون اسپیلبرگ
تهیه کننده : Seth Gordon
کارگردان : Seth Gordon
نویسنده : Michael Markowitz
موزیک متن : Christopher Lennertz
ژانر: کمدی
تاریخ نمایش: 8 JUL 2011 در آمریکا
فروش کلی : 209 میلیون دلار
بودجه: 37 میلیون دلار
کشور سازنده: امریکا (هالییود)
IMDB Rate :7.8 از 10 |
بازیگران |
کوین اسپیسی(دیو هارکن)
چارلی دی(دل آربوس)
پی جی بیرن(کنی سومرفیلد)
جیسون بیتمن(نیک هنریکس)
|
افتخارات و جوایز |
------ |
امتیاز راجر ایبرت از 4ستاره : ستاره کامل |
|
|
منتقد : راجر ایبرت |
|
مترجم : هما Skyfly |
|
«Horrible Bosses»، یک فیلم سرگرم كننده است که MPAA محتوای آن را خام توصيف كرده است. اين روزها درجهبندی كمدیها PG-13 می باشد. يک PG ساده به نوجوانان اين آگاهی را میدهد كه فيلم مناسب است و رتبه R ميگويد كه آن ها نمیتوانند فيلم را ببينند؛ با این حال هر فصل، كمدیهايی با رتبه R روانه بازار نمايش میشوند.
داستان فيلم، درباره سه رئيس آزاردهنده و اعصاب خردكن و سه كارمندی است كه عهد كردهاند آن ها را بكُشند. آنچه فيلم را جالب كرده، اين است كه چقدر اين رؤسا ترسناك اند و چقدر كارمندان در به قتل رساندن آنها ناشی هستند. فيلم يادآور دردهایی عميق در تاريخ آمريكا است؛ زمانی كه كارمندان در موقعيت ضعيفتر قرار دارند و رؤسا به خوبی نسبت به اين موضوع آگاهي دارند.
رؤسا اين فيلم يک سری رفتارهای زننده و تأثيرگذار دارند. در Horrible Bosses، بازيگران خوبی به ايفاي نقش پرداختهاند و هر يک از اين بازيگران به خوبی چهره رئيس مورد نظر را به تصوير كشيده است. نقشِ «ديو هاركنDave Harken» را با هنرمندی «كوين اسپيسي» می بینید که يک ساديست مغرور است كه با مدير ميانیاش «نيک-Nick، با هنرمندی جيسون بيتمن» مثل اسباب بازی، بازی میكند. تعداد اندكي از هنرپيشگان در ايفای اين نقش ميتوانند مثل اسپيسي عمل كنند. حالا معلوم میشود كه چرا اسپيسی برای ايفای نقش ريچارد سوم در نمايشنامه شكسپير، در لندن مورد تحسين قرار گرفت. پادشاهی كه هِنري ششم و پسرش ادوارد را كشت و در مراسم تدفين و در جهت اهدافش اعلام كرد كه با بيوه ادوارد، بانو «آن-Anne» ازدواج خواهد كرد.
رئيس دومی كه می بينيم، «دكتر جوليا هريس-Julia Harris» با هنرنماییِ «جنيفر آنيستون»، يک دندانپزشک با جنون جنسيتی است. هدف او، «ديل-Dale» (با هنرنماییِ چارلی دی)، دستيارش است كه نامزد هم دارد. جوليا او را میخواهد و او را در يک رسوايی و با خشونت جنسيتی به دست می آورد.
رئيس سوم «بابی پليت-Bobby Pellitt» با بازی «كولين فارل» است که نمیتوان او را شناخت. بابی، امور شركت پدرش جك (دونالد ساترلند) را در دست گرفته و برای گذران هزينههای زندگی از آن استفاده میكند. كارمند او، «كورت-Kurt» با هنرنماییِ جيسون سوديكيس، مورد توجه پيرمرد بوده و اكنون با وحشت به بابی نگاه می كند كه براي منافع ناچيز با خشونت به اين سو و آن سو ميدود.
نيک، ديل و كورت، روزهای متوالی بعد از كار يكديگر را ملاقات و درباره رؤسايشان صحبت می كنند و يک شب تصميم می گيرند که آن ها را بكُشند. آن ها به دنبال شخصي می گردند كه اين كار را انجام دهد؛ که با مردي به نام «جونز-Jones» با نقش آفرینیِ «جمي فاكس» آشنا میشوند.
صحنههای خاص و هوشمندانهای با حضور كوين اسپيسی وجود دارد؛ يكی از اين صحنهها، پيدا كردن بهانه مشروع براي بازآفرينی است مثل «پالپ فيكشن».
اسپيسی عالي است اما جنيفر آنيسون ، باعث شگفتی بسياری میشود. كار او آنقدر سطحي شده كه فراموش می كنیم در فيلمی مثل «دختر خوب» چقدر خوب ظاهر شده بود.
با تشکر از گروه ویراستاری به خصوص سلاله عزیز و سعید عزیز برای بنر!!
این نقد و ترجمه تحت کپی رایت سایت سینماسنتر منتشر شده است . لذا هر گونه کپی برداری از این مطالب بدون اجازه نویسنده و سایت سینماسنتر www.cinemacenter.ir نقض آشکار قوانین کپی رایت محسوب می گردد .
ارسال نظر
ترجمه و پشتیبانی توسط:شرکت جومی