هركس كه عاشق فيلمهاي زامبي باشد مطمئناً نتيجه نهائي را حدس زده است. هنگامي كه
براد پيت نقش مبتكرانه و هوشمندانه فيلم مكس بروكس را گرفت، من خيلي اميدوار شدم. انتخاب هاي
براد پيت جلوي دوربين و در پشت آن قابل درك است. فراموش نكنيد، او The Departed و Kick-Ass و نيز The Tree of Life و The Assassination of Jesse James by the Coward Robert Ford را هم داشته است كه دال بر پشتوانه و كمال اوست.
براي طرفداران رمان، فيلم World War Z هيچ شباهتي به كتاب ندارد. در اين فيلم پاسخ برجسته و قابل درك به آخرالزمان زامبي، وجود ندازد.
دليل اصلي را فراموش كنيم، آيا World War Z را مي توان بخشي از سينما در نظر گرفت؟ شروع آن با يك موسيقي يكنواخت حس ديدن يك حماسه ترسناك را بوجود مي آورد. طولي نمي كشد كه اين شوق از بين مي رود. اولين صحنه اكشن، بعد از معرفي گري (
براد پيت Brad Pitt) و خانواده او است. انگيزه او براي بازگشت ناگهاني اش به محدوده سازمان ملل براي نجات بشريت، طوري كه هيچ كس ديگر قادر به انجام آن نيست، حالتي زننده براي نگهداشتن اوست. حتي جايي هم هست كه همسرش (ميري انوس Mireille Enos) خارج از مسير خوادث، به يك تلفن ماهواره اي زنگ مي زند، زنگ تلفن آلارم حمله براي زامي هاي اطراف او است.
اين نامرده ها قدرت هاي فوق العاده شان را گسترش مي دهند، آنها ورزشكارند، مسابقه مي دهند و با فلز به هم ضربه مي زنند و صدمه اي نمي بينند. فقط 12 ثانيه طول مي كشد كه فرد بميرد و دوباره زنده شود. World War Z درباره طبيعت و علم حرف مي زند. به نظر مي رسد كه تفكر كمي پشت مكانيسم بدن انسان وجود داشته باشد. چرا آنها اينقدر عجله دارند؟ همه آنچه كه به نظر مي رسد آنها انجام مي دهند، يك گاز گرفتن است. چه چيزي به اعمال آن قدرت مي بخشد؟ خالي از خون بودن. بنابراين تعجبي در اين گازها نيست. در يك نقطه مضحك، يك زامبي روي زمين طوري سر مي خورد كه گويي از كار افتاده است و بعد با شنيدن صداي انسان بلند مي شود و در راهرو با شتاب حركت مي كند.
پرسش هاي زيادي وجود دارد كه چرا اين شخصيت ها، اين كارها را انجام مي دهند. من درك مي كنم كه پروژه هايي در اين سطح هميشه حفظ همه موارد را در نظر نمي گيرند، اما وقتي خرده سفال هاي زيادي اطراف شما روي زمين ريخته باشد هيچ كس نمي تواند از توجه به جزئيات چشم پوشي كند.
در فيلادلفيا و اورشليم لحظاتي از تصويرسازي برجسته وجود دارد اما بلندگو دست مارك فورستر است كه بعد از كارگرداني مصيبت بار Quantum of Solace يك بار ديگر ثابت مي كند كه او نمي داند چگونه قطعات اكشن را ارائه كند. آنها فقط حركت سريع دوربين و اديت سريع بدون در نظر گرفتن جغرافياي صحنه هستند.
آنچه كه من ديدم حس يك اديت زمخت را داشت: 3D آشفته، صداي كر كننده و صحنه هايي كه فقط به شكل غيرهنرمندانه اي به هم وصل شده اند. ملاحظات، كند و عيبجويانه هستند اما در اين موقعيت اهميتي نمي دهم اگر كسي خنجر ديگري به روي World War Z بكشد.
ترجمه و پشتیبانی توسط:شرکت جومی