ترجمه نقدهای منتقدین جهان

از زماني كه جسي (ايتان هاوك ) متولد تگزاس، سلين (جولي دلپي) پاريسي را در «Before Sunrise» در قطار مي­بيند و شب را با او در وين مي گذراند و بوجود آمدن عشقي دوطرفه، 18 سال مي گذرد. و 9 سال از زماني كه آنها در «Before Sunset» دوباره به يكديگر مي پيوندند، مي گذرد، وقتي كه جسي كه زماني نويسنده شده بود سلين را در كتابخانه اي در پاريس مي بيند و دو ساعت را به گشتن و ايجاد ارتباطي دوباره مي گذراند. در «Before Midnight»، ريچارد لينكليتر كارگردان، با لحظه اي ما را به عقب برمي گرداند.
جسي با پسرش در فرودگاهي در يونان خداحافظي مي كند. اين پسر 13 ساله و زشت است، پدر بدون اغراق بيش از 40 سال دارد. آنها در مورد دعواي خانه و ملاقات هاي پيش رو صحبت مي كنند. سپس جسي تنهاست، جايي كه سلين منتظر اوست. عقب اتومبيل دو دختر آنها خوابيده اند.
در مورد آخرين فصل اين داستان عاشقانه زيبا، هرچه بگوئيم نارسا و غيرمنصفانه است، چرا كه لذتي كه به سوي جسي و سلين برمي گردد همه چيز را نابود مي كند. اما بايد گفت كه بعد از «Sunset» جسي تصميماتي گرفته كه پي آمدهاي خوب و بد داشته است. و در طول مسافرت در يونان، زوجي كه جسي داستان آنها را در دو رمان مي نويسد، در مورد آرزوها، خانواده، شغل، پير شدن، جوان ماندن و آنچه كه آنها مي خواهند و آنچه از زمان مي گيريم، بحث مي كنند.
لينكليتر خود در طول 22 سال از زماني كه با «Slacker» آغاز كرد تا زماني كه يكي از فيلمسازان مطرح نسل خود شد، به پختگي دست يافت. اما او مي داند كه ارتباطات، مثل آنچه بين جسي و سلين بود يا بين اين فيلمها و مخاطبانشان وجود دارد هميشه آنطور كه انتظار مي رود عمل نمي كنند.
دلپي و هاوك كه با به نحو مطلوبي از عهده اين سه گانه برآمدند، با لجظاتي كوچك كارهاي بزرگي انجام دادند. صحنه آخر كه در اتاق هتل اتفاق مي افتد ممكن است همه آن چيزي كه بايد نباشد و بعضي طرفداران نيز آن را غمگين بدانند. اما سنجيده است، هر آن چيزي است كه بايد باشد و به اين كاراكترها شخصيت مي دهد. جسي و سلين رشته افكار را دنبال مي كنند. بهترين كاري كه مي توانيم انجام دهيم همراهي با آنهاست.

این نقد و ترجمه تحت کپی رایت سایت سینماسنتر منتشر شده است . لذا هر گونه کپی برداری از این مطالب بدون اجازه نویسنده و سایت سینماسنترwww.cinemacenter.ir نقض آشکار قوانین کپی رایت محسوب می گردد .