به بهانه ی سال نو میلادی...نگاهی به کریسمس در سینما
- توضیحات
-
تاریخ ایجاد در سه شنبه, 12 دی 1391 13:31
-
نوشته شده توسط سروش ممدوحی
-
بازدید: 1679
سال نوی میلادی برای صنعت سینما فقط حکم یک زمان خوب برای اکران عمومی فیلم های مطرح و پرسروصدا نیست. خود کریسمس همواره دستمایه ای قوی برای فیلم های سینمایی بوده و طی دهه های گذشته، تعداد زیادی فیلم سینمایی تولید شده که قصه آنها در ایام تعطیلات کریسمس رخ داده و مضمون اصلی آنها در ارتباط با این زمان بوده است، اما همه این فیلم ها نگاه یکسانی به کریسمس و بابانوئل نداشته اند و از زاویه و نگاه های متفاوتی به این موضوع پرداخته اند...
برای بازیگران سینما هم بازی در نقش بابانوئل یا شخصیت هایی که درگیر ماجراهای کریسمس می شوند از جذابیت و اهمیت ویژه ای برخوردار است. صنعت سینما در طول سال ها و دهه های گذشته تلاش کرده فیلم های کریسمس خود را در ایام تعطیلات کریسمس و سال نو روانه پرده سینماها کند تا با جلب تماشاگران بیشتر فروش بالاتری را برای آن رقم بزند، اما همیشه در عمل این اتفاق رخ نداده است و بسیاری از فیلم های کریسمسی با استقبال کم و پایین تماشاگران روبه رو شده اند.
"چه زندگی فوق العاده ای" محصول سال ۱۹۴۶ یکی از قدیمی ترین و معروف ترین فیلم های کریسمسی است که توسط فرانک کاپرا کارگردانی شد و جیمز استوارت و دانا رید بازیگران آن بودند. این درام اجتماعی و انتقادی هم اکنون لقب یکی از شاهکارهای کلاسیک تاریخ سینما را گرفته و اهمیت بعد اجتماعی و انسانی آن بسیار بیشتر از وجه کریسمسی آن است. قصه فیلم درباره جورج بیلی، مرد جوانی است که تلاش دارد کارهای خوب و درست را انجام دهد و در شب سال نو با یکسری اتفاقات پیش بینی نشده روبه رو می شود. فیلم، پایان خوشی دارد که با کریسمس گره می خورد و کام شخصیت های قصه و تماشاگران را شیرین می کند.
این فیلم فاصله زیادی با "تنها در خانه" دارد که کریس کلمبوس کارگردانی کرد و مککالی کالکین کوچولو، با آن تبدیل به یکی از گران ترین بازیگران زمان خود شد. این فیلم زنده بر مبنای قصه فیلمنامه ای از جان هیوز، حال و هوایی کارتونی دارد و درباره پسربچه ای است که در ایام تعطیلات سال نو از سفر خانوادگی جا مانده و در خانه تنها می ماند. او باید با دو سارق محلی ـ که با استفاده از فرصت تعطیلات و خلوتی محل قصد سرقت از منازل را دارند ـ مقابله کند. مبارزه بین این سه شخصیت اصلی قصه، باعث خلق موقعیت هایی کمدی و خنده دار می شود.
جان فاورو (کارگردان «مرد آهنی» ۱ و ۲) در "کوتوله" خود در سال ۲۰۰۳، سراغ بخش ویژه ای از مراسم کریسمس رفت و قصه کوتوله هایی را تعریف کرد که برای اهدای هدایای کریسمس بابانوئل به کمک او می آیند. ویل فرمال و جیمز کان نقش های اصلی این فیلم را بازی کردند، اما تری زویگوف در «بابانوئل بد» در همین سال، یک فیلم عجیب و غریب کریسمسی ارائه داد. شاید همین غیرمتعارف و عجیب و غریب بودن قصه فیلم بود که باعث عدم استقبال تماشاگران در آن شد. بیلی باب تورنتون در این فیلم در نقش سارقی درآمد که برای فرار از دست ماموران پلیس در ایام کریسمس، لباس بابانوئل را به تن می کند و دست به کارهایی می زند که یک بابانوئل هیچ وقت انجام نمی دهد. منتقدان سینمایی گفتند اگر فیلمنامه فیلم کمی دقیق تر و موشکافانه تر بود، می توانست لقب یک فیلم ماندگار را ـ که می تواند با استفاده از عناصر کریسمسی، قصه ای بر ضد آن ارائه دهد ـ از آن خود کند.
-شوخی با کریسمس
جو دانته، فیلمساز مطرح دهه ۸۰ میلادی هم کمدی درام علمی ـ تخیلی خود "گرملین ها" هم به شوخی با کریسمس پرداخت. در فیلم او که در سال ۱۹۸۴ فروش خوبی در جدول گیشه نمایش سینماها کرد، یکسری موجود کوتوله و عجیب و غریب فضایی در ایام کریسمس به کره زمین می آیند و یکسری مشکل برای خانواده هایی خلق می کنند که به زور حکم مهمان ناخوانده را برایشان دارند.
آرنولد شوارتزنگر، قهرمان اکشن دنیای سینما هم با "تمام راه جرنگ جرنگ کن" یک کمدی کریسمسی را تجربه کرد. فیلم را برایان لوانت در سال ۱۹۹۶ کارگردانی کرد و برای تماشاگران سینما دیدن کمدی بازی های بازیگر سرسخت فیلم های «کونان» و «ترمیناتور» جالب بود. این فیلم، حرف تازه ای را در رابطه با کریسمس و ماجراجویی های آن مطرح نکرد، اما حضور کسی مثل آرنولد در نقش اصلی آن یک مزیت به حساب می آمد.
"معجزه در خیابان سی و چهارم" کاملا یک فیلم کریسمسی است. نسخه اصلی فیلم در سال ۱۹۴۷ ساخته شد و در سال ۱۹۹۴ دوباره سازی شد، اما نسخه جدید نتوانست موفقیت دو نسخه کلاسیک اصلی را تکرار کند.
ران هاوارد هم که همیشه دوست داشت فیلمی در ارتباط با ایام سال نو میلادی بسازد، در سال ۲۰۰۰ سراغ قصه کلاسیک و معروف دکتر سو به نام "چگونه گرینچ کریسمس را دزدید" رفت و آن را با حال و هوایی کارتونی ساخت. جیم کری با یک گریم تازه و غیرمتعارف در نقش گرینچ بازی کرد.
سال ۱۹۶۶ هم یک فیلم کارتونی از این قصه تهیه شده بود. جیم کری در سال ۲۰۰۹ هم در "یک سرود کریسمسی" در نقش شخصیت اسکروچ ظاهر شد. این فیلم به کمک فناوری های نوین کامپیوتری، بازیگران خود را به شکل کارتونی روی پرده سینماها به نمایش گذاشت. رابرت زمه کیس ـ کارگردان فیلم ـ در سال ۲۰۰۴ از همین تکنیک بهره گرفت و قصه کریسمسی "قطار سریع السیر قطب" را با بازی تام هنکس کارگردانی کرد. در قصه این فیلم، یک پسربچه با قطار قطب راهی محلی می شود که بابانوئل در آنجا گرفتار شده و نمی تواند کادوهای شب سال نو را به دست بچه ها برساند.
بالاخره بابانوئل در فیلم "بابانوئل" در سال ۱۹۹۴ به صورت شخصیت محوری یک محصول سینمایی درآمد. جان پاسکوئین ـ کارگردان فیلم ـ نقش بابانوئل را به تیم آلن داد. این فیلم کمدی، به شرح مشکلاتی می پردازد که یک بابانوئل تپل در ایام سال نو میلادی با آنها روبه رو می شود. تیم برتون هم ازجمله فیلمسازانی است که علاقه زیادی به کریسمس دارد. او در «بتمن برمی گردد» (۱۹۹۲) قصه فیلم کمیک استریپی خود را به ایام سال نو و تعطیلات کریسمس برد. کریسمس به عنوان یک پس زمینه قوی در خدمت قصه فیلم و رویارویی او با شخصیت منفی قصه یعنی پنگوئن (با بازی دنی دویتو) قرار گرفت. کریسمسی که تیم برتون نشان داده و ارائه می کند، فضایی سرد و تیره دارد. این فیلمساز در انیمیشن «کابوس قبل از کریسمس» ـ که تهیه کننده اش بود و توسط هنری سلیک کارگردانی شد ـ شخصیت اصلی ترسناک قصه را از دنیای هالووین راهی ایام کریسمس می کند تا یکسری ماجراجویی خنده دار خلق کند.
-کریسمس اکشن می شود
در فیلم هایی اکشن و درام مثل "اسلحه مرگبار"، "دقیقا عشق" و "کیس کیس بنگ بنگ" هم کریسمس به صورت یک پس زمینه مهم خود را به نمایش می گذارد. به گفته منتقدان، می توان یک فهرست بلندبالا از فیلم هایی ارائه کرد که کریسمس یک جورهایی در یک گوشه آن حضور و نقش داشته باشد. پل درگارابدیان، منتقد و تحلیلگر اقتصادی می گوید: کریسمس چیزی نیست که صنعت سینما بتواند براحتی از کنار آن رد شود و اگر ما از ژانر کریسمس استفاده کنیم، کار گزافی نکرده ایم. کریسمس همیشه بهانه خوبی به دست فیلمنامه نویسان می دهد تا قصه ای جذاب، سرگرم کننده و خانوادگی را تعریف کنند. طبیعی است که قصه های کریسمسی به دلیل حال و هوای مثبت و درام این زمان باید فضایی گرم با پایان خوش داشته باشند. به همین دلیل است که تماشاگران سینما کمتر فیلمی را در این زمینه می بینند که حال و هوایی تلخ یا ترسناک داشته باشد. با فیلمنامه نویسان زیادی برخورد کرده ام که طرح های متفاوت و غیرمتعارفی برای قصه های کریسمسی خود دارند، اما آنها می گویند جرات آن را ندارند که این قصه ها و طرح ها را به فیلمنامه تبدیل کنند. نگرانی آنها این است که تماشاگران سینما با پس زدن فیلم هایی که براساس این فیلمنامه ها ساخته می شود، آینده کاری آنها را به خطر بیندازند.
تهیه و تنظیم و تایپ:l.u.c.i.f.e.r