مقاله ها
Cwr.25- نقد و بررسی فیلم سفر به قندهار توسط جیمز برادینلی
- توضیحات
-
تاریخ ایجاد در جمعه, 05 آبان 1391 19:36
-
نوشته شده توسط سروش ممدوحی
-
بازدید: 4703
|
Kandahar |
|
سفر به قندهار |
|
|
Kandahar |
|
اطلاعات فیلم |
تهیه کننده : محسن مخملباف
کارگردان : محسن مخملباف
نویسنده : محسن مخملباف
ژانر: درام ، بیوگرافی ، جنگی
تاریخ نمایش: 1379
موزیک : محمد رضا درویشی
فیلم بردار: ابراهیم غفوری
کارگردان هنری: اکبر مشکینی
کشور سازنده: ایران
IMDB Rate :6.7 از 10 |
بازیگران |
نیلوفر پزیرا
حسن تنتایی
سدوی تیموری
ایکه اوگوت
|
افتخارات و جوایز |
برنده 3 جایزه مختلف و 6 نامزدی دیگر |
امتیاز جیمز برادینلی از 4ستاره : ستاره کامل |
|
|
منتقد : جیمز برادینلی |
|
مترجم : هما Skyfly |
|
هنگامي كه «قندهار» 8 سپتامبر 2001 براي اولين بار در جشنواره بين المللي فيلم تورنتو به نمايش درآمد، دانسته هاي دنياي غرب درباره طالبان بسيار اندك بود و حتي بسيار كمتر از افرادي كه از گرفتاري مردم افغان اطلاع داشتند، افغاني هايي كه موقعيت تحت سلطه طالبان آنها از سوي رسانه ها ناديده گرفته شده بود. يك هفته بعد و در زمان دومين نمايش «قندهار» در تورنتو، همه چيز تغيير كرده بود. اين فيلم ناگهان توجه دنيا را به گوشه اي از افغانستان جلب كرده و كارگردان آن محسن مخملباف بيش از آنچه انتظار مي رفت مورد توجه قرار گرفته بود.
«قندهار» داستاني را روايت مي كند اما راوي داستان فقط يك اسكلت است كه مخملباف نويسنده و كارگردان براي نشان دادن سيستم اجتماعي افغانستان تحت سلطه طالبان از آن استفاده مي كند. كساني كه فيلم را مي بينند به راحتي آن را با وحشت تخيلي يا چيزي در سرزميني فراموش شده اشتباه مي گيرند. باور اين عقب ماندگي و ناآگاهي در دنياي مدرن بسيار مشكل است. در طول فيلم، يكي از كاراكترها مي گويد كه اسلحه تنها شيء مدرن در افغانستان است. «قندهار» با وجود ذات غيرواقعي، مستندگونه است. تقريباً هر حادثه اي كه در فيلم بازگو مي شود، برمبناي رخدادي واقعي است و مخملباف به روشني به ذات اين كشور و مردم ستمديده آن دست يافته است. «قندهار» به عنوان يك ابزار آموزشي به مراتب بهتر از يك فيلم برمبناي روايت سنتي عمل مي كند.
نفس (نيلوفر پذيرا) زن رورنامه نگاري است كه براي اولين بار و بعد از بيشتر از ده سال به زادگاه خود افغانستان برمي گردد. هنگامي كه از آنجا به كانادا فرار كرد، مجبور شد خواهرش را كه توسط يك مين معلوليت پيدا كرده بود، ترك كند. اكنون، خواهر، كه از ستم طالبان به ستوه آمده، تصميم دارد كه در زمان آخرين كسوف خورشيدي هزاره دوم خودكشي كند. هنگامي كه نفس اين موضوع را درمي يابد، تصميم مي گيرد كه به فندهار سفر كند و جلوي اين خودكشي را بگيرد. اما هنگامي كه به شهر مي رسد، با توجه به فاصله زماني كه در آنجا نبوده، كار سختي در پيش دارد. با پنهان شدن پشت برقعي كه كاملاً او را مي پوشاند (برقع جامه اي است كه سرتاپاي زنان را مي پوشاند)، با افراد زيادي همراه مي شود مثل يك آمريكائي كه در افغانستان زندگي مي كند (حسن تنها)، كودكي كه در جستجوي راهي براي امرار معاش است و مرد يك دستي كه سعي دارد يك پاي مصنوعي را بفروشد. او دوروتي Dorothy است اما مقصد او شهر از Oz نيست.
داستان نفس برمبناي زندگي واقعي هنرپيشه اصلي آن نيلوفر پذيرا است. بسياري از بخش هاي داخل افغانستان مثل معاملات در چادر صليب سرخ جايي كه پاهاي مصنوعي به افراد داده مي شود، روشي كه پزشكان بيماران زن را معاينه مي كنند و مراحل ازدواج از جمله چيزهايي هستند كه مخملباف در طول سفر به افغانستان براي تهيه فيلم بدست آورده است. از هيچ هنرپيشه حرفه اي استفاده نشده و فيلمبرداري نزديك مرز ايران و افغانستان در كمتر از يك مايلي محدوده تحت كنترل طالبان انجام شده است.
علاوه بر نشانه گرفتن محدوديت زنان در افغانستان- وضعيتي كه اخيراً به طور گسترده اي در رسانه ها مطرح شده- «قندهار» سه منظر ديگر از زندگي روزانه را هم كشف مي كند: كينه قبيله اي، فقر و گرسنگي شديد و خطر هميشگي مين. تقريباً هر مرگي در افغانستان نتيجه يكي از اين سه عامل است. خصومت و كشمكشي بين قبيله ها وجود دارد كه تصور «افغانستان متحد» را تقريباً غير ممكن مي سازد. زمين پر از سوراخ شدگي هاي مين است، ميليونها نفر جان و يا عضوي از بدن خود را با پا گذاشتن بر روي اين مين ها از دست داده اند. راهنماهايي كه منطقه را مي شناسند در سفر از شهري به شهر ديگر به امنيت نياز دارند. و گرسنگي همه جا هست- آمار مرگ ناشي از قحطي زدگي تكان دهنده است.
مخملباف كارگردان ايراني بيش از پانزده سال است كه فيلم مي سازد. در سطح بين الملل بيشتر او را با «گبه» و «سيب» مي شناسند. در مصاحبه اي در مورد «قندهار» مخملباف از تجربيات خود در افغانستان مي گويد و اعلام مي كند كه بسيار تغيير كرده است. داستان «قندهار» - كه سفر نفس است – به سرعت فراموش مي شود. به عنوان يك كاراكتر او و موقعيتش تغييري نمي كنند اما فيلم تصويري است كه مخملباف از افغانستان ترسيم مي كند.
با تشکر از سعید عزیز برای تهیه بنر
این نقد و ترجمه تحت کپی رایت سایت سینماسنتر منتشر شده است . لذا هر گونه کپی برداری از این مطالب بدون اجازه نویسنده و سایت سینماسنترwww.cinemacenter.ir نقض آشکار قوانین کپی رایت محسوب می گردد .
ارسال نظر
ترجمه و پشتیبانی توسط:شرکت جومی