مقاله ها
Cwr.10- نقد و بررسی فیلم Dark Knight توسط راجر ایبرت
- توضیحات
-
تاریخ ایجاد در پنج شنبه, 04 آبان 1391 20:47
-
نوشته شده توسط سروش ممدوحی
-
بازدید: 3198
|
Dark Knight |
|
شوالیه تاریکی |
|
|
Dark Knight |
|
اطلاعات فیلم |
تهیه کننده: کریستوفر نولان
کارگردان : کریستوفر نولان
نویسنده : جاناتان نولان و کریستوفر نولان
موزیک متن : هانس زیمر و جیمز نیتون هاوارد
ژانر: فانتزی - اکشن
تاریخ نمایش: 18 July 2008 در آمریکا
فروش کلی : 185 میلیون دلار
بودجه: 1.02 میلیارد دلار
کشور سازنده: امریکا (هالییود)
IMDB Rate :8.9 از 10 |
بازیگران |
کریستین بیل (بروس وین / بتمن)
هث لجر(جوکر)
ارون اکخارت (هاروی دنت)
میکل کین (الفرد)
گری الدمن(گوردون) |
افتخارات و جوایز |
دریافت دو جایزه اسکار
بهترین بازیگر نقش دوم مرد برای هث لجر
بهترین Sound Editing برای ریچارد کینک |
امتیاز راجر ایبرت از 4ستاره : 4 ستاره کامل |
|
|
منتقد : راجر ایبرت |
|
مترجم : هما Skyfly |
|
«بتمن» را ديگر نمیتوان فقط يک كتاب كميک دانست. «شواليه تاريكی»، اثر كريستوفر نولان، يك فيلم فراموش نشدنی است كه با جهش شروع شده و به تراژدی جذابي تبديل میشود؛ این فیلم شخصيتهايی را خلق میكند كه مورد توجه ما هستند و اين به خاطر بازی آنها، كارگردانی، نويسندگی و كيفيت تكنيکهای به كار رفته در روند تهيه فيلم است. اين فيلم و تا حدی هم «مرد آهنين»، يك بار ديگر امكان تهيه فيلم از كتاب كميک را شرح میدهند. شواليه تاريكي داستان ساده خير و شر نيست. بله، بتمن خوب و جوكر بد است؛ اما بتمن معمای پيچيدهتری را طرح میكند: شهروندان گاتهام سيتی، در ميان غوغا و داد و بيداد، بتمن را متعصب میخوانند و براي مرگ افسران پليس و بقيه افراد او را سرزنش میكنند؛ اما جوكر چيزی فراتر از قهرمان بد داستان است. او شيطانی است كه اعمالش با شرارت برای قراردادن دشمانش در معذوريتهای اخلاقی برنامهريزی شده است.
نقش كليدی جوكر در اين فيلم را «هث لجر» ايفا میكند. آيا بعد از پيتر فينچ، او اولين دريافت كننده اسكار بعد از مرگ خواهد بود؟ جوكر، از شخصيتِ فيلمِ صامت و كلاسيکِ «مردي كه مي خندد- 1928» الهام میگيرد اما گريم دلقک او نسبت به قبل، درهم و برهمتر شده است. جوكر، در پی انتقام است و به اينكه پدرش او را در كودكي به طرز وحشتناكی تنبيه كرده اعتراض میكند. در طول فيلم، او موقعيتهای مبتكرانهای را برای تحت فشار قرار دادن بتمن (كريستين بيل)، كُميسِر گوردون (گري الدمن) و وكيل هاروی دنت (آرون اكهارت) برنامهريزی میكند كه تصميمگيری اخلاقی را برای آن ها غيرممكن بسازد. در پايان، بنياد اخلاقی داستان –بتمن- مورد تهديد قرار میگيرد.
از آنجايی كه اين بازيگران بسيار قوی هستند، و نيز به دلیل این که فيلم به جلوههای ويژه اين اجازه را نمیدهد كه از انسانها فراتر روند، عميقاً تحت تاثير فيلم قرار میگيريم. اكهارت، در نقش هاروی دنت بسيار خوب ظاهر شده است؛ شخصيتی كه به خاطر سرنوشتی وحشتناک، به هيولا تبدیل شده است. در فيلمی كه بر مبنای يک كتاب كميک ساخته میشود، درست اين است كه برای ديدن همه چيز روی پرده، فاصله آگاهانهای نسبت به حركت حفظ شود. «شواليه تاريكی» در اين دفاعها اشتباه میكند و ما نيز درگير آن میشويم.
بله، جلوههای ويژه فوقالعاده هستند. آنها تأكيد بر فاجعه و انفجارهای قابل انتظار، و صحنههای استادانه و بسيار خوبی دارند. این فيلم در شيكاگو فيلمبرداری شده اما از نشان دادن نشانههای خاص مثل ماريناسيتی و ريگلی بيلدينگ اجتناب میكند. شيكاگويیها، مکان های زیادی را میشناسند؛ مثل خيابان لاساله و لور واكر درايو، اما نولان، فيلمی در زمينه سفر و شهرشناسی نساخته است. او شهر را به عنوان سرزمينی با آسمانخراشها و صحنه كليدیِ تكميل نشدهای از "برج ترامپت" ارائه میكند. از ميان اين بلندیها است كه بتمن حركت و يا گاهی پرواز میكند.
طرح داستان، چيزی كمتر يا بيشتر از كوششهای جوكر، برای تحقير كردن نيروهای خير و برملا كردن هويت بتمن و نشان دادن اينكه او يك كلاهبردار است، نیست. جوکر، گوردون و دنت را به ليست خود اضافه میكند و ترفندهايی طرح میكند كه اين حقيقت را به بازي بگيرد كه زمانی بروس وين، مشاور راشل داوس (مگي جيلنهال) را دوست داشته و اكنون دنت او را دوست دارد. حقههای ظالمانهای است چرا كه جوكر، هويت بتمن را نمیداند. هث لجر، ديالوگ مناسبی در فيلم دارد. مشخص كردن ابهاماتی كه او به وجود میآورد و دلايل او برای توضيح، از نقطه نظر روانشناسی پيچيده است. فيلم كريستوفر نولان و برادرش جاناتان، بيش از آنچه انتظار داشته باشيم عميق و شعرگونه است.
دو تن از شخصيتهای مكمل داستان، شخصيتهای قاطعی هستند و بدون هيچ زحمتی توسط بازيگران بزرگی چون "مورگان فریمَن" و "مايكل كين" اجرا میشوند. فریمن، به عنوان يک دانشمند نابغه، مسئول اردوگاههای زيرزمينی بروس وين است؛ و به روش استراق سمعِ شهروندان گاتهام سيتی اعتراض دارد. كين، وين را بهتر از هر كسی میشناسد و درباره يک نامه تعيين كننده بايد تصميم بگيرد.
نولان، «سرآغاز بتمن-2005» را نيز كارگرداني كرده بود كه بيشتر به جزئياتی درباره "بروس وين" پرداخته بود. حالا نوبت جوكر است اگرچه گذشتهاش، نه در فلَشبَکها بلکه در دیالوگهایش مشخص میشود. مرجعی برای كودكی بتمن وجود ندارد، اما حتماً به خاطر داريم كه اختلاف دو نفر بزرگسال كه در كودكی مورد ظلم واقع شدهاند اين است كه يكی به سَمت خير و ديگری به سَمت شر گرايش پيدا میكند. شايد به طور غريزی همديگر را درک هم میكنند.
در فيلمهايی كه بر مبنا كتاب كاميک ساخته میشوند، يک مورد اساسی وجود دارد. «مرد عنكبوتی2-2004» ممكن است بر اساس قهرمانان كتاب های كاميک ساخته شده باشد و فيلمی مثل «پسر جهنمی 2»، ديدگاههای فانتزی كارگردان را گسترش میدهد؛ اما «مرد آهنين» و حتي «شواليه تاريكی» که بر اساس کتاب کامیک هستند، ژانر را عميقتر میكنند. آن ها میدانند كه اين داستانها با ترس عميق، آسيبهای روحی، تخيل و اميد آميخته شدهاند؛ و داستان بتمن با ريشه در سبک فيلم سياه، مثمر ثمرترين آن هاست.
در هر دو فيلم بتمن، آثار نولان، او شخصيت را رها كرده كه مانند لوحی برای محدوده وسيع احساسات انسانی باشد. بروس وين، عميقاً مشكل دارد و اگر او را از نقش قهرمانانهاش هم كنار بگذاريم جای تعجب نيست كه بتواند باز هم هر كاری بخواهد انجام دهد.
با تشکر از گروه ویراستاری به خصوص سلاله عزیز و سعید عزیز برای بنر!!
این نقد و ترجمه تحت کپی رایت سایت سینماسنتر منتشر شده است . لذا هر گونه کپی برداری از این مطالب بدون اجازه نویسنده و سایت سینماسنتر www.cinemacenter.ir نقض آشکار قوانین کپی رایت محسوب می گردد .
ارسال نظر
ترجمه و پشتیبانی توسط:شرکت جومی