ترجمه نقدهای منتقدین جهان

Cwr.39- نقد و بررسی فیلم The Dictator توسط راجر ایبرت


  The Dictator   دیکتاتور  
  alt

The Dictator
 
اطلاعات فیلم
تهیه کننده : ساشا بارون کوهن
کارگردان : لری چارلز
نویسنده : ساشا بارون کوهن
ژانر: کمدی
تاریخ نمایش: 16 می 2012
فیلمبردار: لرنس شیر
موزیک: اران بارون کوهن
استدیو: پارامونت
فروش کلی : در حال اکران

بودجه: ؟؟؟؟؟ میلیون دلار
کشور سازنده: امریکا (هالییود)
بازیگران
ساشا بارون کوهن
آنا فاریس
بن کینگسلی
سید بدریا 
میشل برگ
راکی کیترون
مگان فاکس
نازنین هما

 
افتخارات و جوایز
------
امتیاز راجر ایبرت از 4ستاره : 3 ستاره
 
  منتقد : راجر ایبرت   مترجم : هما Skyfly  

 

alt
 
«ديكتاتور» با اينكه وقيح، منزجر كننده، پر از هرزگويي، مبتذل و ناپخته است اما سرگرم كننده نيز هست. فكر مي كنم اگر نمايش صحبت هاي مكرر ساشا بارون كوهن نبود فيلم جنبه يك دژاوو را پيدا مي كرد. اما نه، او اين ادعا را دارد كه بهترين فيلمساز كمدي است. او در سخنراني درباره ديكتاتوري، طنز بي رحم سياسي را بكار مي گيرد.
در مقايسه با خارج از عرف بودن هاي جالب «بورات Borat» و «برونو Bruno » اين فيلم متعارف ترين فيلم كوهن است. فيلم موضوع دارد، داستان عاشقانه دارد و با روند داستان پيش مي رود. او آگاهانه وارد مي شود، مي خنداند و بيرون مي رود. زمان فيلم تا 90 دقيقه كاهش مي يابد در حالي كه ديگر كمدي ها زمان بيشتري دارند.
كوهن نقش ژنرال آدميرال علاءالدين را ايفا مي كند، از كشوري به نام واديا در شمال آفريقا كه به نظر مي رسد بخش هايي از مصر و سودان باشد و از عربستان سعودي فاصله مي گيرد. او از قصر بزرگي براي جمعيت طرفدارش فرمان مي راند و با مگان فاكس Megan Fox رابطه دارد.
نخست وزير علاءالدين، طاهر Tahir با بازي بن كينگزلي Ben Kingsley‌ است، وارث برحق قلمرو ، كه نقشه براندازي او را دارد. يعد از يك ترور ناموفق، طاهر علاءالدين را تشويق مي كند كه سازمان ملل را مورد هدف قرار دهد و اميدوار است كه ترور در اينجا موفقيت آميز باشد. بعد از اينكه يكي از افراد امنيتي (جان سي. رايلي John C. Reilly) ريش او را مي تراشد علاءالدين خود را در خيابانهاي مانهاتان سرگردان مي يابد و هويت خود را بروز نمي دهد.
او مسير خود به سوي فروشگاه مواد غذايي سالم كه توسط زوئي (آنا فاريس Anna Faris) اداره مي شود را پيدا مي كند و با وجود تفاوت نژادي در عقايد ژنرال آدميرال، نسبت به او علاقمند مي شود. اين موضوع هجو كلي درباره فمينيست ها، گياهحواران و پناه دهندگان به مهاجران را بوجود مي آورد. سپس علاءالدين در «وادياي كوچك» مانهاتان سرگردان مي شود جايي كه به نظر مي رسد يك رستوران وادياييوجود دارد و پر است از افرادي كه او اعدام كرده است.
اگرچه فيلم به طور اتفاقي روند داستان عاشقانه و برنامه ترور را دنبال مي كند، كوهن و لاري چارلز Larry Charles مثل برادران ماركس وقف موضوع شده اند. حركات طنزي مثل باستر كيتون هم در اينجا وجود دارد، مثل صحنه اي كه علاءالدين سعي مي كند روي يك كابل فشار قوي كه از بالاي خيابان به يك هتل مي رسد، سر بخورد. من اميدوارم كوهن هيچ انگيزه اي را براي محبوب شدن به نمايش نگذارد. 
من مايلم درباره هتل نيوكاسل در نيويورك بيشتر بدانم. باور نمي كنم چنين هتلي وجود داشته باشد. مثل اينكه فقط براي فيلم ساخته شده باشد و بارها و بارها فقط نام آن تكرار مي شود.
 
alt
 
این نقد و ترجمه تحت کپی رایت سایت سینماسنتر منتشر شده است . لذا هر گونه کپی برداری از این مطالب بدون اجازه نویسنده و سایت سینماسنترwww.cinemacenter.ir نقض آشکار قوانین کپی رایت محسوب می گردد .