ترجمه نقدهای منتقدین جهان

Cwr.10- نقد و بررسی فیلم Dark Knight توسط راجر ایبرت

 

  Dark Knight   شوالیه تاریکی  
 

Dark Knight
 
اطلاعات فیلم
تهیه کننده: کریستوفر نولان
کارگردان : کریستوفر نولان
نویسنده : جاناتان نولان و کریستوفر نولان 
موزیک متن : هانس زیمر و جیمز نیتون هاوارد
ژانر: فانتزی - اکشن
تاریخ نمایش: 18 July 2008 در آمریکا
فروش کلی : 185 میلیون دلار
بودجه: 1.02 میلیارد دلار
کشور سازنده: امریکا (هالییود)

IMDB Rate :8.9 از 10
بازیگران
کریستین بیل (بروس وین / بتمن)
هث لجر(جوکر)
ارون اکخارت (هاروی دنت)
میکل کین (الفرد)
گری الدمن(گوردون)
افتخارات و جوایز
دریافت دو جایزه اسکار
بهترین بازیگر نقش دوم مرد برای هث لجر 
بهترین Sound Editing برای ریچارد کینک
امتیاز راجر ایبرت از 4ستاره : 4 ستاره کامل
 
  منتقد : راجر ایبرت   مترجم : هما Skyfly  

 


 
«بتمن» را ديگر نمی­توان فقط يک كتاب كميک دانست. «شواليه تاريكی»، اثر كريستوفر نولان، يك فيلم فراموش نشدنی است كه با جهش شروع شده و به تراژدی جذابي تبديل می­شود؛ این فیلم شخصيت­هايی را خلق می­كند كه مورد توجه ما هستند و اين به خاطر بازی آن‌ها، كارگردانی، نويسندگی و كيفيت تكنيک­های به كار رفته در روند تهيه فيلم است. اين فيلم و تا حدی هم «مرد آهنين»، يك بار ديگر امكان تهيه فيلم از كتاب كميک را شرح می­دهند. شواليه تاريكي داستان ساده خير و شر نيست. بله، بتمن خوب و جوكر بد است؛ اما بتمن معمای پيچيده­تری را طرح می‌كند: شهروندان گاتهام سيتی، در ميان غوغا و داد و بيداد، بتمن را متعصب می­خوانند و براي مرگ افسران پليس و بقيه افراد او را سرزنش می­كنند؛ اما جوكر چيزی فراتر از قهرمان بد داستان است. او شيطانی است كه اعمالش با شرارت برای قراردادن دشمانش در معذوريت­های اخلاقی برنامه­ريزی شده است. 
نقش كليدی جوكر در اين فيلم را «هث لجر» ايفا می­كند. آيا بعد از پيتر فينچ، او اولين دريافت كننده اسكار بعد از مرگ خواهد بود؟ جوكر، از شخصيتِ فيلمِ صامت و كلاسيکِ «مردي كه مي خندد- 1928» الهام می­گيرد اما گريم دلقک او نسبت به قبل، درهم و برهم­تر شده است. جوكر، در پی انتقام است و به اينكه پدرش او را در كودكي به طرز وحشتناكی تنبيه كرده اعتراض می­كند. در طول فيلم، او موقعيت­های مبتكرانه­ای را برای تحت فشار قرار دادن بتمن (كريستين بيل)، كُميسِر گوردون (گري الدمن) و وكيل هاروی دنت (آرون اكهارت) برنامه­ريزی می­كند كه تصميم­گيری اخلاقی را برای آن ها غيرممكن بسازد. در پايان، بنياد اخلاقی داستان –بتمن- مورد تهديد قرار می­گيرد.
از آنجايی كه اين بازيگران بسيار قوی هستند، و نيز به دلیل این که فيلم به جلوه­های ويژه اين اجازه را نمی­دهد كه از انسان­ها فراتر روند، عميقاً تحت تاثير فيلم قرار می­گيريم. اكهارت، در نقش هاروی دنت بسيار خوب ظاهر شده است؛ شخصيتی كه به خاطر سرنوشتی وحشتناک، به هيولا تبدیل شده است. در فيلمی كه بر مبنای يک كتاب كميک ساخته می­شود، درست اين است كه برای ديدن همه ­چيز روی پرده، فاصله آگاهانه­ای نسبت به حركت حفظ شود. «شواليه تاريكی» در اين دفاع­ها اشتباه می­كند و ما نيز درگير آن می­شويم.
بله، جلوه­های ويژه فوق­العاده هستند. آن‌ها تأكيد بر فاجعه و انفجارهای قابل انتظار، و صحنه­های استادانه و بسيار خوبی دارند. این فيلم در شيكاگو فيلمبرداری شده اما از نشان دادن نشانه­های خاص مثل ماريناسيتی و ريگلی بيلدينگ اجتناب می­كند. شيكاگويی­ها، مکان های زیادی را می­شناسند؛ مثل خيابان لاساله و لور واكر درايو، اما نولان، فيلمی در زمينه سفر و شهرشناسی نساخته است. او شهر را به عنوان سرزمينی با آسمان­خراش­ها و صحنه­ كليدیِ تكميل نشده­ای از "برج ترامپت" ارائه می­كند. از ميان اين بلندی‌ها است كه بتمن حركت و يا گاهی پرواز می­كند.
طرح داستان، چيزی كمتر يا بيشتر از كوشش­های جوكر، برای تحقير كردن نيروهای خير و برملا كردن هويت بتمن و نشان دادن اينكه او يك كلاهبردار است، نیست. جوکر، گوردون و دنت را به ليست خود اضافه می­كند و ترفندهايی طرح می­كند كه اين حقيقت را به بازي بگيرد كه زمانی بروس وين، مشاور راشل داوس (مگي جيلن­هال) را دوست داشته و اكنون دنت او را دوست دارد. حقه­های ظالمانه­ای است چرا كه جوكر، هويت بتمن را نمی‌داند. هث لجر، ديالوگ مناسبی در فيلم دارد. مشخص كردن ابهاماتی كه او به وجود می­آورد و دلايل او برای توضيح، از نقطه نظر روانشناسی پيچيده است. فيلم كريستوفر نولان و برادرش جاناتان، بيش از آنچه انتظار داشته باشيم عميق و شعرگونه است.
دو تن از شخصيت­های مكمل داستان، شخصيت­های قاطعی هستند و بدون هيچ زحمتی توسط بازيگران بزرگی چون "مورگان فری‌مَن" و "مايكل كين" اجرا می­شوند. فری­من، به عنوان يک دانشمند نابغه، مسئول اردوگاه­های زيرزمينی بروس وين است؛ و به روش استراق سمعِ شهروندان گاتهام سيتی اعتراض دارد. كين، وين را بهتر از هر كسی می­شناسد و درباره يک نامه تعيين كننده بايد تصميم بگيرد.
نولان، «سرآغاز بتمن-2005» را نيز كارگرداني كرده بود كه بيشتر به جزئياتی درباره "بروس وين" پرداخته بود. حالا نوبت جوكر است اگرچه گذشته­اش، نه در فلَش‌بَک‌ها بلکه در دیالوگ‌هایش مشخص می­شود. مرجعی برای كودكی بتمن وجود ندارد، اما حتماً به خاطر داريم كه اختلاف دو نفر بزرگسال كه در كودكی مورد ظلم واقع شده­اند اين است كه يكی به سَمت خير و ديگری به سَمت شر گرايش پيدا می­كند. شايد به طور غريزی همديگر را درک هم می­كنند.
در فيلمهايی كه بر مبنا كتاب كاميک ساخته می­شوند، يک مورد اساسی وجود دارد. «مرد عنكبوتی2-2004» ممكن است بر اساس قهرمانان كتاب های كاميک ساخته شده باشد و فيلمی مثل «پسر جهنمی 2»، ديدگاه­های فانتزی كارگردان را گسترش می­دهد؛ اما «مرد آهنين» و حتي «شواليه تاريكی» که بر اساس کتاب کامیک هستند، ژانر را عميق­تر می­كنند. آن ها می‌‌­دانند كه‌ اين داستان­ها با ترس عميق، آسيب­های روحی، تخيل و اميد آميخته شده­اند؛ و داستان بتمن با ريشه در سبک فيلم سياه، مثمر ثمرترين آن هاست.
در هر دو فيلم بتمن، آثار نولان، او شخصيت را رها كرده كه مانند لوحی برای محدوده وسيع احساسات انسانی باشد. بروس وين، عميقاً مشكل دارد و اگر او را از نقش قهرمانانه­اش هم كنار بگذاريم جای تعجب نيست كه بتواند باز هم هر كاری بخواهد انجام دهد.
 
با تشکر از گروه ویراستاری به خصوص سلاله عزیز و سعید عزیز برای بنر!!
 
این نقد و ترجمه تحت کپی رایت سایت سینماسنتر منتشر شده است . لذا هر گونه کپی برداری از این مطالب بدون اجازه نویسنده و سایت سینماسنتر www.cinemacenter.ir نقض آشکار قوانین کپی رایت محسوب می گردد .