Cma.32 - نگاهی دیگر به فیلم آرگــو
  نگاهی دیگر به فیلم آرگــو
اثر برگزیده اسکار 85
 
   
  اطلاعات مقاله اختصاصی  
 
نویسنده مقاله: یحیی رستگاری
تاریخ ارائه در مجله: بیست و هشتم اسفند ماه یکهزار و سیصد و نود و یک
اطلاعات نشریه: مجله شماره 04 سینماسنتر
اطلاعات دریافت نسخه منتشر شده: دانلود مجلهسینماسنتر شماره 04 (ویژه نوروز 1392)
تاریخ ارائه در انجمن سینماسنتر: بیست و ششم فروردین ماه یکهزار و سیصد و نود دو
طراح بنر: فرخ فرمان
ارائه دهنده: انتشارات الکترونیکی سینماسنتر
 
     
   
     

 

  این تحلیل تحت کپی رایت سایت سینماسنتر منتشر شده است لذا هر گونه کپی از این نوشته بدون مجوز نویسنده و سایت سینماسنتر CinemaCenter.ir نقض آشکار قوانین کپی رایت محسوب میگردد.  
   
  مقاله شماره سی و دو  
 

نگاهی دیگر به فیلم آرگــو
اثر برگزیده اسکار 85

فيلم آرگو، ساخته سال 2012 به کارگرداني بن افلک و تهيه کنندگي جرج کلوني است که توانست برنده 3 جايزه اسکار از جمله بهترين فيلم، بهترين فيلم نامه اقتباسي و بهترين تدوين از 85امين جشنواره اسکار شود. معرفي برنده جايزه اسکار بهترين فيلم توسط ميشل اوباما به طور مستقيم از کاخ سفيد صورت گرفت و با توجه به ماهيت سياسي فيلم "آرگو"، توجهات بسياري را به خود جلب کرد. از سوي ديگر انتخاب نشدن فيلم در قسمت بهترين کارگرداني نيز از نکات ديگري بود که در 85امين دوره اسکار رخ داد.
داستان "آرگو" به فرار 6 تن از کارمندان سفارت خانه ايالات متحده آمريکا از ايران، پس از تسخير لانه جاسوسي توسط گروهي که به دانشجويان پيرو خط امام معروف بودند، در 13 آبان ماه سال 1358 و در بحبوحه انقلاب ايران مي پردازد. در اين واقعه 66 نفر از کارکنان سفارت آمريکا به گروگان گرفته شدند که بعدها طي پذيرفتن قرار داد الجزاير توسط جمهوري اسلامي ايران و ايالات متحده آمريکا، پس از 444 روز در 30 دي ماه سال 1359 آزاد شدند. 
در اين ميان 6 نفر از کارمندان اين سفارت خانه توانستند از درب پشتي ساختمان فرار کرده و به خانه "کن تايلر" سفير وقت کانادا در تهران پناه ببرند. داستان فيلم روايتگر مأمور خبره سازمان اطلاعاتي آمريکا (سيا) به نام "توني مندز" است که با طراحي نقشه اي به ايران سفر مي کند و اين 6 نفر را پس از 79 روز از گذشت اين واقعه با همکاري کشور کانادا و ساخت هويتي جعلي به عنوان عوامل يک فيلم سينمايي تخيلي به نام "آرگو" از طريق فرودگاه بين المللي مهرآباد از ايران خارج مي کند.
شروع "آرگو" توسط راوي فيلم و پرداختن سطحي به قسمتي از تاريخ معاصر ايران از به نخست وزيري رسيدن دکتر مصدق تا سرنگوني محمدرضا شاه پهلوي و پرواز وي به آمريکا و پناهندگي او مي پردازد. در ادامه صحنه هاي اعتراض مردم در جلوي سفارت آمريکا با ادغام شدن صحنه هاي واقعي گرفته شده از اين واقعه در سال 1358 آغاز مي شود. 
بايد اعتراف کرد اين صحنه ها به طور فوق العاده اي با هم ترکيب شده اند و در ادامه فيلم هم شاهد صحنه هايي از اين قبيل هستيم که به طور استادانه اي ساخته شده اند. فيلم "آرگو" را بدون توجه به تحليل هاي بسياري که مي توان از تک تک صحنه هاي آن داشت، مي توان به طور کلي به 3 بخش تقسيم کرد.

بخش اول فيلم مربوط به آماده سازي ذهن بيننده براي نشان دادن يک واقعه تاريخي است که همان طور که گفته شد، بخشي از آن به وسيله راوي اول داستان و بخشي ديگر به وسيله ادغام صحنه هاي يورش مردم و مقداري از ديالوگ هايي از صحنه هاي فيلم در سازمان سيا و مسئولان به بيننده القا مي شود. 
قسمت دوم فيلم مربوط به آماده سازي و طراحي برنامه جهت خارج سازي 6 نفر از ايران توسط "توني" است.
وي به واسطه تجربه زيادي که در امر خارج سازي افراد دارد به برنامه دعوت مي شود و ايده خارج کردن کارمندان را از کارتوني تخيلي که از تلويزيون در حال پخش است مي گيرد.
در ادامه او با همکاري دوست چهره پرداز خود در هاليوود زمينه را براي ساخت جعلي يک فيلم تخيلي به کمک يک کارگردان موفق هاليوود آماده و شروع مي کند. 
قسمت سوم فيلم مربوط به خارج کردن کارکنان سفارت از ايران است. "توني" از طريق ترکيه وارد ايران مي شود و به خانه سفير کانادا مي رود و برنامه را به کارمندان سفارت مي گويد و آنها عمليات را شروع مي کنند. يکي از نکات صحنه ورود "توني" به ايران، احساس فضاي دلهره آوري است که کارگردان به نحو زيبايي در فيلم قرار داده است. 
صحنه هايي مثل درگيري مأمورين با يکي از مسافران در فرودگاه و يا ترافيک و دود و غباري که در خيابان و بچه هاي فقيري که تصوير آنها را نشان مي دهد نمونه اي از اين قبيل تصويرها هستند.
مي توان گفت که تمامي صحنه هاي فيلم، از گوشه و کنار آن، حاوي موضوعي خاص است که به زيبايي مي خواهد آن را به بيننده القا کند. شايد از ديد يک بيننده ايراني صحنه هايي که در قسمت سوم فيلم از مردم ايران و کساني که در بازار به آنها حمله مي کنند و يا نشان دادن صحنه هاي اعدام مصنوعي که براي گروگان گيرها اتفاق مي افتد بسيار ناخوشايند باشد. 
ولي بايد اين موضوع را قبول کرد که در بحبوحه انقلاب و نفرتي که مردم از شاه و غربي ها داشتند، به خصوص کودتايي که به رهبري بريتانيا و آمريکا موجب روي کار آمدن شاه شده بود، در افکار و اعمال مردم تأثير بسياري گذاشته بود.

مسلما وقتي کسي را به عنوان گروگان نگهداري مي کنند از او پذيرايي اشرافي نخواهند کرد و يا اينکه مردم با کشته هايي که براي انقلاب داده بودند به سختي با افراد خارجي کنار مي آمدند. چيزي که براي من بسيار جالب بود انتخاب فيلم نامه مصور و نشان دادن تاريخ آغاز و پايان آن براي فيلم سازي و به نوعي گول زدن مأموران براي خروج از مرز بود.
شايد برداشتي که بتوان از اين صحنه ها کرد اين باشد که فيلم به شدت سعي دارد به بيننده بفهماند که قسمت هايي از تاريخ ايران از برکناري دکتر مصدق و بازگشت محمدرضا پهلوي و نخست وزيري زاهدي تا انقلاب، به نوعي فيلم نامه مصوري است که به وسيله سازمان هاي جاسوسي براي ايران نوشته شده است. 
در پايان بايد به نکاتي از قبيل فيلم برداري و فيلم نامه فيلم اشاره کرد. در طول ديدن فيلم شايد با توجه به صحنه ها و حس انتقال احساساتي از اين قبيل به بيننده باعث مي شود که بيننده کمتر احساس خستگي کند. با توجه به همين فيلم نامه که قدرت قابل قبولي در ارائه صحنه ها دارد، مي توان گفت موسيقي فيلم خيلي کمتر از چيزي که هست به چشم مي آيد و اين شايد نکته مثبتي باشد. 
در نهايت فيلم "آرگو" با بازي هاي روان و فيلم نامه اي قوي باعث مي شود مدت 2 ساعت تمام بيننده در شوک و استرس کامل قرار داشته باشد و خود را با کاراکتر هاي فيلم تطبيق زيادي بدهد.
با آن که آرگو فيلم يکدست و تماشاگر پسندي از ديد بينندگان جهاني خواهد بود اما قطعا براي بيننده ايراني خوش آيند نيست. چرا که با موقعيت فعلي ايران در سياست جهاني فيلمهايي نظير آرگو تنها با يک هدف ساخته ميشوند، قرار دادن ایران در شرایط فشار سیاسی و روانی، با این که دیدن این فیلم به همه هموطنان عزیز توصیه میشود اما چه بهتر که هر کس در حد توانائی خود به تحقیق و تفحص در اصل این ماجرا بپردازد و بتواند کلیه زیر و بم فیلم را با اصل تاریخی آن انطباق دهد و نتیجه ای درست و مبتنی بر حقیقت بدست بیاورد.
در سالهای اخیر بارها شاهد وارونه جلوه دادن حقایق تاریخی در فیلمهای ساخته هالیوود بوده ایم و شکی نیست که این روند ادامه خواهد داشت. پس آنچه در این میان اهمیت دارد مطلع بودن بیننده از تاریخ و تمدن کشور خویش است.

 
     
  با تشکر از پرنیان عزیز "parnian"بابت ویراستاری  
   
   
  این تحلیل تحت کپی رایت سایت سینماسنتر منتشر شده است لذا هر گونه کپی از این نوشته بدون مجوز نویسنده و سایت سینماسنتر CinemaCenter.ir نقض آشکار قوانین کپی رایت محسوب میگردد.  
  نویسنده: یحیی رستگاری