6 فیلم دهه 90 که نیاز به بازسازی ندارند

در چند روز گذشته اعلام شد که فیلم "Point Break" اثر اکشن-هیجانی "کاترین بیگلو" که در سال 1991 ساخته شده بود، بازسازی خواهد شد. هنوز هیچ‌کس نمی‌داند چرا هالیوود تصمیم گرفته تا یک کار عالی و فیلمی که محصول زمان خودش بود را بازسازی کند و این یکی از کارهاییست که استودیوها خوب به آن واردند. با توجه به این موضوع، در زیر لیستی از 6 فیلم دیگر که در یکی از بهترین دهه‌ها سینما ساخته شده‌ان خواهد آمد که هیچ وقت نباید بازسازی شوند یا راه‌اندازی مجدد شوند و یا حتی به هر نحوی از آنها برای ساخت فیلم دیگری استفاده شود، زیرا با این کار تمام خاطرات خوبی که ممکن است از این فیلم‌ها داشته باشید نابود خواهد شد. لیست از این قرار است:


(1992) Unforgiven 
نابخشوده
alt

این درام انتقام جویانه کلاسیک و نمایشنامه‌ای اخلاقی که در قالب وسترن به تصویر کشیده شده را می‌توان اثری خالص و ناب از "کلینت ایستوود" دانست. فیلمی که احتمالاً بهترین کار ایستوود به عنوان کارگردان است، داستان زندگی تاریک هفت‌تیرکش بازنشسته "ویلیام مانی" است، کسی که دزد و قاتلی شناخته شده و مردی فوق‌العاده شرور با تمایلات افراطی بود. کسی که در تلاش برای گرفتن انتقام عده‌ای روسپی به این نتیجه می‌رسد که در کشتن استعداد بیشتری دارد تا در مزرعه‌داری. "نابخشوده" را از خیلی جهات می‌توان آخرین وسترن ساخته شده دانست، این مطلب که فیلم توسط معروفترین گاوچران تاریخ ساخته شده نیز مناسب به نظر می‌رسد.



(1994) Pulp Fiction
داستان‌ عامه پسند
alt

فکرش را هم نکنید، حتی برای یک لحظه. برای تقریباً تمام اهالی سینما در جهان، دهه 90 متعلق به "کوئنتین تارانتینو" بود و اگر بخواهیم بهترین فیلم تارانتینو در این دهه را نام ببریم به احتمال زیاد "داستان‌ عامه پسند" خواهد بود. اهالی سینما با تمام وجود از هالیوود درخواست می‌کنند که حتی به این فیلم نزدیک هم نشود.



(1995) Heat
مخمصه
alt

تنها کسی که می‌تواند فیلم‌هایی در رابطه با جرائم لس‌آنجلس بسازد، "مایکل مان" است. وسواسی که وی در مورد ایجاد تک تک صحنه‌ها دارد، از اسلحه‌هایی که در سکانس درگیری خیابانی استفاده شده گرفته تا رنگ جوراب‌ "تام سایزمور"، باعث شده تا "مخمصه" تبدیل به یکی از معتبرترین و رضایت‌ بخش‌ترین اکشن‌ها تاریخ سینما بدل شود. اگر تیم کهکشانی و قوی دنیرو و پاچینو در فیلم نباشد، "مخمصه" حتی به نصف تاثیرگذاری کنونیش نمی‌رسد، کسانی که برای اولین بار در یک صحنه روبروی هم قرار گرفتند، یکدیگر را از بالای فنجان قهوه محک زدند و برای یکدیگر قدرت‌نمایی کردند. این همکاری اتفاقی بود که تنها یکبار باید می‌افتاد، شاهد این مدعا هم "قتل عادلانه" تاسف‌برانگیز بود که 13 سال بعد اکران شد.



(1995) The Usual Suspects
مظنونین همیشگی
alt

یک نسخه جدید از فیلم نوآر کلاسیک "برایان سینجر" چه چیز احتمالی جدیدی را می‌تواند به دنیا عرضه کند؟ ما هرگز، هیچوقت و تحت هیچ شرایطی احتیاج به یک بازسازی ازافسانه سلطان جنایتکاران‌ "کایزر شوزه" و دزدانی که درگیر دنیای مخوف و سرّی وی می‌شوند نداریم. شاید تنها کاری کهیک فیلمساز بتواند انجام دهد، بازسازی صحنه به صحنه از فیلم قبلی خواهد بود، کاری که "گاس ون سنت" با بازسازی "روانی" انجام داد. حتی وارد شدنبه موضوع بازسازی این فیلم موضوعیت هم ندارد، به طور قطع خود "کایزر شوزه" هم با این کار مخالف خواهد بود.



(1998) The Big Lebowski
لیبوسکی بزرگ

alt

ممکن است در دنیا بیش از یک "جفری لیبوسکی" باشد، ولی قطعا بیش از یک "(رفیق)Dude" در دنیا وجود نخواهد داشت. درباره این یک مورد، هالیوود باید سکوت تام اختیار کند.



(1999) Fight Club
باشگاه مشت‌زنی
alt

اگر تنها یک فیلم باشد که به درد بحران‌ها شروع هزاره جدید و طغیان‌ها غیر‌مادی دهه 90 بخورد، "باشگاه مشت‌زنی" به کارگردانی "دیوید فینچر" است. این فیلم نه تنها بهترین اثر نزدیک به مشکلات دهه 90 بود، بلکه پایانی بر قرن 20 نیز محسوب می‌شد، این در حالیست که راوی داستان خودش را در زیرزمین‌ها به قصد کشت کتک می‌زند، همزمان مشغول ریختن طرحی برای منفجر کردن نماد‌ها سرمایه‌داری است و همه این‌ها در حین این است که وی پشت "خود دیگرش" که از قضا به "برد پیت" شباهت دارد پنهان شده. قطعا "باشگاه مشت‌زنی" در دنیای کنونی هم مناسبت دارد، اما آیا قرن 21 هم باید برای خودش یک ضد‌قهرمان خشمگین داشته باشد؟





alt